پاسخ اجمالی:
«بصير» از «بَصَر» به معناى عضو بينائى يعنى چشم است. اين واژه نخست به معنى عضو بينائى، و سپس قوه بينائى استعمال شده و بعد به معنى درك باطنى و علم به كار رفته است. این واژه در مورد خداوند به معنى احاطه وجودى او به تمام ديدنى ها است.
پاسخ تفصیلی:
«بصير» از «بَصَر» (بر وزن سفر) به گفته «راغب» در «مفردات» به معنى عضو بينائى يعنى چشم است، و گاه به قوه بينائى نيز گفته شده، و به همين مناسبت به معنى قوه ادراك و بينائى درون نيز بصيرت و بصر اطلاق شده است؛ چنانكه در آيه 22 سوره «ق» مى خوانيم: «فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ»؛ (ما پرده را از چشم تو كنار زديم، و امروز چشمت تيزبين است).
«ابن منظور» در «لسان العرب» نيز همين معنى را براى «بصر» ذكر كرده است در حالى كه «صحاح اللّغه» «بصر» را به معنى نيروى بينائى مى داند، و معنى ديگر آن را علم و دانش ذكر كرده، و مصباح، «بصر» را به معنى نورى كه چشم به وسيله آن مى تواند ديدنى ها را ببيند تفسير نموده است! ولى از مجموع كلمات اهل لغت و موارد استعمال آن استفاده مى شود كه اين واژه نخست به معنى عضو بينائى و سپس قوه بينائى است و بعد به معنى درك باطنى و علم به كار رفته، و در مورد خداوند به معنى احاطه وجودى او به تمام ديدنى ها است.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.