پاسخ اجمالی:
عمر، می خواست زنی را که مجبور به زنا شده بود سنگسار کند، على(ع) در مقام قضاوت فرمود: «الله أکبرفَمَنِ اضْطُرَّ غَیرَ بَاغ وَلا عَاد فَلا إثْمَ عَلَیهِ إنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»؛ (الله أکبر ولى آن کس که مجبور شود، در صورتى که ستمگر و متجاوز نباشد، گناهى بر او نیست؛ خداوند آمرزنده و مهربان است).
پاسخ تفصیلی:
از عبدالرحمن سلمى نقل شده است : زنى را نزد عمر آوردند که تشنگى بى طاقتش کرده بود ، و در آن حال به چوپانى برخورد مى کند و از او آب مى طلبد ، چوپان از دادن آب به او امتناع می ورزد مگر آنکه خود را در اختیار او بگذارد . زن هم (به ناچار) قبول مى کند . خلیفه در سنگسار کردن زن با مردم مشورت کرد و على(علیه السلام) فرمود : این زن در حالت اضطرار قرار داشته و به نظر من باید او را آزاد گذاشت (و مجازاتى ندارد) ; پس خلیفه او را رها کرد(1) .
این ماجرا در کنز العمال چنین نقل شده که: زنى را نزد عمر بن خطّاب آوردند که زنا کرده و به آن اقرار نیز کرده بود پس عمر دستور داد که او را سنگسار کنند . على(علیه السلام) فرمود : شاید عذرى داشته باشد . پس از آن زن پرسید: چه چیز تو را به زنا کشاند؟ زن گفت : همسفرى داشتم که در شترش آب و شیر به همراه داشت و در شتر من آب و شیر نبود . تشنگى مرا فرا گرفت ، از او درخواست آب کردم ، او از دادن آب به من امتناع کرد ، مگر آن که خود را در اختیارش بگذارم . سه بار به او التماس کردم (امّا آبى به من نداد) پس وقتى تشنگى بر من غلبه کرد و بر جان خود ترسیدم ، خود را در اختیار او گذاردم ، آنگاه به من آب داد .
پس على(علیه السلام) در مقام قضاوت فرمود«الله أکبرفَمَنِ اضْطُرَّ غَیرَ بَاغ وَلا عَاد فَلا إثْمَ عَلَیهِ إنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»(2)، (3)؛ (الله أکبرولى آن کس که مجبور شود ، در صورتى که ستمگر و متجاوز نباشد ، گناهى بر او نیست ؛ خداوند آمرزنده و مهربان است) .(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.