پاسخ اجمالی:
با توجه به آیه 13 سوره شورى، مسائل بنیادى و اصول تعالیم همه ادیان آسمانى، یکى بوده است. همه پیامبران از طرف خداوند مبعوث شده اند و به سوی او دعوت کرده اند و فقط قوانین فرعى، هماهنگ با تکامل انسان ها، رو به تکامل بوده، تا اینکه به حد نهائى و خاتم ادیان رسید.
پاسخ تفصیلی:
پاسخ این سؤال را مى توان با توجه به آیه 13 سوره «شورى» بدست آورد. خداى متعال در این آیه این حقیقت را روشن مى سازد که دعوت اسلام به توحید، دعوت تازه اى نیست، دعوت تمام پیامبران اولوالعزم است ، نه تنها اصل توحید، بلکه تمام اصول دعوت انبیاء، در مسائل بنیادى در همه ادیان آسمانى، یکى بوده است.
مى فرماید: (خداوند آئینى را براى شما تشریع کرد که به نخستین پیامبر اولوالعزم، نوح(علیه السلام) توصیه کرده بوده)؛ «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصّى بِهِ نُوحاً».
(همچنین آنچه را بر تو وحى فرستادیم، و ابراهیم و موسى و عیسى را به آن سفارش کردیم)؛ «وَ الَّذِی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسى وَ عِیسى». و به این ترتیب، آنچه در شرایع همه انبیاء بوده، در شریعت تو است و «آنچه خوبان همه دارند تو تنها دارى»!
تعبیر «مِنَ الدِّیْنِ» نشان مى دهد که، هماهنگى شرایع آسمانى تنها در مسأله توحید و یا اصول عقائد نیست، بلکه مجموعه دین الهى از نظر اساس و ریشه، همه جا یکى است، هر چند تکامل جامعه انسانى، ایجاب مى کند که تشریعات و قوانین فرعى، هماهنگ با تکامل انسان ها، رو به تکامل رود، تا به حد نهائى و خاتم ادیان رسد.
به همین دلیل، در آیات دیگر قرآن، شواهد فراوانى وجود دارد، که نشان مى دهد، اصول کلى عقائد و قوانین و وظایف، در همه ادیان یکسان بوده.
مثلاً در شرح حال بسیارى از انبیاء در قرآن مجید مى خوانیم، که نخستین دعوتشان این بود «یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللّهَ».(1)
و در جاى دیگر مى خوانیم: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِی کُلِّ أُمَّة رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ»؛ (ما در هر امتى رسولى را فرستادیم تا به مردم بگویند: خداوند یگانه را پرستش کنید).
انذار به رستاخیز نیز، در دعوت بسیارى از انبیاء آمده است (مانند سوره های انعام 130، اعراف 59، شعراء 135، طه 15).
موسى و عیسى و شعیب(علیهم السلام) از نماز، سخن مى گویند (سوره های طه 14، مریم 31، هود 87).
ابراهیم دعوت به حج مى کند (حج 27).
و روزه در همه اقوام پیشین بوده است (سوره بقره 183).
لذا در دنباله آیه، به عنوان یک دستور کلى به همه این پیامبران بزرگ، مى افزاید: (به همه آنها توصیه کردیم که، دین را بر پا دارید، و در آن تفرقه ایجاد نکنید)؛ «أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَ لاتَتَفَرَّقُوا فِیهِ».
توصیه به دو امر مهم: نخست، بر پا داشتن آئین خدا در همه زمینه ها (نه تنها عمل کردن، بلکه اقامه و احیاى آن).
دوم، پرهیز از بلاى بزرگ، یعنى تفرقه و نفاق در دین.
و به دنبال آن مى افزاید: (هر چند این دعوت شما، بر مشرکان سخت گران است)؛ «کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکِینَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ».
آنها بر اثر جهل و تعصب، سالیان دراز آنچنان به شرک و بت پرستى خو گرفته اند و در اعماق وجودشان حلول کرده، که دعوت به توحید، مایه وحشت آنها است، به علاوه، در شرک منافع نامشروع سران مشرکان محفوظ است، در حالى که توحید، مایه قیام مستضعفان مى گردد، و جلوى هواپرستى ها و مظالم آنها را مى گیرد.
ولى با این حال، همان گونه که گزینش پیامبران به دست خدا است، هدایت مردم نیز به دست او است، (خداوند هر کس را بخواهد بر مى گزیند، و کسى را که به سوى او باز گردد هدایت مى کند)؛ «اللّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ یُنِیبُ».(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.