پاسخ اجمالی:
جمعى از دانشمندان اسلامى معتقدند: وجوب امر به معروف تنها با دلیل نقلى ثابت شده، و عقل فرمانی در این رابطه ندارد. اما با توجه به پیوندهاى اجتماعى، هر زیان فردى امکان این را دارد که به صورت یک «زیان اجتماعى» در آید. از پیامبر(ص) نقل شده: «یک فرد گنهکار، در میان مردم همانند کسى است که با جمعى سوار کشتى شده، و در وسط دریا، موضع نشست خود را سوراخ کند، و در پاسخ به اعتراض دیگران بگوید: من در سهم خود تصرف مى کنم! اگر دیگران او را از این عمل باز ندارند، طولى نمى کشد همگى در دریا غرق مى شوند.
پاسخ تفصیلی:
جمعى از دانشمندان اسلامى معتقدند: وجوب این دو وظیفه تنها با دلیل نقلى ثابت شده، و عقل فرمان نمى دهد که انسان دیگرى را از کار بدى که زیانش تنها متوجه خود او است باز دارد. ولى با توجه به پیوندهاى اجتماعى و این که هیچ کار بدى در اجتماع انسانى در نقطه خاصى محدود نمى شود، بلکه هر چه باشد، همانند آتشى ممکن است به نقاط دیگر سرایت کند، عقلى بودن این دو وظیفه مشخص مى شود. به عبارت دیگر: در اجتماع چیزى به عنوان «ضرر فردى» وجود ندارد، و هر زیان فردى امکان این را دارد که به صورت یک «زیان اجتماعى» در آید، و به همین دلیل، منطق عقل به افراد اجتماع اجازه مى دهد که در پاک نگه داشتن محیط زیست خود از هر گونه تلاش و کوششى خود دارى نکنند. اتفاقاً در بعضى از احادیث به این موضوع اشاره شده است. از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) چنین نقل شده: «یک فرد گنهکار، در میان مردم همانند کسى است که با جمعى سوار کشتى شود، و به هنگامى که در وسط دریا قرار گیرد کلنگى برداشته و به سوراخ کردن موضعى که در آن نشسته است بپردازد، و هر گاه به او اعتراض کنند، در جواب بگوید: من در سهم خود تصرف مى کنم! اگر دیگران او را از این عمل خطرناک باز ندارند، طولى نمى کشد که آب دریا به داخل کشتى نفوذ کرده و یکباره همگى در دریا غرق مى شوند».(1) پیامبر(صلى الله علیه وآله) با این مثال جالب، منطقى بودن وظیفه امر به معروف و نهى از منکر را مجسم ساخته، و حق نظارت فرد بر اجتماع را یک حق طبیعى که ناشى از پیوند سرنوشت هاست، مى دانند.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.