پاسخ اجمالی:
کلیساهای شاخص ارتدوکس عبارتند از: 1ـ اسقف نشین قسطنطنیه.2ـ اسقف نشین اسکندریه.3ـ اسقف نشین انطاکیه.4ـ اسقف نشین اورشلیم.5ـ کلیسای روس.6ـ کلیسای بلغاری.7ـ کلیسای صربی.8ـ کلیسای رومانی.9ـ کلیسای یونانی، و دیگر کلیساهای ارتدوکس مانند: فنلاند، استونی، و ....
پاسخ تفصیلی:
کلیساهای شاخص ارتدوکس عبارتند از:
1ـ اسقف نشین قسطنطنیه: اسقف اعظم قسطنطنیه (که زمانی پایتخت مملکت امپراطوری بود) دومین اسقف موجه و با نفوذ روم بود. او حامل عنوان «اسقف اعظم جهان» است و بر تمام سراسقفان کلیسای شرق تقدم دارد. نیم تاج سلطنتی را بر سر می گذارد و نشان عقاب امپراطوری بیزانس را به سینه می چسباند. از سال 1453 که قسطنطنیه فتح شد، اسقف اعظم زیر نفوذ ترک ها قرار گرفت و برای چند قرن عزل و نصب او به دلخواه آنها صورت می گرفت.
2ـ اسقف نشین اسکندریه: کلیسای ارتدوکس مصر به دو علت اعتبار خود را تا اندازه ای از دست داد: یکی تفرقه ی منوفیزیت ها(1) و دیگر حمله ی اعراب. بیشترین پیروان اسقف اعظم اسکندریه یونانی هستند.
3ـ اسقف نشین انطاکیه: توسعه ی قلمرو این کلیسا زمانی به فرات می رسید. و در قرن چهارم شامل دویست اسقف نشین بود. پس از بروز اختلافات مونوفیزیست ها و نسطوری ها و رشد اسلام در قرن پنجم به بعد مراکز اسقف نشین از اهمیت افتادند و تقریباً از بین رفتند.
4ـ اسقف نشین اورشلیم: انحطاط اسقف نشین اورشلیم به علل مشابه حتی بیش از سایر اسقف نشین ها بود. درحال حاضر بیشترین اعضای این اسقف نشین فلسطینی ها هستند که به زبان عربی صحبت می کنند.
5ـ کلیسای روس: روسیه، مذهب ارتدوکس را در قرن دهم از قسطنطنیه اخذ کرد. در سال 955 الگا همسر دوک بزرگ روسیه در قسطنطنیه تعمید یافت. در سال 988 نوه ی او دوک ولادیمیر مبلغان مذهبی یونانی را با خود به روسیه برد و مسیحیت را به کمک نیروی نظامی رواج داد و تنها با مقاومت کمی روبه رو شد.
کلیسای روسیه به عنوان شاخه ای از کلیسای بیزنتینی، وابستگی خود را به کلیسای قسطنطنیه ادامه داد. این کلیسا در ابتدا به وسیله ی نماینده ی سیاسی سراسقف در شهر کی یف که از طرف اسقف اعظم قسطنطنیه نمایندگی داشت اداره می شد و نه به وسیله ی خود اسقف اعظم. به مرور زمان در داخل روسیه مرکز ثقل، از کی یف به مسکو که محل کار سراسقف از سال 1328 به آنجا منتقل شده بود جا به جا شد. با سقوط قسطنطنیه در سال 1453 کلیسای روسیه نیز از تحت سلطه ی اسقف اعظم خارج شد.
هنگامی که قسطنطنیه یا روم دوم به دست ترک ها افتاد، این نظریه در روسیه شایع شد که مسکو، روم سوم است و کلیسای روسیه به عنوان «کلیسای مقدس حواری روم سوم» توصیف شد، در حالی که با درخشش ایمان حقیقی خود به انتهای زمین نور افشانی می کرد. در سال 1589 مسکو که مقر سر اسقف بود به اسقف نشین تبدیل شد و از آن پس کاملاً با قسطنطنیه قطع رابطه کرد. اسقف اعظم دارای همان مقام و رتبه ای بود که چهار اسقف اعظم قدیم داشتند به اضافه ی داعیه ی جدید دارا بودن عنوان «اسقف اعظم ممالک روس و روم جدید» که هم اکنون نیز دارای این عنوان است.
6ـ کلیسای بلغاری: مسیحیت پیش از آن که به روسیه برود در قرن نهم به بلغارستان رسوخ کرد. شاهزاده ی بلغار در انتخاب روم یا قسطنطنیه تردید به خرج داد لکن سرانجام چون روم حاضر شد بلغارستان را به عنوان یک مرکز سراسقفی مستقل بشناسد قسطنطنیه را برگزید.
سیریل (826 ـ 869) و متودیوس (815 ـ 885) مشهورترین مبلغانی بودند که در میان بلغارها کار کردند و آداب دینی را به زبان اسلاو معمول کردند. سراسقف بلغارستان، بعدها عنوان اسقف اعظم را برای خود برگزید و استقلال داخلی کلیسای بلغار به وسیله ی قسطنطنیه در قرن نهم پایه گذاری شد. از آن تاریخ به بعد مردم و کلیسای بلغارستان از تحولات پیش آمده تجربیات بسیاری اندوختند. اسقف نشینی ممنوع شد و هنوز هم کار خود را از سر نگرفته است. به هر حال، کلیسای بلغارستان بی سرپرست باقی ماند و قوانین اساسی خود را در سال 1883 تنظیم کرد.
7ـ کلیسای صربی: مسیحیت در قرون وسطا توسط مبلغان یونانی و رومی به صربستان راه یافت، لکن مردم این منطقه تا قرن نهم که آداب دینی به زبان بومی ترجمه نشده بود هیچ گونه علاقه ی عمیقی به دین جدید نشان ندادند. اسقف نشین صربستان که در سال 1351 تأسیس شده بود بعدها به دست ترک ها منحل شد و در سال 1878 مجدداً تأسیس گردید. تقریباً نیمی از جمعیت یوگوسلاوی جدید عضو کلیسای ارتدوکس هستند.
8ـ کلیسای رومانی: مسیحیت در شکل لاتینی خود در اوایل قرن سوم به رومانی راه یافت، لکن آداب دینی بیزنتینی در آغاز قرون وسطا به آنجا معرفی شد. زبان کلیسا اسلاوی بود، بعد یونانی و سرانجام رومانیایی شد و یک اسقف نشین مستقل در سال 1925 در رومانی تأسیس گردید.
9ـ کلیسای یونانی: روایات تاریخ کلیسای یونان به عصر حواریون برمی گردد. در قرن چهارم این کلیسا به ایالت «ایلیریا» که اسقف نشین روم بود وابسته شد. این ایالت به دست امپراطور «لئو» (717 ـ 740) تحت کنترل اسقف نشین قسطنطنیه درآمد. جنگ آزدادیخواهی یونان در قرن نوزدهم نه تنها استقلال ملی را تأمین کرد بلکه استقلال داخلی کلیسا را هم در بر داشت. کلیسایی که در سال 1833 تأسیس و متشکل شد قوانین اساسی جدیدی در سال 1923 وضع کرد که به موجب آن کلیسا از حکومت فاصله گرفت و تا حد زیادی استقلال یافت.
10ـ دیگر کلیساهای ارتدوکس: پس از جنگ جهانی اول کلیساهای ارتدوکس فنلاند، استونی، لتونی، لیتوانی، لهستان استقلال داخلی یافتند.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.