پاسخ اجمالی:
سوره از «سور بلد»؛ (ديوار بلند و گرداگرد شهر) گرفته شده است؛ زيرا هر سوره آياتى را در بر گرفته و به آن احاطه دارد؛ مانند حصار (سور) شهر كه خانه هايى را در بر گرفته است. برخى آن را به معناى بلنداى شرف و منزلتِ رفيع گرفته اند. همچنین آيه، به معناى علامت است؛ زيرا هر آيه از قرآن نشانه اى بر درستى سخن حقّ تعالى است يا آنكه هر آيه مشتمل بر حكمى از احكام شرع يا حكمت و پندى است كه بر آنها دلالت دارد.
پاسخ تفصیلی:
سوره از «سور بلد»؛ (ديوار بلند و گرداگرد شهر) گرفته شده است؛ زيرا هر سوره آياتى را در بر گرفته است و به آن احاطه دارد؛ مانند حصار (سور) شهر كه خانه هايى را در بر گرفته است. برخى آن را به معناى بلنداى شرف و منزلتِ رفيع گرفته اند، زيرا بنابر گفته «ابن فارس» يكى از معانى سوره، علوّ و ارتفاع است و «سارَ يسور» به معناى غضب نمودن و برانگيخته شدن از همين ماده است. هر طبقه از ساختمان را نيز سوره مي گويند.
«ابوالفتوح رازى» مى گويد: «بدان كه سوره را معنی، منزلت بود از منازل شرف و دليل اين، قول نابغه ذبيانى است:
أَلم تر أنّ الله أعطاک سُورَةً *** تَرى كلَّ ملْکٍ دونَها يتذبذبُ
نمي بينى كه خداوند به تو شرف و منزلتى رفيع داده است كه هر پادشاهى نزد آن متزلزل مى نمايد». اضافه مى كند: «باروى شهر را از آن جهت سُور خوانند كه بلند و مرتفع باشد».(1)
برخى ديگر آن را از «سُؤْر» به معناى پاره و باقى مانده چيزى دانسته اند. ابوالفتوح در اين باره مى گويد: «اما آن كه مهموز گويد، اصل آن از «سؤر الماء» باشد و آن بقيه آب بود در آبدان و عرب گويد: «أسْأرتُ في الإِناء» اگر در ظرف چيزى باقى گذارى. از همين جاست كه اعشى بنى ثعلبه ـ شاعر عرب ـ مى گويد:
فَبانَتْ و قد أَسْأرَتْ في الفُؤادِ *** صَدْعا على نَأْيها مُسْتَطيرا
«آن زن، از من جدا شد و در دل باقى گذارد شكافى عميق بر اثر دورى خود كه هر لحظه در حال گسترش است».(2)
بنابراين، سوره در اصل سؤره بوده (به معناى پاره اى از قرآن) و به منظور سهولت در تلفظ، همزه به واو بدل شده است، و تمام قاريان متفقا آن را با واو خوانده اند و در هيچ يك از موارد نُه گانه كه در قرآن آمده كسى آن را با همزه قرائت نكرده است.
آيه، به معناى علامت است؛ زيرا هر آيه از قرآن نشانه اى بر درستى سخن حق تعالى است يا آن كه هر آيه مشتمل بر حكمى از احكام شرع يا حكمت و پندى است كه بر آنها دلالت دارد: «وَ لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَ مَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ»(3)؛ (به یقین ما نشانه های روشنی برای تو فرستادیم؛ و جز فاسقان کسی به آنها کفر نمی ورزد) و «تِلْكَ آيَاتُ اللهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ»(4)؛ (اینها، آیات خداست که به حق، بر تو مى خوانیم؛ و به یقین تو، از پیامبران [ما] هستى) و «... كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ»(5)؛ (این چنین خداوند آیات خود را براى شما آشکار مى سازد؛ شاید بیندیشید [و راه حقّ را بیابید]!).
جاحظ گويد: «خداوند كتاب خود را ـ كلا و بعضا ـ بر خلاف شيوه عرب نامگذارى كرد و تمام آن را قرآن ناميد. چنان كه عرب مجموع اشعار يك شاعر را ديوان مى گويد. و بعض (پاره) آن را مانند قصيده ديوان، سوره و بعض سوره را مانند هر بيتِ قصيده، آيه ناميده و آخر هر آيه را مانند قافيه در شعر، فاصله گويند».(6)
«راغب اصفهانى» مى گويد: «آيه، شايد از ريشه «أيٍّ» گرفته شده باشد، زيرا آيه است كه روشن مى كند: «أيّا من أيٍّ»؛ (كدام از كدام است) ولى صحيح آن است كه از «تأييّ» اخذ شده باشد؛ زيرا «تَأَيّي» به معناى تَثَبُّب و پايدارى است. گويند: «تَأَيَّ أي ارفُق»؛ (مدارا كن، آرام باش) و شايد از «اَوِيَ إليه» گرفته شده باشد، به معناى پناه بردن و جایگزين كردن و هر ساختمان بلندى را آيه گويند: «أَتَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ»(7)؛ (آیا شما بر هر مکان مرتفعى نشانه اى از روى هوی و هوس مى سازید؟!). سپس گويد: «هر جمله اى از قرآن را كه بر حكمى از احكام دلالت كند آيه گويند، خواه سوره كامل باشد يا چند فصل يا يك فصل از يك سوره، و گاه به يك كلام كامل كه جدا از كلام ديگر باشد آيه گويند. به همين اعتبار آيات سوره ها قابل شمارش است و هر سوره را مشتمل بر چند آيه گرفته اند».(8)
لازم است به طور اختصار يادآور شويم كه اشتمال هر سوره بر تعدادى آيات، يك امر توقيفى است. و كوچك ترين سوره ـ سوره كوثر ـ شامل بر سه آيه است. و بزرگ ترين سوره ـ سوره بقره ـ شامل بر 286 آيه است. به هر تقدير كم يا زياد بودن آيه هاى هر سوره با دستور خاص پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) انجام گرفته و هم چنان بدون دخل و تصرف تاكنون باقى است، و در اين امر، سرّى نهفته است كه مربوط به اعجاز قرآن و تناسب آيات مي باشد.(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.