پاسخ اجمالی:
منظور از شجره طیبه هر موجود پاک و پر برکتى است، با چند ویژگى: 1- داراى رشد و نمو، 2- طیّب از هر نظر، 3- داراى نظام حساب شده اى است که اصل و ریشه آن ثابت و مستحکم است، 5- شاخـه هاى آن در یک محیط پست و محدود نیست، 6- پربار در هر فصل است، 7- میوه دادن آن نیز بى حساب نیست... که همه اینها در کلمه توحید و در یک انسان موحّد و در یک برنامه سازنده و پاک می باشد.
پاسخ تفصیلی:
خداى متعال در آیه 24 سوره ابراهیم مى فرماید: (آیا ندیدى چگونه خدا براى کلام پاکیزه مثالى زده و آن را به شجره طیّبه و پاکى تشبیه کرده است؟)؛ «أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ الّلهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَة طَیِّبَة». سپس به ویژگیهاى این شجره طیّبه (درخت پاکیزه و پر برکت) مى پردازد و به تمام ابعاد آن ضمن عبارات کوتاهى اشاره مى کند.اما پیش از آن که ویژگیهاى این شجره طیّبه را همراه قرآن بررسى کنیم، باید ببینیم منظور از «کلمه طیّبه» چیست؟ بعضى از مفسران آن را به کلمه توحید و جمله «لا الهَ الاّ الّله» تفسیر کرده اند. در حالى که بعضى دیگر، آن را اشاره به اوامر و فرمان هاى الهى مى دانند. بعضى دیگر آن را ایمان مى دانند که محتوا و مفهوم «لا الهَ الاّ الّله» است. بعضى دیگر، آن را به شخص «مؤمن» تفسیر کرده اند و بعضى دیگر روش و برنامه هاى سازنده را در تفسیر آن آورده اند.(1) ولى با توجه به وسعت مفهوم و محتواى «کلمه طیّبه» مى توان گفت، همه اینها را شامل مى شود؛ زیرا «کَلِمَه» به معنى وسیع، همه موجودات را در بر مى گیرد و به همین دلیل بر مخلوقات «کلمة الّله» گفته مى شود.(2) و «طیّب» هر گونه شىء پاک و پاکیزه است، نتیجه این که این مثال هر سنّت، دستور، برنامه، روش، هرعمل، هر انسان، و خلاصه هر موجود پاک و پر برکتى را شامل مى شود، و همه اینها همانند یک درخت پاکیزه است با ویژگى هاى زیر:
1ـ موجودى است، داراى رشد و نمو، نه بى روح، و نه جامد و بى حرکت بلکه پویا، رؤیا و سازنده دیگران و خویشتن (تعبیر به شجره بیانگر این حقیقت است).
2ـ این درخت، پاک است و طیّب اما از چه نظر؟ چون انگشت روى هیچ قسمتى گذارده نشده، مفهومش این است: از هر نظر، منظره اش پاکیزه، میوه اش پاکیزه، شکوفه و گلشن پاکیزه، سایه اش پاکیزه، و نسیمى که از آن بر مى خیزد نیز پاکیزه است.
3ـ این شجره، داراى نظام حساب شده اى است، ریشه اى دارد و شاخه ها و هر کدام مأموریت و وظیفه اى دارند، اصولاً وجود اصل و فرع در آن، دلیل بر حاکمیت نظام حساب شده اى بر آن است.
4ـ «اصل و ریشه آن ثابت و مستحکم» است، به طورى که طوفان ها و تند بادها نمى تواند آن را از جا برکند، و توانائى آن را دارد که شاخه هاى سر به آسمان کشیده اش را در فصا در زیر نور آفتاب و در برابر هواى آزاد معلّق نگاه دارد و حفظ کند، چرا که شاخه خر چه سر کشیده تر باشد، باید متّکى به ریشه قوى تر باشد «أصْلُها ثابِتٌ».
5ـ شاخـه هاى این شجره طیّبه در یک محیط پست و محدود نیست، بلکه بلند آسمان، جایگاه اوست، این شاخه ها سینه هوا را شکافته و در آن فرو رفته، آرى (شاخه هایش در آسمان است)؛ «وَ فَرْعُها فِى الْسَّماءِ». روشن است، هر قدر شاخه ها برافراشته تر باشند، از آلودگى گرد و غبار زمین دورترند و میوه هاى پاک ترى خواهند داشت، و از نور آفتاب و هواى سالم بیشتر بهره مى گیرند و آن را به میوه هاى طیّب خود بهتر منتقل مى کنند.(3)
6ـ این شجره طیّبه، شجره پربار است نه همچون درختانى که میوه و ثمرى ندارند، بنابراین مولّد هستند (و میوه خود را مى دهند)؛ «تُؤْتِى أُکُلَه».
7ـ اما نه در یک فصل، یا دو فصل، بلکه در هر فصل، یعنى «هر زمان» که دست به سوى شاخه هایش دراز کنى محروم بر نمى گردى «کُلَّ حِین».
8ـ میوه دادن آن نیز بى حساب نیست، بلکه مشمول قوانین آفرینش است و طبق یک سنّت الهى و (به اذن پروردگارش) این میوه را به همگان ارزانى مى دارد «بِاِذْنِ رَبِّه». اکنون درست بیاندیشیم، و ببینیم این ویژگى ها و برکان را در کجا پیدا مى کنیم؟ مسلّماً در کلمه توحید و محتواى آن و در یک انسان موحّد و با معرفت و در یک برنامه سازنده و پاک، اینها همه روینده، پوینده و متحرّک هستند همه داراى ریشه هاى محکم و ثابت اند، همه داراى شاخه هاى فراوان و سر به فلک کشیده و دور از آلودگى ها و کثافات جسمانى، همگى پرثمرند و نورپاش و فیض بخش.هر کس به کنار آنها بیاید و دست به شاخسار وجودشان دراز کند در هر زمانى که باشد از میوه هاى لذیذ و معطر و نیرو بخششان بهره مى گیرد. تندباد حوادث و طوفان هاى سخت و مشکلات، آنها را از جا حرکت نمى دهد، افق فکر آنها محدود به دنیاى کوچک نیست، حجاب هاى زمان و مکان را مى درند و به سوى ابدیت و بى نهایت پیش مى روند.برنامه هاى آنها از سر هوى و هوس نیست بلکه همگى به اذن پروردگار و طبق فرمان او است و این حرکت و پویائى و ثمر بخش بودن نیز از همین جا سرچشمه مى گیرد.مردان بزرگ و با ایمان این کلمات طیّبه پروردگار، حیاتشان مایه برکت است، مرگشان موجب حرکت، آثار آنها و کلمات و سخنانشان و شاگردان و کتابهایشان و تاریخ پر افتخارشان و حتى قبرهاى خاموششان همگى الهام بخش است و سازنده و تربیت کننده. آرى، (خداوند این چنین بر مردم مثل مى زند، شاید متذکّر شوند)؛ «وَ یَضْرِبَ الّلهُ الْأمْثالَ لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُون».(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.