پاسخ اجمالی:
خداوند در بیان قسمتی از ویژگی های قیامت می فرماید: «روز تلاقى، روزى است که همه، بارز و ظاهر مى شوند، اسرار درون همگان، آشکار مى گردد، نامه هاى اعمال گشوده مى شود و محتواى آن آشکار مى گردد، اعضاى پیکر انسان و حتى زمینى که روى آن اعمالى انجام داده، به افشاگرى بر مى خیزند و حقائق را بازگو مى کنند، و ... امروز، هر کسى در برابر کارى که انجام داده، جزا داده مى شود». در واقع انسان ها با تمام وجود، و تمام هستى و هویت خویش، در آن صحنه عظیم ظاهر مى شوند، و هیچ چیز مکتوم نمى ماند.
پاسخ تفصیلی:
در این دو آیه چند قسمت، از ویژگی هاى قیامت بیان شده، که هر کدام از دیگرى تکان دهنده تر است.
نخست مى فرماید: (روز تلاقى، روزى است که همه، بارز و ظاهر مى شوند)؛ «یَوْمَ هُمْ بارِزُونَ». روزى است که تمام پرده ها و حجاب ها کنار مى رود.
از یکسو، موانع مادى همچون کوهها برچیده مى شود، و به گفته قرآن، زمین به بصورت «قاعاً صفصفاً»؛ (1) (بى آب و گیاه، هموار و بدون پستى و بلندى) در مى آید.
از سوى دیگر، همه انسانها از درون قبرها سر بر مى دارند و خارج مى شوند.
از سوى سوم، اسرار درون همگان، آشکار مى گردد: «یَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ». (2)
و زمین آنچه را در درون دارد بیرون مى فرستد: «وَ أخْرَجَتِ الأرضُ أَثْقَالَها». (3)
از سوى چهارم، نامه هاى اعمال گشوده مى شود و محتواى آن آشکار مى گردد: «وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ». (4)
از سوى پنجم اعمالى که انسان از پیش فرستاده، در برابر او مجسم مى شود: «یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ یَداهُ». (5)
و از سوى ششم، مسائلى را که انسان اصرار در اختفاى آنها داشت ظاهر مى گردد: «بَلْ بَدا لَهُمْ ما کَانُوا یُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ». (6)
از سوى هفتم، اعضاى پیکر انسان و حتى زمینى که روى آن اعمالى انجام داده، به افشاگرى بر مى خیزند و حقائق را بازگو مى کنند: «یَوْمَئِذ تُحَدِّثُ أَخْبارَها». (7)
خلاصه، انسان ها با تمام وجود، و تمام هستى و هویت خویش، در آن صحنه عظیم ظاهر مى شوند، و هیچ چیز مکتوم نمى ماند: «وَ بَرزُوا للهِِ جَمیعاً». (8)
چه صحنه عجیب و وحشتناکى است؟!
براى این که بدانیم در آنجا چه غوغائى برپا مى شود، کافى است فکر کنیم که یک لحظه در این دنیا چنین صحنه اى برپا شود، و درون و برون و خلوت و جلوت همه انسان ها یکى گردد، چه ولوله اى در میان خلق ایجاد خواهد شد؟ و چگونه رشته هاى پیوند مردم از هم گسسته مى شود؟!
آرى، طبیعت آن جهان، همین است، و باید آن چنان بود که انسان از ظاهر شدن پنهانى ها، وحشتى نداشته باشد، اعمال و رفتارش را آن چنان انجام دهد که، هم امروز اگر در ملاء عام نمایان گردد، از آن نگران نباشد .
در دومین توصیف از آن روز مى افزاید: (چیزى از مردم بر خدا مخفى نخواهد بود)؛ «لا یَخْفى عَلَى اللهِ مِنْهُمْ شَىءٌ».
در این جهان و امروز نیز چیزى بر خداوند عالم و قادر مخفى نیست، و اصولا کسى که وجودش بى پایان است، و هیچگونه محدودیتى در ذات پاکش، راه ندارد، آشکار و مخفى و غیب و شهود براى او یکسان است.
سومین ویژگى آن روز، حاکمیت مطلقه پروردگار است، چنان که در دنباله همین آیه، مى فرماید: (در آن روز، گفته مى شود، حکومت و ملک امروز براى کیست؟)؛ «لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ».
و در پاسخ مى گویند: (از آن خداوند واحد قهار است)؛ «للهِِ الْوَاحِدِ الْقَهّارِ».
ویژگى چهارم آن روز، این است که روز پاداش و کیفر است، چنان که در آیه بعد مى فرماید: (امروز، هر کسى در برابر کارى که انجام داده، جزا داده مى شود)؛ «اَلْیَوْمَ تُجْزى کُلُّ نَفْس بِما کَسَبَتْ».
آرى، آن ظهور و بروز، و آن احاطه علمى خداوند و حاکمیت و مالکیت و قهاریت او، همه، دلیلى است روشن بر این حقیقت بزرگ و امیدبخش و بیم آفرین.
ویژگى پنجم، همان است که در جمله بعد مى افزاید: (امروز، هیچ ظلم و ستمى بر هیچ کس نخواهد بود)؛ «لا ظُلْمَ الْیَوْمَ».
چگونه ممکن است ظلم و ستمى تحقق یابد، در حالى که ظلم یا به خاطر جهل است که او بر همه چیز احاطه علمى دارد.
یا به خاطر عجز است که او قاهر و مالک و حاکم بر همه چیز است، پس چگونه ممکن است ظلم و ستمى در محضر الهى، در آن روز انجام گیرد، به خصوص این که آن روز، روز داورى خدا است، نه آزادى مردم براى آزمون.
ششمین ویژگى، سرعت محاسبه اعمال بندگان است، چنان که در پایان آیه مى فرماید: (خداوند سریع الحساب است)؛ «إنَّ اللهَ سَریعُ الْحِسابِ».
سرعت حسابش در آنجا به قدرى است که در حدیث آمده است: «إنَّهُ تَعالى یُحَاسِبُ الْخَلائِقَ کُلَّهُمْ فى مقدارِ لَمْحِ الْبَصَرِ»؛ (خداوند حساب همه بندگان را در یک چشم بر هم زدن مى رسد!). (9)، (10).
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.