پاسخ اجمالی:
برخی در بحث مالکیّت «ابزار کار» می گویند: چه اشکالی دارد که تمام ابزار تولید در اختیار دولت باشد و او مقداری از درآمد کار را به کارگران بدهد، و قسمتى را براى توسعه صنايع نگه دارد كه نتيجه توسعه، نيز عائد خود آنها مى شود. در پاسخ می توان گفت: بر اساس آمارهاى اقتصادى، مؤسسات توليدي هنگامى كه به دست دولت ها مى افتند سطح توليدشان به شدت پائين مى آيد، و به جاى سود، زيان می دهند. مانند زمين هاى كشاورزى در روسيه هنگامى كه دولتى شد توليد آنها كاهش يافت؛ امّا وقتى كه به صورت مالكيّت خصوصى در آمد سطح توليد بالا رفت.
پاسخ تفصیلی:
بعضى در بحث مالکیّت «ابزار کار» به يك استدلال انحرافى دست مى زنند و مى گويند همه استدلال هایی که بر لزوم مالکیت بر ابزار کار وجود دارد را قبول داريم؛ امّا چه مانعى دارد كه اين عمل را دولت كه نماينده عموم مردم است انجام دهد؟ يعنى تمام ابزار توليد در اختيار دولت باشد، و او مقدارى از درآمد كار را به كارگران بدهد، و قسمتى از آن را براى توسعه صنايع نگه دارد كه نتيجه اين توسعه، نيز عائد خود آنها مى شود.(1)
ولى چه كسى است نداند دولت هرگز نمى تواند سطح دلسوزى و مراقبت خود را به ميزان مؤسسات خصوصى بالا برد، يعنى همان اندازه كه يك گروه صاحب ابزار توليد براى افزايش توليد تلاش مى كنند او هم تلاش كند. آمارهاى اقتصادى همه به ما مى گويد مؤسسات توليد هنگامى كه به دست دولت ها مى افتند سطح توليدشان فوراً پائين مى آيد، و به جاى اينكه سود ده باشد زيان ده مى شود، و زمين هاى كشاورزى در روسيه هنگامى كه اشتراكى و دولتى شد توليد آنها كاهش يافت؛ امّا وقتى كه به صورت يك نوع مالكيّت خصوصى (كالخوز) در آمد سطح توليد دوباره بالا رفت!
از اين گذشته آيا كارگردانانِ دولت هميشه افراد نمونه اى هستند كه جز به منافع مردم نمى انديشند؟ و يا فرشتگانى هستند كه براى خدمت به خلق از آسمان به زمين آمده اند و مى آيند؟ آيا باز كردنِ زنجيرِ استثمار كارفرما را از دست و پاى كارگر و تبديل آن به زنجير دولت، همان دولتى كه احتمال خودكامگى با توجه به تمركز قدرت هاى سه گانه اقتصادى و سياسى و نظامى در او بسيار زياد است خدمتى به كارگر محسوب مى شود؟
مهمّ اين است كه بتوانيم با استفاده از انگيزه هاى مختلف، زمينه بيشترى براى كار فراهم سازيم و ميزان رشد اقتصادى را بالا ببريم در عين اينكه حقّ كارگر را به طور كامل تأمين كنيم، و مهمّ اين است كه ما همه مردم را به ايجاد مؤسسات توليدى تشويق كنيم، و از مصرف بكاهيم ... همه اينها در صورتى امكان پذير است كه ما كار را اساس قرار دهيم و سهم عمده را به آن بپردازيم در عين حال سهمى از درآمد كه انگيزه سرمايه گذارى سالم گردد براى ابزار قائل باشيم.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.