امر خداوند به فحشاء برای هلاک کردن اهل یک شهر

آیه 16سوره إسراء می گوید: «و هنگامی که بخواهیم شهر و دیاری را هلاک کنیم، به ثروتمندان آنجا امر می کنیم، پس آنها در آن دیار فسق می کنند، هنگامی که استحقاق مجازات را یافتند، آنها را شدیدا در هم می کوبیم». چرا خداوند در حالی که درآیه 28 سوره اعراف می گوید: «خداوند هرگز به فحشاء دستور نمی دهد» در این آیه به مترفین شهر دستور فسق یا فحشاء را می دهد؟! آیا این تناقض نیست؟! آیا مجازات اهل یک دیار به خاطر فسق ثروتمندان آن صحیح است؟! آیا این از عدل خدا دور نیست که خود اسباب هلاک مخلوقاتش را فراهم می کند؟!

«فسق» به معنی «فحشاء نیست»؛ بلکه به معنی «نافرمانی» است. متعلق امر در جمله «امرنا»، «اطاعت و هدایت» می باشد. سرچشمه غالب مفاسد مترفین هستند لذا از آنها بالخصوص ياد شده است. پیروان مترفین هم گناه خود را که «سکوت و تبعیت محض» است بر گردن خود می کشند. خداوند سنت هايی دارد كه ضوابطي خاص دارند و جز در اثر حصول آن ضوابط به وقوع نمي پيوندد. سنّت عذاب الهي معلول «ظلم و نافرمانی» انسان هاست، نه اینکه خدا خواهان آن و فراهم کننده اسباب آن باشد. این عذاب بعد از «اتمام حجت» و مهلت دادن، واقع مي شود.

منظور از ظلم، در عبارت قرآنی «لا یَنالُ عَهدى الظّالِمین»

منظور از «ظلم» در جمله «لایَنالُ عَهْدِى الظّالِمِین» چیست؟

منظور از«ظلم» در آیه تنها ستم کردن به دیگران نیست، بلکه به معنى وسیع کلمه به کار رفته و نقطه مقابل «عدالت» است. از آنجا که مقام امامت، مقام فوق العاده پر مسئولیت و با عظمتى است؛ یک لحظه گناه، نافرمانى و سوء پیشینه سبب مى گردد که لیاقت این مقام سلب گردد. لذا اهل بیت(ع) براى اثبات انحصار خلافت على(ع) به همین آیه استدلال مى کردند، اشاره به این که دیگران در دوران جاهلیت بت پرست بودند، تنها کسى که یک لحظه در مقابل بت سجده نکرد على(ع) بود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الرّضا عليه السّلام :

انَ اَبى اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُرى ضاحِکاً وَ کانَتِ الْکِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّى يَمْضِىَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ، فَاِذا کانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ کانَ ذلِکَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ ... .

امالى صدوق ، ص 111