پاسخ اجمالی:
محمد بن عبدالکریم در شهرستانه، یکى از شهرهاى خراسان در سال 479 هـ ق به دنیا آمد. به خاطر جوّ خانوادگى به فقه شافعى و کلام اشعرى پرداخت. وقتی که در ترمز بود با یکى از باطنیان برخورد کرده و از وى علوم باطنى را دریافت کرد. از او کتابى موجود است که سراسر تفسیر باطنى است به نام مفاتیح الاسرار، این کتاب عده اى را به این تصور کشانده است که وى اسماعیلى است و در تقیّه به سر مى برده است. ولى مى توان گفت که شهرستانى هیچ گاه اسماعیلى مذهب نشد، اما از تفسیر باطنى آنها بسیار استفاده کرد و آن را پسندید.
پاسخ تفصیلی:
محمد بن عبدالکریم در شهرستانه، یکى از شهرهاى از یاد رفته خراسان در سال 479 هـ به دنیا آمد. بعد از طى مقدمات به خاطر جوّ خانوادگى به فقه شافعى و کلام اشعرى پرداخت و خود را به عنوان متکلمى اشعرى مطرح ساخت. بعد از مدتى با ابوالقاسم انصارى آشنا شد. شهرستانى درباره استاد خود مى گوید: «ابوالقاسم سلیمان بن ناصر انصارى مرا با کلمات شریف اهل بیت و اسرار مدفون در علم قرآن آشنا ساخت». او چند صباحى را در نظامیه بغداد(1) به تدریس پرداخت و سپس به تِرمِذ بازگشت و در نزد ابوالقاسم موسوى نقیب شیعیان ترمذ مشغول به کار شد. در نزد وى کتاب ملل و نحل خود را در سال 521 هـ نوشت. گویا در این زمان با یکى از باطنیان که خود را معرفى نکرده، برخورد کرده و از وى علوم باطنى را دریافت کرد. او در این زمینه مى نویسد: (کسى که در وادى أمن در مکانى مبارک از شجره طیبه ایستاده بود، مرا ندا داد که: «یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین»، (2) در این هنگام بنده اى از بندگان صالح خدا را یافتم و از وى مناهج خلق و امر و مدارج تضاد و ترتب و دو حکم مفروغ و مستأنف را آموختم و او را دریایى یافتم که عجایبش تمام نمى شود و غرایبش ته نشین نمى گردد. متحیر ماندم که شنا کنم... یا کشتى اى بخواهم که غاصبى آن را غصب یا عالمى آن را سوراخ کرده است. او به من اشاره کرد... که به تلاقى دو دریا روم... من او را انسانى بزرگ یافتم. پیروى اش کردم، رشد یافتم و آتشى جُستم که در آن هدایت بود.» (3)
از او کتابى در کلام اشعرى موجود است که بسیارى را به اشتباه انداخته و شهرستانى را اشعرى مذهب معرفى کرده اند. این کتاب با نام نهایة الاقدام به چاپ رسیده است. کتاب دیگر وى که سراسر تفسیر باطنى است به نام مفاتیح الاسرار عده اى را به این تصور کشانده است که وى اسماعیلى است و در تقیّه به سر مى برده است. ولى مى توان گفت که شهرستانى هیچ گاه اسماعیلى مذهب نشد، اما از تفسیر باطنى آنها بسیار استفاده کرد و آن را پسندید. بنابراین باید پذیرفت که او علوم باطنى ائمه را از راه اسماعیلیه دریافت کرد، ولى هیچ گاه از تفکرات فقه شافعى و کلام اشعرى دست برنداشت. (4) از کتب دیگر وى مى توان به مصارعة الفلاسفه - نقد فلسفه بوعلى سینا - و مجلس مکتوب در خلق و امر اشاره کرد. (5)، (6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.