پاسخ اجمالی:
توصیه به علماى معتدل وهابی این است که در اصول وهابیت بازنگری کنند تا فاصله را با سایر مسلمانان کم کنند و باعث سوءاستفاده دشمن نگردند و این اقدامات را پیشنهاد می کنیم: دست برداشتن از متهم ساختن مسلمین به شرک و کفر به خاطر اجتهاداتی ناصواب، محکوم کردن خشونت های خون بار مذهبی که به دست همفکرانشان روی می دهد و موجب بدنامی مسلمانان می شود، گفتگوی منطقی با علمای اسلام دور از هرگونه اهانت و تهمت، مبادله کتب و طلاب با سایر مذاهب اسلامی، دست برداشتن از مطلق نگری های برآمده از اجتهادهای غیرصحیح.
پاسخ تفصیلی:
ما به همه علماى وهّابى که راه اعتدال را مى پویند، خاضعانه و دوستانه توصیه مى کنیم؛ فرصت خوبى را که در این شرایط تاریخى براى بازنگرى در اصول وهّابیّت فراهم شده است، از دست ندهند و شکاف عظیمى را که میان آنها و سایر مسلمین جهان پیدا شده است و دشمن از آن بهره گیرى مى کند، با هوشیارى پر کنند.
ما امور زیر را دوستانه به آنان پیشنهاد مى کنیم:
1ـ متّهم ساختن مسلمین را به شرک و کفر به خاطر مسائلى که حدّاکثر، مسائل اجتهادى محسوب مى شود، محکوم کنند، و دستور شریف قرآنى: «وَ لاَ تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَى إِلَیْکُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِناً»(1) را به همه پیروان خود توصیه نمایند.
2ـ هرگونه خشونت مذهبى که سبب ترورهاى وحشتناک در عراق و پاکستان وافغانستان و حتّى عربستان و سایر نقاط شده است، به شدّت محکوم کنند.
همان خشونت هایى که علاوه بر ویرانى هاى عظیم، خون مسلمانان بى گناه را اعمّ از زن و مرد و کودک و پیر و جوان و سنّى و شیعه، بر خاک مى ریزد و آیین پر افتخار اسلام را که به یقین دین آینده تمام جهان است، بدنام مى کند، و بهترین ابزار تبلیغاتى را بر ضدّ اسلام و مسلمین در اختیار دشمنان اسلام قرار مى دهد، وتمام زحماتى را که اندیشمندان اسلامى و مبلّغان و نویسندگان آگاه اسلامى در راه نشر اسلام کشیده اند بر باد مى دهد، آرى همه این ها را محکوم کرده و مصداق هلاک «حرث» و «نسل» که در قرآن آمده است، بشمارند.
3ـ راه گفتگوى منطقى و دوستانه را بر اساس احترام متقابل، و دور از هر گونه اهانت و تهمت به شرک و جهل، میان خود و سایر دانشمندان اسلام بگشایند و در مسائل مورد اختلاف به بحث بنشینند و به مصداق: «یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ»(2) آن چه را صحیح تشخیص دادند، پذیرا شوند.
4ـ مرزهاى فکرى و جغرافیایى خود را به روى کتب علمى و منطقى سایر مذاهب اسلامى بگشایند، و احساس خطرى برخود در این کار نداشته باشند، و با حوزه هاى علمیّه کشورهاى اسلامى مبادله طلاّب و دانشجو کنند.
5ـ دیوارهاى بى اعتمادى و سوء ظن و بدبینى را میان خود و سایر مسلمین از میان بردارند و به حوزه هاى علمیّه یکدیگر رفت و آمد کنند و براى شرکت در همایش ها براى مسائل مختلف اسلامى در هر جاى دنیاى اسلام اعلام آمادگى کنند.
6ـ دوستان خود را از مطلق نگرى، یعنى اجتهادهاى خود را در اصول و فروع، حقیقت اسلام دانستن وغیر آن را کفر و ضلالت و بدعت شمردن، بر حذر دارند، و به پیام آیه شریفه: «وَ مَا أُوتِیتُمْ مِّنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِیلا»(3) گوش فرا دهند.
هر گاه این اصول شش گانه به کار بسته شود، امید مى رود که وحدت میان صفوف مسلمین تقویت شود و اعتصام بحبل الله کامل شده و «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ»(4)حاصل گردد.
به امید آن روز، وَاللهُ الْمُسْتَعانُ.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.