پاسخ اجمالی:
بعد از اثبات وجود خداوند، و اثبات نبوّت پيغمبر اسلام(ص) و صدق دعوت او، آنچه در اين كتاب آسمانى يعنى قرآن آمده است، بيان واقعيت هاى غير قابل انكار است، زيرا او پيامبرى است راستگو و معصوم، از سوى خداوند حكيم و صادق؛ و مسلّماً چنين كسى مطلب خلافى نمى گويد. بنابراين از آيات توحيدى قرآن مى توان براى اثبات يگانگى ذات خداوند كمك گرفت، و قرآن مجيد مملوّ است از اين آيات؛ بلكه هيچ موضوعى در قرآن به اندازه اين موضوع با عبارات گوناگون تكرار نشده، و هيچ وصفى از اوصاف خدا تا اين حد مورد تأكيد قرار نگرفته است.
پاسخ تفصیلی:
در اين مسأله از دليل نقلى نيز مى توان بهره گرفت؛ چرا كه بعد از اثبات وجود خداوند، و اثبات نبوّت پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) و صدق دعوت او، آنچه در اين كتاب آسمانى يعنى قرآن آمده است، بيان واقعيت هاى غير قابل انكار است، زيرا او پيامبرى است راستگو و معصوم، از سوى خداوند حكيم و صادق؛ و مسلّماً چنين كسى مطلب خلافى نمى گويد.
بنابراين از آيات توحيدى قرآن مى توان براى اثبات يگانگى ذات خداوند كمك گرفت، و قرآن مجيد مملوّ است از اين آيات؛ بلكه هيچ موضوعى در قرآن به اندازه اين موضوع با عبارات گوناگون تكرار نشده، و هيچ وصفى از اوصاف خدا تا اين حد مورد تأكيد قرار نگرفته است.
مرحوم علاّمه مجلسى(رحمه الله) در بحارالانوار ضمن استدلال به اين دليل مى گويد: ادلّه سمعيّه از كتاب و سنّت دلالت بر اين مطلب دارد، و آنها از شماره بيرون است و هيچ مانعى ندارد كه به دلايل نقلى در باب توحيد تمسّك جوييم.
سپس مى افزايد: دليل عمده در نزد من همين دليل است: «وَهذِهِ هِىَ الْمُعْتَمَدُ عَلَيْها عِنْدِى». (1)
ولى ناگفته پيدا است وجود دليل نقلى منافات با استدلالات عقلى نخواهد داشت؛ به خصوص اين كه دلايل عقلى ريشه هايى در قرآن و سنّت دارند. (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.