پاسخ اجمالی:
ابن رومی پیرامون فضائل امیرالمؤمنین(ع) چنين سروده: ...لکنّ حبّی للوصیّ مخیّمٌ *** فی الصدر یسرحُ فی الفؤاد تولّجا. فهو السراجُ المستنیرُ ومن بهِ *** سببُ النجاةِ من العذاب لمن نجا. و...؛ ای هند... لکن محبّت نسبت به وصىّ(علی(ع)) در سینه ام خیمه زده، و در قلبم به شدّت جریان یافته است. پس او است چراغ روشنگر و کسى است که نجات یافتگان به وسیله او از عذاب نجات پیدا مى کنند و... .
پاسخ تفصیلی:
ابوالحسن على بن عبّاس بن جریح مشهور به ابن رومی پیرامون فضائل امیرالمؤمنین(علیه السلام) چنين سروده است:
1 ـ یا هندُ لم أعشق ومثلیَ لا یرى *** عشقَ النساء دیانةً وتحرُّجا
2 ـ لکنّ حبّی للوصیّ مخیّمٌ *** فی الصدر یسرحُ فی الفؤاد تولّجا
3 ـ فهو السراجُ المستنیرُ ومن بهِ *** سببُ النجاةِ من العذاب لمن نجا
4 ـ وإذا ترکتُ له المحبّة لم أجدْ *** یومَ القیامةِ من ذنوبی مَخرجا
5 ـ قل لی أأترکُ مستقیمَ طریقِهِ *** جهلاً وأتّبعُ الطریقَ الأعوجا
6 ـ وأراهُ کالتّبرِ المُصفّى جوهراً *** وأرى سواه لناقدیهِ مبهرجا
7 ـ ومَحِلُّهُ من کلِّ فضل بیّنٌ *** عال محلّ الشمسِ أو بدر الدجى
8 ـ قال النبیُّ له مقالاً لم یکنْ *** یوم الغدیرِ لسامعیه مُمجمجا
9 ـ من کنتُ مولاهُ فذا مولىً له *** مثلی وأصبحَ بالفَخارِ متوّجا
10 ـ وکذاک إذْ منعَ البتولَ جماعةً *** خطبوا وأکرمَهُ بها إذ زوّجا
11 ـ وله عجائبُ یومَ سارَ بجیشِهِ *** یبغی لقُصّرِ النهروانِ المخرجا
12 ـ رُدّت علیهِ الشمسُ بعد غروبِها *** بیضاءَ تلمعُ وقدةً وتأجُّجا(1)
(1 ـ اى هند من عاشق نشدم، و مانند من عشق به زنان را کیش و آیین و دورى از گناه نمى داند. 2 ـ لکن محبّتِ نسبت به وصىّ در سینه ام خیمه زده است، و در قلبم به شدّت جریان یافته است . 3 ـ پس او است چراغ روشنگر، و کسى است که نجات یافتگان به وسیله او از عذاب نجات پیدا مى کنند . 4 ـ و اگر محبّت او را رها کنم در روز قیامت راه خروجى از گناهانم نمى یابم. 5 ـ به من بگو آیا راه راستِ او را از روى نادانى رها کنم و راه کج و معوّج را بپیمایم. 6 ـ و او را گوهرى مانند شمش طلاى ناب مى دانم، و غیر او را مى بینم که نزد محک زنندگان، پست و بى ارزش اند. 7 ـ و مکان او نسبت به هر فضیلتى روشن و بلند و مانند مکان خورشید یا ماه شب چهارده در شب ظلمانى است. 8 ـ پیامبر درباره او در روز غدیر سخنى فرمود که آن را براى شنوندگانش روشن کرد و مبهم نگذاشت: 9 ـ هر که من مولاى او هستم این (على) مثل من مولاى اوست، و صبح کرد در حالى که تاج افتخار بر سر او بود. 10 ـ و نیز به یادآر زمانى را که بتول را از گروهى که او را خواستگارى کردند دریغ داشت، و او را گرامى داشت و به ازدواج او در آورد. 11 ـ براى او عجایب و غرایبى است در روزى که لشکرش را حرکت داد تا براى کوته فکران نهروان چاره اى بجوید. 12 ـ خورشید پس از اینکه غروب کرد در حالى که سفید و برافروخته و نورانى بود برگشت(2)).(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.