پاسخ اجمالی:
مفسران و مورخان در مورد «الیاسین»، نظرات متفاوتى دارند: 1- «الیاس» و «الیاسین» دو تعبیر از «الیاس» پیغمبر خداست. 2- جمع است و مفهومش کلیه کسانى است که به «الیاس» مربوط بودند و پیرو مکتب او شدند. 3- «آلیاسین» با الف ممدوده، ترکیبى است از کلمه «آل» و «یاسین». بنابراین «آل یاسین» به معنى خاندان پیغمبر گرامى اسلام(ص) یا خاندان «یاسین» پدر «الیاس» مى باشد. قرائن روشنى در خود قرآن است که همان معنى اول را تأیید مى کند.
پاسخ تفصیلی:
مفسران و مورخان در مورد «الیاسین»، نظرات متفاوتى دارند:
الف: بعضى، آن را لغتى در «الیاس» مى دانند، یعنى همان گونه که فى المثل «میکال» و «میکائیل» دو تعبیر از آن فرشته مخصوص است، و «سینا» و «سینین» هر دو نام براى سرزمین معروفى است، «الیاس» و «الیاسین» نیز دو تعبیر از این پیغمبر بزرگ است.
ب: بعضى دیگر، آن را جمع مى دانند، به این ترتیب که «الیاس» با یاء نسبت همراه شده، و «الیاسى» شده، و بعد با یاء و نون جمع بسته شده و «الیاسیین» گردیده، و پس از تخفیف، «الیاسین» شده، بنابراین مفهومش کلیه کسانى است که به «الیاس» مربوط بودند و پیرو مکتب او شدند.
ج: «آلیاسین» با الف ممدوده، ترکیبى است از کلمه «آل» و «یاسین»، «یاسین» طبق نقلى نام پدر «الیاس» است، و طبق نقل دیگرى از نام هاى پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله)، بنابراین «آل یاسین» به معنى خاندان پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) یا خاندان «یاسین» پدر «الیاس» مى باشد.
قرائن روشنى در خود قرآن است که همان معنى اول را تأیید مى کند که منظور از «الیاسین» همان «الیاس» است؛ زیرا بعد از آیه «سَلامٌ عَلى اِلْیاسِیْنَ»(1) به فاصله یک آیه مى گوید: «إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِینَ»؛ (او از بندگان مؤمن ما بود)، بازگشت ضمیر مفرد به «الیاسین» دلیل بر این است که او یک نفر بیشتر نبوده، یعنى همان «الیاس».
نکته اى که در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد، این است که در بسیارى از تفاسیر، حدیثى نقل شده که سند آن به «ابن عباس» بر مى گردد، او مى گوید: منظور از «آل یاسین» آل محمّد(صلى الله علیه وآله) است؛ چرا که «یاسین» از اسماء پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است.
در «معانى الاخبار» «صدوق» در بابى که براى تفسیر «آل یاسین» ذکر کرده پنج حدیث در همین زمینه نقل شده که هیچ کدام از آنها به ائمه اهل بیت(علیهم السلام) ـ جز یک حدیث ـ منتهى نمى شود، و راوى آن حدیث شخصى به نام «کادح» یا «قادح» است که در کتب رجال خبرى از او نیست.
از آنجا که این اخبار، روى فرض این است که قرائت آیه فوق را به صورت «سَلامٌ عَلى آلِ یاسِیْنَ» بخوانیم، و هماهنگى آیات را نادیده بگیریم، و اسناد این روایات نیز چنان که دیدیم قابل گفتگو است، بهتر این است که از قضاوت درباره این روایات، خوددارى کنیم و علم آن را به اهلش بسپاریم.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.