پاسخ اجمالی:
جمله «لایَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْم» درباره ثابت بن قیس نازل شد که نام مادر یکی از مسلمانان را با لقب زشتى یاد کرد. و جمله «وَ لانِساءٌ مِنْ نِساء» در مورد همسران پیامبر(ص) می باشد که ام سلمه را به خاطر لباس خاصی که پوشیده بود و یا کوتاهی قدش مسخره کردند. و جمله «وَ لایَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْض» نیز در مورد دو نفر از اصحاب می باشد که پشت سر سلمان و اسامه غیبت کردند.
پاسخ تفصیلی:
در آیات (11 ـ 12) سوره «حجرات» می خوانیم: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لایَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْم عَسى أَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَ لانِساءٌ مِنْ نِساء عَسى أَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ وَ لاتَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْوَلاتَنابَزُوا بِالاَْلْقابِ بِئْسَ الاِْسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الاِْیمانِ وَ مَنْ لَمْ یَتُبْ فَأُولئِکَ هُمُ الظّالِمُونَ * یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لاتَجَسَّسُوا وَ لایَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ تَوّابٌ رَحِیمٌ»؛ (اى کسانى که ایمان آورده اید! نباید گروهى از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند؛ و نه زنانى زنان دیگر را، شاید آنان بهتر از اینان باشند؛ و یکدیگر را مورد طعن و عیب جوئى قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسى پس از ایمان نام کفرآمیز بگذارید؛ و آنها که توبه نکنند، ظالم و ستمگرند. * اى کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى از گمان ها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمان ها گناه است، و هرگز [در کار دیگران] تجسس نکنید؛ و هیچ یک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! [به یقین] همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقواى الهى پیشه کنید که خداوند توبه پذیر و مهربان است).
شأن نزول:
مفسران براى این آیات شأن نزول هاى مختلفى نقل کرده اند از جمله این که:
جمله «لایَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْم» درباره «ثابت بن قیس» (خطیب پیامبر(صلى الله علیه وآله) نازل شده است که گوش هایش سنگین بود و هنگامى که وارد مسجد مى شد کنار دست پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى او جائى باز مى کردند تا سخن حضرت را بشنود، روزى وارد مسجد شد، در حالى که مردم از نماز فراغت پیدا کرده و جاى خود نشسته بودند، او جمعیت را مى شکافت و مى گفت: جا بدهید! جا بدهید! تا به یکى از مسلمانان رسید، به او گفت: همینجا بنشین! او پشت سرش نشست، اما خشمگین شد، هنگامى که هوا روشن گشت، «ثابت» به آن مرد گفت: کیستى؟ او نام خود را برد و گفت فلان کس هستم، «ثابت» گفت: فرزند فلان زن؟! و در اینجا نام مادرش را با لقب زشتى که در جاهلیت مى بردند یاد کرد، آن مرد شرمگین شد و سر خود را به زیر انداخت، آیه نازل شد و مسلمانان را از این گونه کارهاى زشت نهى کرد.
و گفته اند: «وَ لانِساءٌ مِنْ نِساء» درباره «ام سلمه» نازل گردید، که بعضى از همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) او را به خاطر لباس مخصوصى که پوشیده بود، یا به خاطر کوتاهى قدش، مسخره کردند، آیه نازل شد و آنها را از این عمل باز داشت.
و نیز گفته اند: جمله «وَ لایَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْض» درباره دو نفر از اصحاب رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) است که رفیقشان «سلمان» را غیبت کردند؛ زیرا او را به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرستاده بودند تا غذائى براى آنها بیاورد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) «سلمان» را به سراغ «اسامة بن زید» که مسئول «بیت المال» بود فرستاد، «اسامه» گفت: الان چیزى ندارم، آن دو نفر از «اسامه» غیبت کردند و گفتند: او بخل ورزیده و درباره «سلمان» گفتند: اگر او را به سراغ چاه «سمیحه» (چاه پر آبى بود) بفرستیم، آب آن فروکش خواهد کرد! سپس خودشان به راه افتادند تا نزد «اسامه» بیایند، و درباره موضوع کار خود تجسس کنند، پیامبر (صلى الله علیه وآله) فرمود: من آثار خوردن گوشت در دهان شما مى بینم، عرض کردند: اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ما امروز مطلقاً گوشت نخورده ایم! فرمود: آرى، گوشت «سلمان» و «اسامه» را مى خوردید، آیه نازل شد و مسلمانان را از غیبت نهى کرد.(1)، (2)
شأن نزول:
مفسران براى این آیات شأن نزول هاى مختلفى نقل کرده اند از جمله این که:
جمله «لایَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْم» درباره «ثابت بن قیس» (خطیب پیامبر(صلى الله علیه وآله) نازل شده است که گوش هایش سنگین بود و هنگامى که وارد مسجد مى شد کنار دست پیامبر(صلى الله علیه وآله) براى او جائى باز مى کردند تا سخن حضرت را بشنود، روزى وارد مسجد شد، در حالى که مردم از نماز فراغت پیدا کرده و جاى خود نشسته بودند، او جمعیت را مى شکافت و مى گفت: جا بدهید! جا بدهید! تا به یکى از مسلمانان رسید، به او گفت: همینجا بنشین! او پشت سرش نشست، اما خشمگین شد، هنگامى که هوا روشن گشت، «ثابت» به آن مرد گفت: کیستى؟ او نام خود را برد و گفت فلان کس هستم، «ثابت» گفت: فرزند فلان زن؟! و در اینجا نام مادرش را با لقب زشتى که در جاهلیت مى بردند یاد کرد، آن مرد شرمگین شد و سر خود را به زیر انداخت، آیه نازل شد و مسلمانان را از این گونه کارهاى زشت نهى کرد.
و گفته اند: «وَ لانِساءٌ مِنْ نِساء» درباره «ام سلمه» نازل گردید، که بعضى از همسران پیامبر(صلى الله علیه وآله) او را به خاطر لباس مخصوصى که پوشیده بود، یا به خاطر کوتاهى قدش، مسخره کردند، آیه نازل شد و آنها را از این عمل باز داشت.
و نیز گفته اند: جمله «وَ لایَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْض» درباره دو نفر از اصحاب رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) است که رفیقشان «سلمان» را غیبت کردند؛ زیرا او را به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرستاده بودند تا غذائى براى آنها بیاورد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) «سلمان» را به سراغ «اسامة بن زید» که مسئول «بیت المال» بود فرستاد، «اسامه» گفت: الان چیزى ندارم، آن دو نفر از «اسامه» غیبت کردند و گفتند: او بخل ورزیده و درباره «سلمان» گفتند: اگر او را به سراغ چاه «سمیحه» (چاه پر آبى بود) بفرستیم، آب آن فروکش خواهد کرد! سپس خودشان به راه افتادند تا نزد «اسامه» بیایند، و درباره موضوع کار خود تجسس کنند، پیامبر (صلى الله علیه وآله) فرمود: من آثار خوردن گوشت در دهان شما مى بینم، عرض کردند: اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ما امروز مطلقاً گوشت نخورده ایم! فرمود: آرى، گوشت «سلمان» و «اسامه» را مى خوردید، آیه نازل شد و مسلمانان را از غیبت نهى کرد.(1)، (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.