پاسخ اجمالی:
با توجه به اینکه انسان موجودی اجتماعی است، اسلام با هر کاری که جامعه را آلوده می کند مانند: غیبت، گناه آشکار، ایجاد مراکز فحشاء و...، مبارزه کرده و در آیات و روایات به شدت از ترویج گناه و کوچک شمردن آن نهی شده؛ زیرا گناه همچون آتش است که اگر رواج یافت همه جا را فرا خواهد گرفت.
پاسخ تفصیلی:
از آنجا که انسان یک موجود اجتماعى است، جامعه بزرگى که در آن زندگى مى کند، از یک نظر همچون خانه او است و حریم آن، همچون حریم خانه او محسوب مى شود، پاکى جامعه، به پاکى او کمک مى کند و آلودگى آن به آلودگیش.
روى همین اصل، در اسلام با هر کارى که جوّ جامعه را مسموم، یا آلوده کند شدیداً مبارزه شده است.
اگر مى بینیم در اسلام، با غیبت، شدیداً مبارزه شده، یکى از فلسفه هایش این است که: غیبت، عیوب پنهانى را آشکار مى سازد و حرمت جامعه را جریحه دار مى کند.
اگر مى بینیم دستور عیب پوشى داده شده، یک دلیلش همین است که گناه جنبه عمومى و همگانى پیدا نکند.
اگر مى بینیم گناه آشکار اهمیتش بیش از گناه مستور و پنهان است تا آنجا که در روایتى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) مى خوانیم: «الْمُذِیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِالسَّیِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ»؛ (آن کس که گناه را نشر دهد مخذول و مطرود است و آن کس که گناه را پنهان مى دارد مشمول آمرزش الهى است). (1)
و اگر مى بینیم در آیات قرآن، موضوع اشاعه فحشاء با لحنى بسیار شدید و فوق العاده کوبنده محکوم شده، نیز دلیلش همین است.
اصولاً، گناه همانند آتش است، هنگامى که در نقطه اى از جامعه این آتش روشن شود، باید سعى و تلاش کرد که آتش، خاموش، یا حداقل محاصره گردد، اما اگر به آتش دامن زنیم و آن را از نقطه اى به نقطه دیگر ببریم، حریق، همه جا را فرا خواهد گرفت و کسى قادر بر کنترل آن نخواهد بود.
از این گذشته، عظمت گناه در نظر عامه مردم و حفظ ظاهر جامعه، از آلودگى ها خود سد بزرگى در برابر فساد است، اشاعه فحشاء، نشر گناه و تجاهر به فسق این سد را مى شکند، گناه را کوچک مى کند، و آلودگى به آن را ساده مى نماید.
در حدیثى از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «مَنْ أَذَاعَ فَاحِشَةً کَانَ کَمُبْتَدِئِهَا»؛ (کسى که کار زشتى را نشر دهد، همانند کسى است که آن را در آغاز انجام داده). (2)
در حدیث دیگرى از امام موسى بن جعفر(علیه السلام) مى خوانیم: مردى خدمتش آمده، عرض کرد: فدایت شوم از یکى از برادران دینى کارى نقل کردند که من آن را ناخوش داشتم، از خودش پرسیدم انکار کرد، در حالى که جمعى از افراد موثق این مطلب را از او نقل کرده اند، امام فرمود:«کَذِّبْ سَمْعَکَ وَ بَصَرَکَ عَنْ أَخِیْکَ وَ اِنْ شَهِدَ عِنْدَکَ خَمْسُونَ قُسامَةً وَ قالَ لَکَ قَوْلٌ فَصَدِّقْهُ وَ کَذِّبْهُمْ وَ لا تُذِیْعَنَّ عَلَیْهِ شَیْئاً تَشِیْنُهُ بِهِ وَ تَهْدِمُ بِهِ مُرُوَّتَهُ، فَتَکُونُ مِنَ الَّذِیْنَ قالَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ»(3)؛ (گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تکذیب کن، حتى اگر پنجاه نفر سوگند خورند که او کارى کرده و او بگوید: نکرده ام از او بپذیر و از آنها نپذیر، هرگز چیزى که مایه عیب و ننگ او است و شخصیتش را از میان مى برد در جامعه پخش مکن، که از آنها خواهى بود که: خداوند درباره آنها فرموده: کسانى که دوست مى دارند زشتى ها در میان مؤمنان پخش شود عذاب دردناکى در دنیا و آخرت دارند). (4)؛ (5)
ذکر این نکته نیز لازم است که «اشاعه فحشاء» اشکال مختلفى دارد:
گاه، به این مى شود که: دروغ و تهمتى را دامن بزند و براى این و آن بازگو کند.
گاه، به این است: مراکزى که موجب فساد و نشر فحشاء است به وجود آورد.
گاه، به این است که: وسائل معصیت در اختیار مردم بگذارد و یا آنها را به گناه تشویق کند.
بالاخره گاه، به این حاصل مى شود که: پرده حیا را بدرد و مرتکب گناه در ملاء عام شود، همه اینها مصداق «اشاعه
فحشاء» است؛ چرا که مفهوم این کلمه، وسیع و گسترده مى باشد . (6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.