پاسخ اجمالی:
مواهب جهان مادى که همه از نعمت هاى خدا است، اگر به عنوان وسیله اى براى رسیدن به سعادت و تکامل معنوى انسان، استفاده شود، از هر نظر قابل تحسین است و اما اگر به عنوان یک هدف و نه وسیله، مورد توجه قرار گیرد، درخور هر گونه نکوهش و مذمت است. از این رو خداوند می فرماید: «آیا راضى شدید که زندگى دنیا را به جاى آخرت بپذیرید؟!». هم چنین امام على(ع) می فرماید: «آن کس که با چشم بصیرت به آن بنگرد دنیا به او آگاهى مى بخشد، و آن کس که به خود آن نگاه کند، دنیا او را نابینا خواهد کرد».
پاسخ تفصیلی:
در آیات بسیارى، مدح و تمجید از دنیا یا امکانات مادى آن شده است:
در بعضى از آیات، مال به عنوان خیر، معرفى شده.(1) و در بسیارى از آیات، مواهب مادى تحت عنوان فضل خدا آمده است: «وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللّهِ».(2)
در جاى دیگر مى فرماید: (همه نعمت هاى روى زمین را براى شما آفریده است)؛ «خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الا َْرْضِ جَمِیعاً».(3)
و در بسیارى از آیات، آنها را تحت عنوان «سَخَّرَ لَکُمْ» (آنها را مسخر شما گردانید) ذکر کرده، که اگر بخواهیم این همه آیاتى را که در رابطه با محترم شمردن امکانات مادى این جهان جمع آورى کنیم، مجموعه قابل ملاحظه اى خواهد شد.
ولى با این همه اهمیتى که به مواهب و نعمت هاى مادى داده شده، تعبیراتى که قویّاً آن را تحقیر مى کند در آیات قرآن به چشم مى خورد.
در یک جا آن را عرض و متاع فانى مى شمرد: «تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا».(4)
و در جاى دیگر آن را مایه غرور و غفلت مى شمرد: «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاّ مَتاعُ الْغُرُورِ».(5)
و در مورد دیگر آن را وسیله سرگرمى و بازیچه شمرده: «وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ».(6)
و در جائى دیگر مایه غفلت از یاد خدا: «رِجالٌ لاتُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ».(7)
این تعبیرات دوگانه عیناً در روایات اسلامى نیز دیده مى شود:
از یکسو دنیا مزرعه آخرت، تجارتخانه مردان خدا، مسجد دوستان حق، محل هبوط وحى پروردگار، سراى موعظه و پند، شمرده شود: «مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللّهِ وَ مُصَلّى مَلائِکَةِ اللّهِ وَ مَهْبِطُ وَحْیِ اللّهِ وَ مَتْجَرُ أَوْلِیَاءِ اللّهِ».(8)
و از سوى دیگر مایه غفلت و بیخبرى از یاد خدا و متاع غرور و مانند آن.
آیا این دو گروه از آیات و روایات با هم تضاد دارند؟
پاسخ این سؤال را در خود قرآن مى توان یافت.
زیرا آنجا که از دنیا و مواهبش، نکوهش مى کند، کسانى را مى گوید که این زندگى تنها هدفشان را تشکیل مى دهد، در سوره «نجم» آیه 29 مى خوانیم: «وَ لَمْ یُرِدْ إِلاَّ الْحَیاةَ الدُّنْیا»؛ (کسانى که جز زندگى دنیا را نخواهند).
به تعبیر دیگر، سخن از کسانى است که آخرت را به دنیا مى فروشند و براى رسیدن به مادیات از هیچ خلافکارى و جنایتى ابا ندارند.
در سوره «توبه» آیه 38 مى خوانیم: «أَرَضِیتُمْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ الاْ خِرَةِ»؛ (آیا راضى شدید که زندگى دنیا را به جاى آخرت بپذیرید؟!)
آیاتى از قرآن شاهد این مدعا است، آنجا که مى گوید:«مَنْ کانَ یُرِیدُ الْعاجِلَةَ...»(9)یعنى تنها هدفشان همین زندگى زودگذر مادى است.
اصولاً، تعبیر به «مزرعه» و یا «متجر» (تجارتخانه) و مانند آن خود شاهد زنده اى براى این موضوع است.
کوتاه سخن این که: مواهب جهان مادى که همه از نعمت هاى خدا است و حتماً وجودش در نظام خلقت لازم بوده و هست، اگر به عنوان وسیله اى براى رسیدن به سعادت و تکامل معنوى انسان، مورد بهره بردارى قرار گیرد، از هر نظر قابل تحسین است.
و اما اگر، به عنوان یک هدف و نه وسیله، مورد توجه قرار گیرد و از ارزشهاى معنوى و انسانى بریده شود ـ که در این هنگام طبعاً مایه غرور و غفلت و طغیان و سرکشى و ظلم و بیدادگرى خواهد بود ـ درخور هر گونه نکوهش و مذمت است.
و چه زیبا فرموده است على(علیه السلام) در آن گفتار کوتاه و پرمغزش: «مَنْ أَبْصَرَ بِها بَصَّرَتْهُ وَ مَنْ أَبْصَرَ إِلَیْها أَعْمَتْهُ»؛ (آن کس که با چشم بصیرت به آن بنگرد [و آن را وسیله بینائى قرار دهد] دنیا به او آگاهى مى بخشد، و آن کس که به خود آن نگاه کند، دنیا او را نابینا خواهد کرد).(10)
در حقیقت، تفاوت میان دنیاى مذموم و ممدوح، همان چیزى است که از «إِلَیْها» و «بِها» استفاده مى شود که: اوّلى هدف را مى رساند و دومى وسیله را.(11)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.