پاسخ اجمالی:
علی(ع) محبوب ترین مردم نزد ابوذر بود. از ابوذر نقل شده: در فتنه، به قرآن و على(ع) پناه ببرید؛ چون از پیامبر(ص) شنیدم که فرمود: على اولین کسى است که به من ایمان آورد و اولین کسى است که در قیامت با من دست خواهد داد، و او رئیس مؤمنان است. همچنین از پیامبر(ص) نقل کرده: علی(ع) صدّیق اکبر است. او فاروق است که بین حقّ و باطل جدایى مى افکند. على درِ دانش من است و پس از من، بیان کننده آن چیزى است که به آن برانگیخته شدم. دوستى اش ایمان و دشمنى اش نفاق و نگاه کردن با محبّت به او عبادت است و... .
پاسخ تفصیلی:
حضرت علی(علیه السلام) در بیان ابوذر غفاری این گونه توصیف شده است:
1. در کتاب تاریخ دمشق به نقل از معاویة بن ثعلبه آمده: مردى نزد ابوذر ـ که در مسجد پیامبر(صلى الله علیه وآله) نشسته بود ـ آمد و گفت: اى ابوذر! آیا از محبوب ترینِ مردم نزد خود، مرا خبر مى دهى؟ زیرا مى دانم که محبوب ترینِ آنان نزد تو، محبوب ترینِ آنان نزد پیامبر خداست.
گفت: آرى. سوگند به پروردگار کعبه که محبوب ترینِ آنان نزد پیامبر خدا، محبوب ترینشان نزد من است و او این شیخ است (به على(علیه السلام) که جلویش نماز مى خواند، اشاره کرد).(1)
2. در کتاب انساب الأشراف به نقل از ابو سُخیله آمده: من و سلمان در رَبَذه، نزد ابوذر رفتیم. گفت:
در آینده، فتنه اى خواهد بود. اگر آن را درک کردید، به کتاب خدا و على بن ابى طالب پناه ببرید؛ چون من از پیامبر خدا شنیدم که فرمود: «على، اولین کسى است که به من ایمان آورد و اولین کسى است که در قیامت با من دست خواهد داد، و او رئیس مؤمنان است».(2)
3. در کتاب تاریخ دمشق به نقل از ابو سخیله آمده: من و سلمان، به حج رفتیم و بر ابوذر وارد شدیم و مدتى نزد وى بودیم. وقتى دچار کمبود مال شدیم، گفتم: اى ابوذر! من اتفاقاتى را مى بینم که پیش آمده و مى ترسم که در بین مردم، اختلاف به وجود آید. اگر چنین شود، چه دستور مى دهى؟
گفت: همراه کتاب خدا و على بن ابى طالب باش. گواهى مى دهم که از پیامبر خدا شنیدم که فرمود: «علىّ، اولین کسى است که به من ایمان آورد و اولین کسى است که در روز قیامت با من دست خواهد داد. او صدّیق اکبر است. او فاروق است که بین حقّ و باطل، جدایى مى افکند».(3)
4. کنز الفوائد به نقل از سهل بن سعید: روزى ابوذر با گروهى از یاران پیامبر خدا نشسته بود و من هم با آنان بودم که على بن ابى طالب پیدایش شد. ابوذر به او چشم دوخت و سپس رو به جماعت کرد و گفت: چه کسى مردى را مى جوید که دوستى او، چون طوفانى که برگ را از درختان مى ریزد، گناهان را از دوستدارانش بریزد. از پیامبر چنین چیزى را شنیدم.
گفتند: آن شخص کیست؟
گفت: همین مردى که به سویتان مى آید; پسر عموى پیامبرتان. آن که یاران محمد(صلى الله علیه وآله)به او نیازمندند و او به آنان نیاز ندارد. از پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) شنیدم که فرمود: «على، درِ دانش من است و پس از من، بیان کننده آن چیزى است که به آن برانگیخته شدم. دوستى اش ایمان و دشمنى اش نفاق و نگاه کردن با مهر و محبّت به او عبادت است».
از پیامبرتان رسول خدا شنیدم که مى فرمود: «مَثَل کسانِ من در بین امّتم، مَثَل کشتى نوح است که هر کس بدان سوار شود، نجات پیدا مى کند،و آن که از آن روى برگردانَد، غرق مى گردد; و همچون باب توبه بنى اسرائیل است. آن که بدان سوار شود، آسوده و با ایمان است و آن که آن را ترک کند، کافر است».
آن گاه علىّ رسید، ایستاد و سلام کرد. سپس فرمود: «اى ابوذر! آن که براى آخرت کار کند، خداوند، کار دنیا و آخرتش را برآورده مى کند، و آن که بین خود و خدایش را نیکو سازد، خداوند بین او و بندگانش را نیکو مى سازد، و آن که پنهانش را نیکو سازد، خداوند، آشکارش را نیکو خواهد کرد.لقمان حکیم به پسرش از روى پند دهى گفت: اى پسرم! چه کسى خداى جلّ جلاله را جُسته و نیافته است؟ چه کسى به خدا پناه آورده و خداوند از او حمایت نکرده است؟ چه کسى بر خدا توکل کرده و خدا بسنده اش نبوده است؟!».
آن گاه على رفت و ابوذر گفت: سوگند به آن که جانم به دست اوست، هیچ امّتى کسى را به پیشوایى (یا گفت: به پیروى) نگرفته، در حالى که در بین آنان، داناتر از او به خدا و دین او بوده، جز آن که کارشان به سقوط انجامیده است.(4)، (5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.