پاسخ اجمالی:
زندگى زنبوران عسل پر از شگفتی است. خانه سازى، شیوه جمع آورى شيره گلها، ساختن و ذخيره كردن عسل و پرورش نوزادان و كشف مناطق پرگل و دادن آدرس به ساير زنبورها و پيدا كردن كندو از ميان صدها يا هزاران كندو، همگى نشانه هوش فوق العاده اين حشره است. قرآن مجید نیز با نامیدن سوره ای به نام «نحل»؛ (زنبور) به برخی از شگفتی های این موجود اشاره می کند.
پاسخ تفصیلی:
زندگى زنبورهای عسل از شگفت انگيزترين پديده هاى آفرينش است، و در پرتو مطالعات دانشمندان عجائبى از زندگى اين حشره كوچك كشف شده كه حتی بعضى معتقدند تمدّن و زندگى اجتماعى آنها از انسان پيشرفته تر است! شما هيچ جامعه پيشرفته اى را پيدا نمى كنيد كه مسأله بيكارى و گرسنگى را به طور كامل حل كرده باشد؛ ولى اين مسأله در كشور زنبور عسل (كندوها) كاملا حل شده است.
در تمام اين شهر يك زنبور بيكار و نيز يك زنبور گرسنه پيدا نمى شود! خانه سازى، شیوه جمع آورى شيره گل ها، ساختن و ذخيره كردن عسل و پرورش نوزادان و كشف مناطق پرگل و دادن آدرس به ساير زنبوران و پيدا كردن كندو از ميان صدها يا هزاران كندو، همگى نشانه هوش فوق العاده اين حشره است. مسلّمآ انسان در گذشته چنين اطلاعاتى را درباره زنبور عسل نداشت؛ اما با اين حال قرآن مجيد در سوره اى كه به نام همين حشره «نَحْل» ناميده شده؛ اشاره هاى پرمعنايى به زندگى پيچيده و شگفت انگيز اين حشره كرده است.
با اين مقدمه به آيات زير گوش جان فرا مى دهيم:
1ـ قرآن مجيد روى چند قسمت مختلف از زندگى زنبورهای عسل تكيه كرده كه هريك از ديگرى جالب تر و عجيب تر است. نخست به مسأله خانه سازى آنها اشاره كرده و مى فرمايد: (و پروردگار تو، به زنبور عسل وحى [الهام غریزى] نمود که از کوهها و درختان و داربستهایى که [مردم] مى سازند، خانه هایى برگزین)؛ «وَأوْحى رَبُّكَ إلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِى بُيُوْتآ وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمّا يَعْرشُوْنَ».
تعبير به «اِتَّخِذِى»؛ (انتخاب كن) به صورت فعل مؤنث ممكن است اشاره به اين باشد كه زنبوران عسل به هنگام كوچ كردن براى انتخاب خانه جديد به دنبال ملكه كه فرمانرواى كندو است حركت مى كنند. بنابراين انتخابگر اصلى همان ملكه است.
تعبير به «اوحى» تعبير زيبایى است كه نشان مى دهد خداوند با يك الهام مرموز طرز خانه سازى را كه از ظريف ترين كارهاى اين حشره است به اين حيوان آموخته است؛ و او مطابق اين وحى الهى وظيفه خود را به خوبى انجام مى دهد. گاه صخره هاى كوه ها يا درون غارها را براى خانه سازى انتخاب مى كند و گاه در لابه لاى شاخه هاى درختان خانه مى گزيند و گاه از كندوها و خانه هاى مصنوعى كه بشر براى او مى سازد و بر داربست ها مى نهد بهره مى گيرد و يا خودش بر روى داربست ها اقدام به خانه سازى مى كند؛ به اين ترتيب به انواع خانه هاى زنبوران عسل اشاره شده است. تعبيرات آيه به خوبى نشان مى دهد كه اين خانه سازى يك خانه سازى ساده نيست وگرنه قرآن از آن تعبير به «وحى» نمى كرد و با دقت در این مسئله خواهيم ديد مطلب همين گونه است.
2ـ در آیات 68 و 69 سوره «نحل» نیز به سراغ عسل سازى زنبوران رفته و می فرماید: (سپس از تمام ثمرات [و شیره گلها] بخور)؛ «ثُمَّ كُلِى مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ»، و (و راههایى را که پروردگارت براى تو تعیین کرده است، براحتى بپیما)؛ «فَاسْلُكِى سُبُلَ رَبِّكِ ذُلَلا».
«سُبُل» جمع «سبيله» به معنى راه آسان است. چنانكه راغب در كتاب مفردات آورده است و در اينكه منظور از اين راه ها در آيه فوق، چيست؟ مفسّران احتمالات گوناگونى داده اند. بعضى گفته اند: منظور، راه هايى است كه زنبوران عسل به سوى گل ها طى مى كنند و تعبير به «ذلَل» (جمع «ذلول» به معنى تسليم و رام)(1) نشان مى دهد كه اين راه ها چنان دقيق تعيين مى شود كه پيمودن آن، براى زنبوران سهل و ساده است.
مطالعات زنبور شناسان امروز نيز اين معنى را تأييد مى كند. آنها مى گويند: هنگام صبح گروهى از زنبوران كه مأمور شناسایى محل گل ها هستند از كندو بيرون آمده و پس از كشف مناطق پرگل به كندو باز مى گردند و آدرس دقيق آن محل را به طرز مرموز و شگفت انگيزى دقيقا در اختيار ديگران مى گذارند و گاه از طريق نشانه گذارى در مسير راه به وسيله موادّى كه بوهاى مخصوصى دارد، چنان مسير را مشخص مى كنند كه هيچ زنبورى سرگردان نشود.
بعضى نيز گفتهاند: منظور راه هاى بازگشت به كندو است. چرا كه گاهى زنبور مجبور مى شود فاصله هاى طولانى را بپيمايد و در بازگشت هرگز گرفتار سرگردانى نمى شود، دقيقا به سوى كندو مى آيد و حتّى از ميان ده ها كندوى مشابه، كندوى خود را به راحتى پيدا مى كند.
بعضى نيز گفته اند: «سُبُل» در اينجا معنى مجازى دارد و اشاره به روش هاى دقيقى است كه زنبوران براى تهيّه عسل از شيره گل ها به كار مى برند. آنها شيره گل ها را به طرز خاصّى مى مكند و پس از مكيدن به چينه دان خود مى فرستند و در آنجا كه حكم يك لابراتوار مواد شيميائى دارد با تغيير و تحوّل هايى، تبديل به عسل شده و زنبور آن را از چينه دان باز مى گرداند.
آرى او روش هاى لازم را براى اين كار، با الهام از يك فرمان الهى به خوبى مى داند و دقيقا اين راه را مى پيمايد. از آنجا كه تضادى ميان اين تفاسير سه گانه نيست و ظاهر آيه عام است مى توان گفت: همه اين مفاهيم را شامل مى شود، و زنبوران با استفاده از شعور خداداد يا الهام غريزى، اين طرق پر پيچ و خم را به راحتى پيموده و اين روش ها را با مهارت و تسلّط كامل به كار مى گيرند.
در مرحله بعد به اوصاف عسل و فوائد و بركات آن اشاره كرده و مى فرمايد: (از درون [چینه دان] آنها، نوشیدنى با رنگهاى مختلف خارج مى شود)؛ «يَخْرُجُ مِنْ بُطُوْنِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ». تعبير به «بُطُوْنِ» (جمع «بطن» به معنى شكم) را بعضى بر معنى مجازى حمل كرده اند و گفته اند: به معنى «افواه» (دهان ها) است و گفته اند عسل كه همان شيره گل ها است در دهان زنبور ذخيره شده و به كندو منتقل مى شود.(2) در حالى كه بعضى گمان مى كنند عسل مدفوع زنبوران عسل است!(3) بعضى نيز آن را از مسائل اسرارآميزى مى دانند كه هنوز براى بشر كشف نشده.(4) ولى همانگونه كه در بالا اشاره كرديم تحقيقات دانشمندان نشان مى دهد كه هيچ يك از اين نظرات درست نيست. بلكه زنبوران عسل شيره گل ها را به درون حفره مخصوص بدن كه آن را چينه دان مىنامند، فرستاده؛ و بعد از تغيير و تحوّل هايى مجدّدآ از دهان بيرون مى آورند.(5)
تعبير به «بُطُون» گواه بر اين معنى است و از آن روشن تر تعبير به «كُلى» (بخور) مى باشد. چرا كه عرب هرگز نگهداشتن چيزى را در دهان «اكل» نمى گويد و تفسير اين جمله به برداشتن و برگرفتن نيز يك تفسير مجازى است كه ضرورتى براى آن به نظر مى رسد.
اما اينكه منظور از الوان مختلف در اينجا چيست باز تفسيرهاى متفاوتى وجود دارد: بعضى آن را به معنى همين رنگ ظاهرى دانسته اند كه عسل ها در آن متفاوت اند، بعضى سفيد شفّاف، بعضى زرد، بعضى سرخ، و بعضى متمايل به سياهى است. اين تفاوت ممكن است مربوط به تفاوت سن زنبوران و يا منابع گل هايى است كه عسل را از آن مى مكند و يا هر دو.
اين احتمال نيز داده شده كه منظور، تفاوت كيفيت عسل ها باشد. بعضى غليظ و بعضى رقيق و يا اينكه عسل هاى گل هاى متفاوت آثار و خواص متفاوتى دارد همچنين عسل معمولى با ژله (عسل خاصّى كه براى ملكه كندو مى سازند) بسيار متفاوت است. زيرا معروف است كه ژله به قدرى از نظر غذائى ارزش دارد كه طول عمر ملكه را بسيار زياد مى كند و اگر انسان بتواند از آن تغذيه نمايد اثر عميقى در طول عمر او دارد.
در بعضى از كشورها مزارعى از گل هاى يكنواخت وجود دارد كه كندوهاى مخصوص زنبور عسل را در آن نصب مى كنند و به اين ترتيب انواع مختلف عسل كه هركدام از گل مخصوصى گرفته شده است تهيّه مى كنند و علاقمندان مى توانند عسل گل مطلوب خود را خريدارى كنند. به اين ترتيب با الوان مختلف ديگرى از عسل روبه رو مى شويم كه در مفهوم گسترده و عام آيه ممكن است داخل باشد. تعبير به «شراب» (نوشيدنى) به خاطر آن است كه به گفته بعضى از مفسّران در لغت عرب، تعبير به «اكل» (خوردن) در مورد عسل نمى كنند و هميشه در مورد آن تعبير به شرب مى شود. (شايد به اين دليل كه عسل در آن مناطق رقيق تر است).(6)
سرانجام به تأثير شفابخش عسل اشاره كرده و مى فرمايد: (در آن شفاى خاصى براى مردم است)؛ «فِيْهِ شِفاءٌ لِلنّاسِ». تعبير به «شفاءٌ» به صورت نكره اشاره به اهمّيّت فوق العاده آن است و چنانكه می دانیم؛ عسل داراى بسيارى از خواص درمانى گل ها و گياهان روى زمين است و دانشمندان براى آن مخصوصآ در عصر ما، خواص زيادى گفته اند كه هم جنبه درمانى را شامل مى شود و هم پيشگيرى از بيمارى ها. عسل در درمان بسيارى از بيمارى ها تأثيرات شگفت انگيزى دارد و اين به خاطر انواع ويتامين ها و مواد حياتى موجود در آن است به طورى كه مى توان گفت عسل در خدمت درمان و بهداشت و زيبائى انسان ها است.
در پايان آيه به سه بخش گذشته (مسأله خانه سازى زنبوران، برنامه جمع آورى شيره گل ها و ساختن عسل و خواص درمانى آن) اشاره كرده و مى فرمايد: (به یقین در این امر، نشانه روشنى است براى گروهى که فکر مى کنند)؛ «اِنَّ فى ذلِکَ لاَيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُوْنَ». به اين ترتيب در تمام مراحل زندگى زنبوران عسل، و فرآورده محصول اين حشره باهوش و سخت كوش، نشانه بلكه نشانه هاى علم و قدرت آفريدگار به چشم مى خورد كه اين چنين پديده هاى شگرفى را به وجود آورده است.(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.