پاسخ اجمالی:
واژه «وَدُوْد» در اصل به معنى محبت داشتن نسبت به چيزى و آرزوى وجود آن است. «ودود» در مورد خدا به معنى كسى است كه بندگان را دوست دارد و اعمال آنها را مى پذيرد يا به معنى كسى است كه دوستى بنده اش را در دل ديگران مى اندازد. مفهوم محبت در خدا و انسان ها متفاوت است؛ در انسان يك نوع توجّه قلبى است، در حالى که محبّت در مورد خدا به معنى انجام كارهايى است كه مايه سعادت بندگان می باشد و نشانه لطف اوست. توجّه به اين وصف خدا اثر تربيتى فوق العاده اى دارد و آن اين است كه سبب پيدايش محبت بندگان نسبت به او مى شود.
پاسخ تفصیلی:
واژه «وَدُوْد» از ماده «وُدّ» (به ضم واو) در اصل به معنى محبت داشتن نسبت به چيزى و آرزوى وجود آن است، لذا در هر دو معنی (محبت و تمنّى) استعمال مى شود. اين تفسيرى است كه در «مفردات» و «مقاييس اللّغه» آمده است، ولى «لسان العرب» آن را فقط به معنى محبّت ذكر كرده است، در حالى كه موارد استعمال آن در قرآن مجيد به خوبى نشان مى دهد كه در معنى تمنّى و آرزوىِ چيزى نيز به كار رفته است.
به هر حال اين واژه صيغه مبالغه و به معناى شخص بسيار پر محبت است و جالب اين كه در قرآن مجيد، يكبار همراه «غفور»؛ (بسيار آمرزنده) و يكبار همراه «رحيم» آمده كه هر دو وصف، با معناى «ودود» تأكيد و تأييد مى شود. مرحوم كفعمى در «مصباح» مى گويد: «ودود» ـ هنگامى كه به عنوان وصفى از اوصاف الهى به كار رود ـ به معناى كسى است كه بندگان را دوست دارد، از آنها راضى مى شود و اعمال آنها را مى پذيرد يا به معناى كسى است كه دوستى بنده اش را در دل ديگران مى اندازد: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا»(1)؛ (به يقين كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده اند، به زودى خداوند رحمان محبّتى [در دلها] براى آنان قرار مى دهد!).(2)
بعضى از ارباب لغت نيز احتمال داده اند كه «ودود» در اينجا معنى اسم مفعولى دارد و اشاره به محبوب بودن خداوند از سوى بندگان مؤمن است.(3) ولى معنى دوّم و سوّم بعيد به نظر مى رسد و از موارد استعمال اين كلمه بر مى آيد كه معناى اصلى آن همان دوست داشتن و آرزو كردن است. ناگفته پيدا است مفهوم محبت در خدا و انسان ها متفاوت است. محبت در انسان يك نوع توجّه قلبى و جاذبه روحى است؛ در حالى كه خداوند نه قلب دارد و نه روح. بنابراين محبّت در مورد او به معناى انجام كارهايى است كه مايه خير و سعادت بندگان است و نشانه لطف و عنايت او است.
كسانى كه «ودود» را به معنى اسم مفعولى تفسير كرده اند ظاهراً به خاطر اين بوده است كه محبت به معنى اسم فاعلى را در مورد خداوند مناسب نديده اند؛ چرا كه از عوارض موجودات امكانى است. ولى محبّت هنگامى كه در مورد خداوند به كار مى رود به معنى آثار خارجى آن است و تنها در اينجا نيست كه به سراغ چنين تفسيرى بايد رفت. در بسيارى از اوصاف و افعال الهى، عين اين مطلب وجود دارد. مثلا مى گوئيم خداوند [نسبت به] گنهكاران غضب مى كند؛ يعنى همچون يك شخص غضبناك با آنها رفتار مى نمايد، وگرنه خشم و غضب كه به معناى هيجان و برآشفتگى نفس آدمى است، در مورد خدا هرگز صادق نيست.
به هر حال توجّه به اين وصف از اوصاف خداوند اثر تربيتى فوق العاده اى ـ همچون توجّه به ساير اوصاف الهى ـ دارد؛ چرا كه محبت خداوند بر بندگان، سبب پيدايش محبت بندگان نسبت به او مى شود؛ چون محبت واقعى هرگز يك طرفه نخواهد بود و هنگامى كه بندگان محبّت او را در دل بگيرند و به او عشق بورزند، مسلّماً در خط فرمان او حركت مى كنند، خود را آنچنان مى سازند كه خدا آنها را دوست بدارد و از آنها راضى باشد؛ چرا كه هميشه عاشق در راستاى رضاى معشوق گام بر مى دارد.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.