پاسخ اجمالی:
روایات ما انسان را در وجود و ذات، فقیر و محتاج به خداوند معرفی می کند. در دعاى عرفه آمده: «خدايا من در حال غنا، فقيرم، چگونه در حالت فقر، فقير نباشم؟». در حديثی از پیامبر(ص) مى خوانيم: «فقر افتخار من است و به آن مباهات مى كنم». همچنین ایشان عرضه مى دارد: « خداوندا مرا با نياز به خودت بى نياز كن، و با احساس بى نيازى از تو نيازمند مگردان». لذا در دعاى عرفه در اثبات وجود خدا آمده؛ «چگونه با موجوداتى كه در اصل وجود خود به ذات پاك تو نيازمندند بر وجود تو استدلال شود؟».
پاسخ تفصیلی:
در دعاى معروف امام حسين(عليه السلام) در روز عرفه كه از پربارترين و عميق ترين دعاهاى معصومين(عليهم السلام)، مخصوصاً در زمينه مسائل توحيدى است، مى خوانيم كه امام(عليه السلام) چنين مى گويد:
«كَيْفَ يُسْتَدَلُّ عَلَيْكَ بِما هُوَ فى وُجُوْدِهِ مُفْتَقِرٌ اِلَيْكَ؟ أَيَكُوْنَ لِغَيْرِكَ مِنَ الظُّهُورِ ما لَيْسَ لَكَ حَتّى يَكُوْنَ هُوَ المُظْهِرُ لَكَ»؛ (چگونه با موجوداتى كه در اصل وجود خود به ذات پاك تو نيازمندند بر وجود تو استدلال شود؟ آيا غير تو، از تو، ظاهرتر است كه معرّف وجود تو باشد).
در جاى ديگر از همين دعا مى خوانيم:
«اِلهى اَنَا الْفَقِيرُ فى غِناىَ فَكَيْفَ لا اَكُوْنُ فَقيراً فى فَقْرى»؛ (خدايا من در حال غنا، فقيرم، چگونه در حالت فقر، فقير نباشم؟!)
در حديث معروفى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «اَلْفَقْرُ فَخْرِىْ وَ بِهِ اَفْتَخِرُ»؛ (فقر افتخار من است و به آن مباهات مى كنم).(1)
يكى از تفسيرهاى مشهور اين روايت همان احساس فقر ذاتى نسبت به خداوند است كه مايه افتخار است؛ نه فقر به معناى تنگدستى و نياز به مخلوق، كه روايات در مذمّت آن وارد شده است. مانند: حديث معروف: «كادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُوْنَ كُفْراً»؛ (نزديك است كه فقر سر از كفر بيرون آورد!)(2)
لذا در حديث ديگرى از آن حضرت مى خوانيم كه عرضه مى دارد: «اَللّهُمَّ اَغْنِنى بِالاِْفْتِقارِ اِلَيْكَ وَ لا تُفْقِرْنِى بِالاِْسْتِغْناءِ عَنْكَ»؛ (خداوندا مرا با نياز به خودت بى نياز كن، و با احساس بى نيازى از تو نيازمند مگردان).(3)
هرچه جز عشق حقيقى، شد وبال *** هرچه جز معشوق باقى، شد خيال!
هست در وصلت غنا اندر غنا *** هست در هجرت غم و فقر و عنا!(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.