پاسخ اجمالی:
«الضالِّين» گمراهان عادى مثل بعضي از نصارا هستند که لجاجتي براي گمراه نمودن ديگران ندارند و اذيت چنداني نيز براي حق پويان و رهبران الهي ندارند. وليکن «المَغْضُوبِ عَلَيْهِم» گمراهان لجوج و يا منافقانی هستند که مراحل سنگين تري از عناد و ستيزه جويي با حق و رهبران الهي را در پبش گرفته اند. مثل بعض از يهوديان که علاوه بر گمراهي خود ديگران را نيز گمراه مي کنند.
پاسخ تفصیلی:
جدا کردن این دو از هم، در آیات سوره «حمد» نشان مى دهد هر کدام اشاره به گروه مشخصى است. در این که فرق میان این دو چیست سه تفسیر وجود دارد:
1 ـ از موارد استعمال این دو کلمه در قرآن مجید چنین استفاده مى شود که «المَغْضُوبِ عَلَیْهِم» مرحله اى سخت تر و بدتر از «الضالِّین» است، و به تعبیر دیگر «الضالِّین» گمراهان عادى هستند، و «المَغْضُوبِ عَلَیْهِم»، گمراهان لجوج و یا منافق، و به همین دلیل در بسیارى از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذکر شده. در آیه 106 سوره «نحل» مى خوانیم: «وَ لکِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْراً فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللّهِ»؛ (آنهائى که سینه خود را براى کفر گسترده ساختند غضب پروردگار بر آنها است). و در آیه 6 سوره «فتح» آمده است: «وَ یُعَذِّبَ الْمُنافِقینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِکینَ وَ الْمُشْرِکاتِ الظّانِّینَ بِاللّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیْهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّم»؛ (خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک و آنها را که درباره خدا گمان بد مى برند مورد غضب خویش قرار مى دهد، و آنها را لعن مى کند، و از رحمت خویش دور مى سازد، و جهنم را براى آنان آماده ساخته است). به هر حال «المَغْضُوبِ عَلَیْهِم» آنها هستند که علاوه بر کفر، راه لجاجت و عناد و دشمنى با حق را مى پیمایند و حتى از اذیت و آزار رهبران الهى و پیامبران در صورت امکان فروگذار نمى کنند آیه 112 سوره «آل عمران» مى گوید: «وَ بائُوا بِغَضَب مِنَ اللّهِ... ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کانُوا یَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللّهِ وَ یَقْتُلُونَ الأَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَقّ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ»؛ (غضب خداوند شامل حال آنها (یهود) شد؛چرا که به خدا کفر مى ورزیدند وپیامبران الهى را به ناحق مى کشتند».
2 ـ جمعى از مفسران عقیده دارند که مراد از «الضالِّین» منحرفین نصارى و منظور از «المَغْضُوبِ عَلَیْهِم» منحرفان یهودند. این برداشت به خاطر موضع گیرى هاى خاص این دو گروه در برابر دعوت اسلام مى باشد؛ زیرا همان گونه که قرآن هم صریحاً در آیات مختلف بازگو مى کند، منحرفان یهود، کینه و عداوت خاصى نسبت به دعوت اسلام نشان مى دادند، هر چند در آغاز، دانشمندان آنها از مبشران اسلام بودند، اما چیزى نگذشت که به جهاتى که اینجا جاى شرح آن نیست از جمله به خطر افتادن منافع مادّیشان سرسخت ترین دشمن شدند، و از هر گونه کار شکنى در پیشرفت اسلام و مسلمین فروگذار نکردند - همان گونه که امروز نیز موضع گروه صهیونیست در برابر اسلام و مسلمانان همین است -. و با این حال، تعبیر از آنها به «المَغْضُوبِ عَلَیْهِم» بسیار صحیح به نظر مى رسد ولى باید توجه داشت این تعبیر در حقیقت از قبیل تطبیق کلى بر فرد است، نه انحصار مفهوم «المَغْضُوبِ عَلَیْهِم» در این دسته از یهود. اما منحرفان از نصارى که موضعشان در برابر اسلام تا این حد سرسختانه نبود، تنها در شناخت آئین حق گرفتار گمراهى شده بودند، از آنها تعبیر به «الضالِّین» شده که آن هم از قبیل تطبیق کلى بر فرد است. در احادیث اسلامى نیز کراراً «المَغْضُوبِ عَلَیْهِم» به یهود و «الضالِّین» به منحرفان نصارى تفسیر شده است و نکته اش همان است که در بالا اشاره شد.(1)
3 ـ این احتمال نیز وجود دارد که «الضالِّین» به گمراهانى اشاره مى کند که اصرارى بر گمراه ساختن دیگران ندارند در حالى که «المَغْضُوبِ عَلَیْهِم» کسانى هستند که هم گمراه اند و هم گمراهگر، و با تمام قوا مى کوشند دیگران را همرنگ خود سازند! شاهد این معنى آیاتى است که سخن از کسانى مى گوید که مانع هدایت دیگران به راه راست بودند و به عنوان «یَصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللّه»(2) از آنها یاد شده در آیه 16 سوره «شورى» مى خوانیم: «وَ الَّذینَ یُحَاجُّونَ فِی اللّهِ مِنْ بَعْدِ ما اسْتُجیبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ داحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ عَلَیْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ شَدید»؛ (آنها که بعد از پذیرش دعوت اسلام از ناحیه مؤمنان، در برابر پیامبر(صلى الله علیه وآله) به مخاصمه و بحث هاى انحرافى بر مى خیزند، حجت و دلیلشان در پیشگاه خدا باطل و بى اساس است و غضب خدا بر آنها است و عذاب شدید در انتظارشان خواهد بود). اما با این همه چنین به نظر مى رسد که جامع ترین این تفاسیر همان تفسیر اول است؛ تفسیرى که بقیه تفسیرها در آن جمع هستند و در حقیقت مصداقى از مصادیق آن محسوب مى شوند بنابراین دلیلى ندارد که ما مفهوم وسیع آیه را محدود کنیم.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.