پاسخ اجمالی:
«توريه» به سخنى گفته مى شود كه شنونده از آن مطلبی را فهمیده در حالی که گوينده از آن مطلب ديگرى را اراده مى كند. و افراد مقيد برای پرهيز از دروغ به آن متوسل مى شوند. مثل سخن يكى از علما که از او سؤال كردند، جانشين بلافصل پيامبر(ص) كه بود؟ او كه در شرائطى بود كه نمى بايست عقيده خود را صريحاً بيان كند در جواب گفت: «آن كس كه دخترش در خانه او بود». شنونده فكر مى كرد كه منظورش ابوبکر است، كسى كه دخترش در خانه پيامبر(ص) بود، اما منظور گوينده کسی بود که دختر پيامبر(ص) در خانه او بود، يعنى امام على(ع).
پاسخ تفصیلی:
توريه (بر وزن توصيه) به سخنى گفته مى شود كه شنونده از آن مطلبی را فهمیده در حالی که گوينده از آن مطلب ديگرى را اراده مى كند. يا به تعبير ديگر، سخنى است دو پهلو، كه عبارت تاب هر دو معنى را دارد، و افراد مقيد برای پرهيز از دروغ به آن متوسل مى شوند، تا هم دروغ نگفته باشند و هم شنونده از اسرار آنها آگاه نشود.
مثال هاى زير مى تواند اين معنى را كاملا روشن كند:
1ـ كسى از ديگرى سؤال مى كند آيا اين كار خلاف را تو كرده اى؟ او در جواب مى گويد استغفراللّه، به خدا پناه مى برم (شنونده از اين سخن، نفى آن كار را مى فهمد در حالى كه گوينده منظورش استغفار از عمل خلافى بوده كه انجام داده است).
2ـ از يكى از دانشمندان سؤال كردند، جانشين بلافصل پيامبر(صلى الله عليه وآله) كه بود؟ او كه در شرائطى بود كه نمى بايست عقيده خود را صريحاً بيان كند در جواب گفت: «مَنْ بِنْتُهُ فِى بَيْتِهِ»؛ (آن كس كه دخترش در خانه او بود). شنونده فكر مى كرد كه منظورش ابوبکر است، كسى كه دخترش در خانه پيامبر(صلى الله عليه وآله) بود، اما منظور گوينده آن كسى است كه دختر پيامبر(صلى الله عليه وآله) فاطمه زهرا(عليها السلام) در خانه او بود، يعنى على(عليه السلام).
3ـ در داستان «سعيد بن جبير» و «حجاج» مى خوانيم هنگامى كه «حجاج» از او سؤالاتى كرد، و مى خواست بهانه اى براى قتل او بتراشد، پرسيد تو مرا چگونه آدمى مى دانى؟ گفت: «انت عادل»؛ عادل در لغت عرب دو معنى دارد يكى به معنى عدالت پيشه و ديگر به معنى شخص كافر است كه عديل و شريك براى خدا قائل است، همان گونه كه قرآن مى گويد: «ثُمَ الَّذينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِم يَعْدِلُونَ»(1)؛ (كافران براى پروردگار خود، شريك و شبيه قرار مى دهند).(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.