پاسخ اجمالی:
«کوثر» وصف است که از «کثرت» گرفته شده، و به معنى خیر و برکت فراوان است، و به افراد «سخاوتمند» نیز «کوثر» گفته مى شود. بسیارى از علماى شیعه، یکى از روشن ترین مصداق هاى آن را وجود مبارک «فاطمه زهراء»(س) دانسته اند. «فخر رازى» نیز مى گوید: «قول سوم این است که: این سوره به عنوان ردّ بر کسانى نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکرم(ص) خرده مى گرفتند، بنابراین معنى سوره این است که: خداوند به او نسلى مى دهد که در طول زمان باقى مى ماند...».
پاسخ تفصیلی:
خداى متعال در آیه 1 سوره «کوثر» خطاب به پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: (ما به تو کوثر عطا کردیم)؛ «إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ».
«کوثر» وصف است که از «کثرت» گرفته شده، و به معنى خیر و برکت فراوان است، و به افراد «سخاوتمند» نیز «کوثر» گفته مى شود.
در این که منظور از «کوثر» در اینجا چیست؟ در روایتى آمده است: «وقتى این سوره نازل شد، پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) بر فراز منبر رفت و این سوره را تلاوت فرمود، اصحاب عرض کردند: این چیست که خداوند به تو عطا فرموده؟
گفت: نهرى است در بهشت، سفیدتر از شیر، و صافتر از قدح (بلور) در دو طرف آن قبه هائى از درّ و یاقوت است»... .(1)
در حدیث دیگرى، از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «کوثر نهرى است در بهشت که خداوند آن را به پیغمبرش در عوض فرزندش (عبداللّه که در حیات او از دنیا رفت) به او عطا فرمود».
بعضى نیز گفته اند: منظور همان «حوض کوثر» است که تعلق به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دارد و مؤمنان به هنگام ورود در بهشت، از آن سیراب مى شوند.(2)
بعضى آن را به «نبوت» تفسیر کرده.
بعضى دیگر به قرآن.
بعضى به کثرت اصحاب و یاران.
بعضى به کثرت فرزندان و ذریه، که همه آنها از نسل دخترش فاطمه زهراء(علیها السلام) به وجود آمدند، و آن قدر فزونى یافتند، که از شماره بیرونند، و تا دامنه قیامت یادآور وجود پیغمبر اکرمند.
بعضى نیز آن را به «شفاعت» تفسیر کرده و حدیثى از امام صادق(علیه السلام) در این زمینه نقل نموده اند.(3)
تا آنجا که «فخر رازى» پانزده قول در تفسیر «کوثر» ذکر کرده است، ولى ظاهر این است: غالب اینها بیان مصداق هاى روشنى از این مفهوم وسیع و گسترده است، زیرا چنان که گفتیم، «کوثر» به معنى «خیر کثیر و نعمت فراوان» است، و مى دانیم خداوند بزرگ، نعمت هاى فراوان بسیارى به پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) ارزانى داشته، که هر یک از آنچه در بالا گفته شد، یکى از مصداق هاى روشن آن است، و مصداق هاى بسیار دیگرى نیز دارد که ممکن است به عنوان تفسیر مصداقى براى آیه ذکر شود.
به هر حال، تمام مواهب الهى بر شخص پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) در تمام زمینه ها، حتى پیروزى هایش در غزوات بر دشمنان، و حتى علماى امتش که در هر عصر و زمان مشعل فروزان قرآن و اسلام را پاسدارى مى کنند، و به هر گوشه اى از جهان مى برند، همه در این خیر کثیر وارد هستند.
براى کوثر معنى دیگرى نیز ذکر کرده اند و آن این که: بسیارى از بزرگان علماى شیعه، یکى از روشن ترین مصداق هاى آن را وجود مبارک «فاطمه زهراء»(علیها السلام) دانسته اند؛ چرا که شأن نزول آیه مى گوید: آنها پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) را متهم مى کردند که بلا عقب است، قرآن ضمن نفى سخن آنها مى گوید: «ما به تو کوثر دادیم».
از این تعبیر، استنباط مى شود: این «خیر کثیر» همان فاطمه زهراء(علیها السلام) است؛ زیرا نسل و ذریه پیامبر(صلى الله علیه وآله) به وسیله همین دختر گرامى در جهان انتشار یافت، نسلى که نه تنها فرزندان جسمانى پیغمبر بودند، بلکه آئین او و تمام ارزش هاى اسلام را حفظ کردند، و به آیندگان ابلاغ نمودند، نه تنها امامان معصوم اهل بیت(علیهم السلام) که آنها حساب مخصوص به خود دارند، بلکه هزاران، هزار از فرزندان فاطمه(علیها السلام) در سراسر جهان پخش شدند، که در میان آنها علماى بزرگ، نویسندگان، فقهاء، محدثان و مفسران والا مقام و فرماندهان عظیم بودند، که با ایثار و فداکارى در حفظ آئین اسلام کوشیدند.
در اینجا به بحث جالبى از «فخر رازى» برخورد مى کنیم، که در ضمن تفسیرهاى مختلف «کوثر» مى گوید:
قول سوم این است که: این سوره به عنوان ردّ بر کسانى نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) خرده مى گرفتند، بنابراین معنى سوره این است که: خداوند به او نسلى مى دهد که در طول زمان باقى مى ماند، ببین چه اندازه از اهل بیت را شهید کردند، در عین حال جهان مملو از آنها است، این در حالى است که از «بنى امیه» (که دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذکرى در دنیا باقى نمانده، سپس بنگر و ببین چقدر از علماى بزرگ در میان آنها است، مانند: باقر، صادق، رضا و نفس زکیه.(4)،(5)،(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.