رسیدگی به امور جامعه توسط پيامبر اسلام(ص) با وجود همسران متعدّد!؟

چرا پيامبر اسلام (ص) با زنان زيادی ازدواج می کرد؟ مگر با اين همه زن می توان برای اداره جامعه وقت داشت؟!

اولا: حکمتهای مختلفی ازدواجهای متعدّد پیامبر اسلام را ضروری می کرد؛ مثلا این ازدواجها براى حل يك سلسله مشكلات اجتماعى و سياسى در زندگى ایشان بوده است. ثانیا: این ازدواجها به دلایل مختلفی خللی در مدیریت پیامبر بوجود نمی آوردند؛ چرا که تعداد زیادی از زنان ایشان بیوه های پیری بودند که انتظارات زیادی از پیامبر نداشتند. ضمن اینکه بیشتر زنانی که گزارش ازدواج آنها با پیامبر در تاریخ آمده است، وارد زندگی پیامبر نشدند. از طرفی پیامبر اهل مشورت و تقسیم کار و همچنین اهل برنامه ریزی در امور بودند.

اجازه انحصاری «ازدواج بدون مهریه» و «ازدواج همزمان با بیش از چهار زن» برای پیامبر اسلام !

پیامبر اسلام(ص) اجازه داشت که بتواند «بدون تعيين مهريّه» با زني ازدواج کند(آيه 50 سوره احزاب)؛ همچنين اين اجازه را داشت که همزمان با «بيش از چهار زن» ازدواج کند، در حالي که اسلام اين اجازه را به دیگران نمی دهد که بدون مهریه و با بیش از چهار زن ازدواج کند! آيا اين احکام انحصاري نشانه اين نيست که دین اسلام در خدمت نفسانيات آورنده اش بود؟!

همه ازدواجهاى متعدد پيامبر اسلام جنبه ‏هاى انسانی، اجتماعى و سياسى داشته و در حقيقت جزئى از برنامه رسالت الهى او بوده است؛ بر این اساس حکم آیه 50 سوره احزاب و برخی احكام دیگر مخصوص ایشان تشریع شده و هدف اين بوده كه قسمتى از محدوديتها و مشكلات، از دوش ایشان برداشته شود. ضمن اینکه با وجود اجازه «ازدواج بدون مهریه» برای پیامبر اسلام، وقوع چنين ازدواجی از نظر تاريخى مسلم نيست و زنان متعدد(بیش از چهار نفر) قبل از آیه محدود کننده - به چهار زن - به عقد پیامبر در آمده بودند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيى فيهِ اَمْرُنا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ.

هر کس در مجلسى بنشيند که در آن ، امر (و خطّ و مرام ما) احيا مى شود، دلش در روزى که دلها مى ميرند، نمى ميرد.

بحارالانوار، ج 44، ص 278