پاسخ اجمالی:
محمد بن احمد نسفى در نخشب (نسف) آسیاى میانه متولد و نزد حسین مروزى تعالیم اسماعیلیه را فرا گرفت و داعى اسماعیلیان خراسان شد. توانست امیر نصر بن احمد سامانى را به کیش اسماعیلیان درآورد. او مذهب اسماعیلیه را با فلسفه نوافلاطونى درآمیخت و فلسفه را به مذهب اسماعیلیه وارد کرد. وى کتابى به نام المحصول نوشت و از امامت و مهدویت محمد بن اسماعیل دفاع کرد. وى دوران محمد بن اسماعیل را دوران ملغى شدن شریعت معرفى کرده و وى را ناسخ شریعت محمدى مى دانست. این کتاب تأثیر عمیقى بر اندیشه قرامطه گذاشت.
پاسخ تفصیلی:
محمد بن احمد نسفى در نخشب (نسف) در آسیاى میانه متولد شد و در نزد حسین مروزى تعالیم کیش اسماعیلیه را فرا گرفت و خود داعى اسماعیلیان در خراسان شد. او به کمک دستیاران خود توانست امیر نصر بن احمد سامانى را به کیش اسماعیلیان درآورد. رهبران سنى مذهب حکومت سامانى از این واقعه ناخرسند گشته و امیر نصر سامانى و نسفى را در سال 332هـ به قتل رساندند. مهمترین ویژگى نسفى در تبیین جدید کیش اسماعیلى بالاخص در مباحث جهان بینى است. بنابر نظر مصطفى غالبِ اسماعیلى مذهب، او اولین کسى است که مذهب اسماعیلیه را با فلسفه نوافلاطونى ممزوج ساخت و فلسفه را به مذهب اسماعیلیه وارد کرد. وى کتابى به نام المحصول نوشت و از امامت و مهدویت محمد بن اسماعیل دفاع کرد. وى دوران محمد بن اسماعیل را دوران ملغى شدن شریعت معرفى کرده و وى را ناسخ شریعت محمدى مى دانست. این کتاب تأثیر عمیقى بر اندیشه قرامطه گذاشت و شاید همین کتاب باعث شد که قرامطه بحرین به شریعت اهمیت نداده و وقتى ناصر خسرو از آنجا دیدن کرد، آنان را غیر مقید به شریعت یافت. در دوران معزّ خلیفه چهارم فاطمى اندیشه فلسفى و جهان بینى توحیدى نسفى پذیرفته شد و به عنوان فکر اسماعیلیه باقى ماند، ولى اباحه گرى وى مورد انتقاد دیگر اسماعیلیان قرار گرفت و از سوى فاطمیان ردّ شد، اگرچه نزاریان بعد از اعلام قیامت، روش اباحه گرى پیش گرفتند، ولى معلوم نیست که تحت تأثیر نسفى باشند. نسفى هیچ گاه دیدگاههاى عبیدالله المهدى، مبنى بر مهدویت خویش را نپذیرفت و جزء قرامطه باقى ماند و به مهدویت محمد بن اسماعیل معتقد بود و اگرچه خلافت عبیدالله المهدى و القائم بامرالله را درک کرد، ولى به آنان نپیوست.
در جهان بینى نسفى، عالَم به صورت ابداع از سوى خداوند خلق گشته و اولین مخلوق همان عقل اول است. از عقل اول، نفس کلى به وجود آمده و از نفس کلى، هیولا و صورت پدید آمده اند که این موجودات عِلوى(عالم بالا) مدبّر عالم پایین(زمین) هستند.
وى در تبیین مباحث امامت و نبوت قائل به هفت دور در تاریخ شد که هر دور با بعثت یک پیامبر اولوالعزم شروع مى شود و هر پیامبرى داراى هفت جانشین است. دوره هفتم تاریخ دوره پایانى عالم است و با ظهور محمد بن اسماعیل شروع مى گردد. در آن دوره علوم باطنى ظاهر گشته و به علت این ظهور، شریعت ملغى مى گردد.
متأسفانه کتاب المحصول از بین رفته و اثرى از آن موجود نیست. فقط نقل قولهایى از آن در کتب ابوحاتم رازى و حمید الدین کرمانى یافت مى شود. در نگاه نسفى حضرت آدم شریعتى نداشته و فقط مردم را به توحید فراخوانده است و دور هفتم مثل دور اول، دور بى شریعت است و از زمان امامت محمد بن اسماعیل شروع شده است. به هر حال مفهوم خداى غیر قابل شناخت، انبعاث عالَم از طریق عقل اول و هفت دور عالم از نظریات نسفى است که در اسماعیلیه باقى مانده و به عنوان فکر رایج مطرح است. (1)، (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.