پاسخ اجمالی:
حقیقت این است که از هر زاویه و از هر دریچه ای به قرآن بنگریم، یکى از چهره ها و جهات اعجاز آن آشکار مى گردد. مانند: جنبه فصاحت و بلاغت و جاذبه عجیب الفاظ و مفاهیم؛ ارائه محتواى عالى از هر نظر، مخصوصاً عقائد خالى از هر گونه خرافات؛ معجزات علمى، یعنى پرده برداشتن از روى مسائلى که انسان تا آن زمان به آن دست نیافته بود!؛ پیشگویى صریح و دقیق از پاره اى از مسائل آینده؛ و عدم تضاد و اختلاف و پراکنده گویى... و جهاتى دیگر.
پاسخ تفصیلی:
حقیقت این است که هرگاه به قرآن از زوایاى مختلف بنگریم از هر زاویه و از هر دریچه یکى از چهره ها و جهات اعجاز آن آشکار مى گردد؛ از جمله:
1- فصاحت و بلاغت، شیرینى و کشش فوق العاده و جاذبه عجیب الفاظ و مفاهیم.
2- ارائه محتواى عالى از هر نظر، مخصوصاً عقائد خالى از هر گونه خرافات.
3- معجزات علمى: یعنى پرده برداشتن از روى مسائلى که انسان تا آن زمان به آن دست نیافته بود!
4- پیشگویى صریح و دقیق از پاره اى از مسائل آینده. (اخبار غیبى قرآن)
5- عدم تضاد و اختلاف و پراکنده گویى... و جهاتى دیگر.
بحث درباره همه این مسائل پنجگانه بسیار دامنه دار است، امّا ما گوشه ى جالبى از آن را مورد بررسى قرار مى دهیم:
مى دانیم هر سخن داراى دو جنبه است: «الفاظ» و «محتوى».
هرگاه الفاظ و کلمات زیبا، شایسته و داراى انسجام و پیوند لازم و خالى از پیچیدگى بوده باشد و نیز جمله بندى ها معنى و مراد را به طور کامل و به صورتى دلنشین و پرجاذبه پیاده کند آن کلام را فصیح و بلیغ مى گویند.
قرآن درست داراى این دو ویژگى در حدّ اعلى است، به طورى که تا کنون کسى نتوانسته است آیات و سوره هایى با این کشش و جاذبه و شیرینى و آهنگ زیبا بیاورد.
در تاریخ اسلام بسیار دیده شده که افرادى خشن و پرخاشگر همین که خدمت پیامبر مى رسیدند و آیات قرآن را مى شنیدند یک باره تغییر مسیر داده و نور اسلام در قلبهایشان درخشیدن مى گرفت، این به خوبى نشان مى دهد که جاذبه قرآن و فصاحت و بلاغت آن معجزه است.
راه دور نرویم، هم اکنون تمام کسانى که با ادبیات عرب آشنا هستند هر قدر قرآن را مى خوانند و تکرار مى کنند بیشتر لذت مى برند که سیر و خسته نمى شوند.
تعبیرات قرآن بسیار دقیق و حساب شده، توأم با عفت بیان و متانت و در عین حال صریح و گویا و در مورد لزوم قاطع و کوبنده است.
ذکر این نکته لازم است که عرب در آن عصر از نظر ادبیات، زبانى بسیار پیشرفته داشت، و نمونه هاى اشعار عصر جاهلیت، هم اکنون از بهترین نمونه هاى اشعار عرب محسوب مى شود.
معروف است همه ساله گروهى از بزرگ ترین ادباى حجاز جمع مى شدند، و عالى ترین نمونه هاى شعر خود را در بازار عکاظ که یک مرکز «تجارتى، ادبى» بود ارائه مى دادند و بهترین آنها به عنوان «شعر سال» برگزیده مى شد، و آن را مى نوشتند و در خانه کعبه آویزان مى کردند که در عصر ظهور پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) هفت نمونه از آن به نام «معلقات سبع» وجود داشت.
امّا بعد از نزول قرآن آنها را چنان بى رنگ در برابر فصاحت و بلاغت آن یافتند که یکى را پس از دیگرى از آنجا بیرون آورده و به طاق فراموشى زدند!
مفسران قرآن در آیات مختلف به ریزه کارى هاى عجیب آیات تا آن جا که در توان داشتند اشاره کرده اند، و شما مى توانید با مراجعه به آنها به حقیقت آنچه در بالا گفتیم آشناتر شوید.(1)
آشنایى با قرآن نشان مى دهد که این گفته پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) کم ترین اغراقى ندارد که فرمود:
«ظاهره انیق و باطنه عمیق لا تحصى عجائبه و لا تبلى غرائبه»
(قرآن ظاهرش آراسته و زیبا و باطنش ژرف و عمیق است. شگفتى هاى قرآن به شماره در نمى آید و عجائب قرآن هرگز کهنه نمى شود)(2)».
امیرمؤمنان على(علیه السلام) شاگرد بزرگ مکتب قرآن نیز در نهج البلاغه در همین زمینه مى گوید: «فیه ربیع القلب و ینابیع العلم و ما للقلب جلاء غیره»؛ (بهار دل ها در قرآن است، و چشمه هاى دانش از آن مى جوشد، و براى قلب و جان آدمى صیقلى برتر از آن نیست)(3)؛ (4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.