نسبت زکات با عدل و حکمت الهی و عدالت اجتماعی؟

اجبار به پرداخت زکات چه حکمتی دارد؟ آیا اجبار به پرداخت زکات با عدل الهی منافات ندارد؟!

🔹 دين اسلام به عنوان يك «آئين جامع» كه تمام نيازمندي هاى مادى و معنوى در آن پيش بينى شده پا به عرصه ظهور گذاشت. با توجه به اينكه اسلام توجه خاصى به حمايت از محرومان و مبارزه با فاصله طبقاتى دارد، زكات مهم ترين نقشها را در اين حمايت و مبارزه به عهده دارد.

🔹 موارد مصرف زکات در قرآن چنين است: کمک به فقيران و مستمندان، حقوق كسانى كه براى جمع آورى آن مى كوشند، جلب و جذب غير مسلمانان به اسلام، خريدن و آزاد ساختن بردگان، اداى دين بدهكارانى كه از پرداختن بدهى خود عاجزند، کمک به افرادى كه در سفر وا مانده اند، و هر کار خيري راه خدا و امور عام المنفعه.

🔹 رفع شدن نيازهای مذکور از بستر جامعه نه تنها موجب گسترش «عدالت اجتماعي» مي گردد بلکه زمينه شکل گيری «امنيت اجتماعی و مالی» را نیز به عنوان يکی از اساسی ترين مؤلفه هاي «عدالت اجتماعي» فراهم مي آورد.

 

مصادیق «حقوق بشر» در قرآن و سنت

در قرآن و سنت به چه مواردی از «حقوق بشر» اسلامی اشاره شده است؟

در قرآن و سنت جلوه هایی از حقوق بشر اسلامی بیان شده که عبارتند از: 1- حق حیات و زندگی برای همه انسان ها، هدیه خداوند است که برای تمامی انسان ها تضمین شده است. 2- هر انسانی حقّ بهداشت و برخورداری از خدمات اجتماعی از طرف جامعه و دولت را دارد. 3- در جنگ ها، کشتن کسانی که در جنگ شرکت نکرده اند؛ مانند کهنسالان و زنان و کودکان جایز نیست. 4- کرامت، حقّی است که برای همه انسان ها تضمین شده و همه مردم را در بندگی خدا و فرزند بودن حضرت آدم(ع)، با یکدیگر متحد ساخته است. و ... .

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

فَعَلى مِثْلِ الْحُسَينِ فَلْيَبْکِ الْباکُونَ فَاِنَّ البُکاءَ عَلَيهِ يَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظامَ.

گريه کنندگان بايد بر کسى همچون حسين عليه السّلام گريه کنند، چرا که گريستن براى او، گناهان بزرگ را فرو مى ريزد.

بحارالانوار، ج 44، ص 284