پاسخ اجمالی:
«قرآن» يك واژه عربى اصيل است و ريشه اشتقاق آن از ماده «قرأ» به معناى خواندن گرفته شده است. همزه «قرأ» در اصل واو بوده و از ماده «قرو» به معناى گردآورى می باشد؛ زيرا قارى ـ هنگام قرائت ـ كلمات و حروف را گرد هم مى آورد. از سویی «ابوالفتوح رازى» در مقدمه تفسير خود 43 نام براى قرآن آورده كه بيشتر جنبه وصفى دارد. «قاضى عزيزى» نيز 55 نام و عنوان براى قرآن ذكر كرده و طبرسى در «مجمع البيان» نيز به نام هاى قرآن، فرقان، كتاب و ذكر اشاره كرده است.
پاسخ تفصیلی:
واژه «قرآن» يك واژه عربى اصيل به شمار مى رود و ريشه اشتقاق آن از ماده «قرأ» به معناى خواندن گرفته شده است. همزه «قرأ» در اصل واو بوده و از ماده «قرو» به معناى گردآورى می باشد؛ زيرا قارى ـ هنگام قرائت ـ كلمات و حروف را گرد هم مى آورد. همانند: «كَتَب» كه «راغب» مى گويد: در اصل به معناى جَمَع است.
قرآن در اصل، مصدر قَرَأَ، يَقْرَأُ است؛ مانند: غُفران، كُفران و رُجحان، چنان كه در اين آيه آمده است: «إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ * فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ»(1)؛ (چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست * پس هر گاه آن را خواندیم، از خواندن آن پیروى کن). همچنين آيه: «أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُوداً»(2)؛ (نماز را از زوال خورشید [هنگام ظهر] تا نهایت تاریکى شب [نیمه شب] برپادار؛ و همچنین قرآن فجر [نماز صبح] را؛ چرا که قرآن فجر، مشهود [فرشتگان شب و روز] است).
برخى در وجه تسميه قرآن گفته اند: چون جامع ثمرات تمامى كتب سالفين است ـ كه در اين آيه بدان اشارت رفته: «وَ لَٰكِن تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَ تَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ»(3)؛ (بلکه [وحى آسمانى است، و] با کتب آسمانى پیشین هماهنگ است؛ و در آن است شرح هر چیزى [که مایه سعادت انسان است]) ـ از اين رو نبايستى واژه «قرآن» را از واژه هاى دخيل (مأخوذ از ديگر لُغات) دانست، چنان كه برخى گمان برده اند كه قرآن واژه اى است سُريانى و از ريشه «قريانه» به معناى تلاوت گرفت شده كه در كنيسههاى يهود رايج بوده است.(4) آرى، اشتراك لغات سامى را نبايد ناديده گرفت و اين اشتراك نبايد موجب انكار اصالت واژه هاى مورد استعمال در هر لغت گردد. عمده دليل اصالت واژه هاى هر لغت جريان اشتقاق آن واژه است. قرأ، يقرأ، قراءةً و قرآنا و ديگر اشتقاقات اين واژه دليل بر اصالت آن مى باشد.
اسامی و اوصاف قرآن
مفسر بزرگ قرن ششم «جمال الدين ابوالفتوح رازى» در مقدمه تفسير خود 43 نام براى قرآن آورده است.(5) كه بيشتر جنبه وصفى دارد. و طبرسى در «مجمع البيان» به نام هاى قرآن، فرقان، كتاب و ذكر اكتفا كرده است.(6) «بدرالدين زركشى»(7) نقل مى كند كه «حرالىّ» كتابى در اين زمينه نوشته و بيش از نود اسم يا وصف براى قرآن يادآور شده است. از «قاضى عزيزى» نيز 55 نام و عنوان براى قرآن نقل شده است.(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.