پاسخ اجمالی:
جهان گیاهان مملو از شگفتی هایی است که ما را به خالق دانای آنها رهنمون می سازد. شگفتی هایی مانند احساس ریشه در یافتن رطوبت و مواد غذایی زیر زمین و کنار زدن همه موانع برای رسیدن به آن، انشعابات بسیار ظریف درون برگ ها که آب و مواد غذایی را به همه جای برگ می رساند و هوا را تصفیه می کند و مواردی مانند زیبایی، توارث، پیچیدگی ساختمان آنها و ... . دقت در این خصوصیات و ظرافتها هر انسان منصفی را به این نتیجه می رساند که خالق این گیاهان از علم و قدرت بی نظیری برخوردار بوده است.
پاسخ تفصیلی:
معمولا هر چيز كه در نظر ما عادى گردد اسرار و عجائب آن به فراموشى سپرده مى شود؛ و به مصداق «وَكَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِى السَّمواتِ وَ اْلأَرْضِ يَمُرُّوْنَ عَلَيْها وَ هُمْ عَنْها مَعْرِضُوْنَ»(1)؛ (وچه بسیار نشانه اى [از خدا] درآسمانها و زمین است که آنها از کنارش مى گذرند، در حالى که از آن روى گردان و غافلند). از كنار آن به سادگى مى گذريم، در حالى كه دنيائى از شگفتى ها و قدرت و عظمت آفريدگار در آن نهفته است. از ريشه گياهان شروع مى كنيم؛ ريشه اى كه در عين لطافت و نرمى نيروى شگرفى دارد. از لابلاى سنگ ها و زمينهاى سخت مى گذرد، و گاه به زير قطعه سنگ هاى چندين تنى خزيده و آنها را از جا بلند مى كند! عمارت ها و حوض هايى را كه از بتون ساخته شده بر اثر روئيدن درختانى در اطراف آنها تكان مى خورند.
كار ريشه جذب مواد غذائى و رطوبت از هر گوشه و كنار است؛ گوئى با احساس عجيب خود مراكز رطوبت و مواد غذائى را مى شناسد و به سوى آنها پيش مى رود! هر ريشه اى براى خود كارگاه عظيمى است كه در انتخاب نوع غذا و تغيير و تبديل آن توانائى ويژه اى دارد؛ و بعد از تحوّلاتى كه در مواد غذائى مى دهد آن را به درون شاخه ها مى فرستد، و از آنها به درون ميوه ها، و در هر مرحله فعل و انفعالات شيميائى تازه اى روى آن انجام مى گيرد، تا از خاك تيره ميوه هايى شيرين همچون عسل بسازد، يا داروئى شفابخش و تندرستى آفرين. يكى از مهمترين كارهاى ريشه جمع آورى «ازت» است كه براى ساختمان گياه ضرورت دارد و بقيّه اندام گياه نمى توانند آن را جذب كنند.
ساختمان برگها از آن هم عجيب تر است، اگر يك برگ را در مقابل آفتاب بگيريم رشته هاى بسيار نازكى كه در سرتاسر آن به شكل منظّمى گسترده شده و كار آن رساندن آب و غذا به تمام سلّولهاى برگ است توجّه ما را به خود جلب مى كند، در واقع هر برگ براى خود شهرى است و اين رشته ها لوله كشى منظّم آن شهر را از شاه لوله هاى بزرگ گرفته، تا كوچكترين انشعابات، نشان مى دهد. برگ در عين نازكى داراى هفت طبقه است و هر طبقه اى ساختمان مخصوص و برنامه ويژه اى دارد كه انسان را در حيرت فرو مى برد! پوشش نازك روى برگ مانند پوست تن انسان است كه سوراخهاى بسیار ريزى دارد و هر سوراخ سلّول، نگهبانى دارد كه باز و بسته شدن آن را تنظيم مى كند! برگ از اين سوراخها تنفّس مى كند؛ هوا را فرو مى برد، «كربن» را از آن جدا كرده، و «كلروفيل» گياهى را با آن مى سازد و در مقابل «اكسيژن» و مقدارى رطوبت را براى پاكسازى و تلطيف هوا به عنوان دو موهبت بزرگ به جهان عرضه مى كند.
ارقامى كه دانشمندان در اينجا ارائه مى دهند حيرت آور است. آنان مى گويند : براى اينكه گياه بتواند يك پوند قند بسازد؛ بايد برگها معادل سيصد هزار گالن هوا فرو برند و تجزيه كنند! ساختمان گلها و سپس ميوه ها از آن هم عجيب تر است. وجود قسمت هاى نر و مادّه، و چگونگى تركيب گرده هاى بسيار ظريف نر با قسمتهاى ماده، و سپس تشكيل تخمك در رحم گياه بعد از اين ازدواج بى سر و صدا، و چگونگى پرورش آن، هريك دنياى عجيبى است كه روح و عقل انسان را همراه خود مى برد، و در اقيانوسى از شگفتى ها غرق مى كند.
شرح ساختمان اندام هاى گياهان و گلها و ميوه ها به طور قطع در اين مختصر نمى گنجد. كتابهاى زيادى در اين زمينه از سوى دانشمندان نوشته شده و علم دامنه دارى به نام گياه شناسى به وجود آورده است. بهتر است به گفته يكى از كارشناسان كشاورزى در اينجا اكتفا كرده و اين پرونده بزرگ را به سرعت ببنديم: «چرالدت» دانشمند گياه شناس مى گويد: «خدائى وجود دارد كه از خلال قوانين ثابت و مرموزى كه جهان گياه را اداره مى كند ظاهر مى شود. ظهور تجلّى وى از اين راه ها است:
1- نظم و ترتيب: كه نمو و توليد مثل، تقسيمات سلّولى و تشكيل اجزاى مختلف گياه را به طور منظّم انجام مى دهد.
2- پيچيدگى: هيچ ماشين مصنوعى بشرى قابل مقايسه با ماشين پيچيده و شگرف يك گیاه ساده نيست.
3- زيبائى: زيبائى ساقه، برگ و گل چيزى خدايى است. چرا که هيچ مجسّمه ساز ماهر و هيچ نقاش چيره دست نمى تواند مجسّمه يا تابلوئى بدان زيبائى تهيه كند.
4- توارث: هر گياهى نظير خود را توليد مى كند؛ و اين توليد مثل، كاملا روى مشيت و برنامه اى انجام مى گيرد؛ چنانچه هرجا بكارند و هر طور پرورش دهند (گندم از گندم برويد جو ز جو)». سپس مى افزايد: «به عقيده من اين همه مظاهر، دليل وجود آفريدگارى است كه حكمت بالغه و قدرت نامتناهى دارد».(2)
«منجستر» استاد سابق زيستشناسى در دانشگاه «تايلور» مىگويد: «بوته شبدرى را كه در كنار جاده اى رسته است در نظر بگيريد؛ آيا تاكنون اين همه ماشين آلات شگرفى كه بشر ساخته است مى توانند با اين گياه خودرو برابرى كند؟! اين شبدر خود ماشينى است به تمام معنى شگفت آور و حيرت انگيز كه دائما رشد مى كند و هر روز هزاران فعل و انفعال فيزيكى و شيميائى انجام مى دهد و همه آنها تحت كنترل يك مادّه پروتوپلاسمى كه تمام حيات طبيعى از آن تشكيل يافته قرار گرفته اند، اين ماشين زنده عجيب، مصنوع قدرت كيست؟!».(3)
اگر از تمام آنچه در مورد گياهان به طور عموم گفته شد بگذريم؛ در جهان گياهان عجائب بسيارى ديده مى شود كه بعضى از بس عادى گشته، به فراموشى سپرده شده است. برگ ها و ساقه هاى درختان عظيم هر روز ميليون ها ميليون آب را بر خلاف جاذبه از روى زمين برداشته به طرف بالا مى برند؛ و سپس به صورت بخار در فضاى اطراف مى پراكنند. اين چه قانونى است كه به گياهان اجازه مى دهد برخلاف قانون جاذبه كه همه چيز را به طرف پايين مى كشد [مخصوصا آب را] اين چنين قدرت نمائى كند؟
گياهانى همچون آفتاب گردان كه با حركت آفتاب گردش مى كنند و گل هاى بزرگ آنها اول صبح رو به سوى مشرق و هنگام غروب رو به سوى مغرب است؛ كم نيستند. گياهان گوشتخوار از شگفت انگيزترين پديده هاى عالم گياهان است. پرفسور «لئون برتن» مدير موزه ملى تاريخ طبيعى فرانسه تحقيقاتى درباره اين گياهان عجيب كرده؛ مى گويد: «تاكنون دانشمندان چهارصد نوع گياه گوشتخوار ديده اند كه تنها ده نوع آن در كشور فرانسه وجود دارد، و معروفترين آنها گياهان زير است: آلدروواند كه در ايالت ژيروند در غرب اين كشور در سواحل اقيانوس اطلس مى رويد. اين گياه داراى برگ دو پارچه مخصوص است كه مانند دو صفحه كتاب باز و در برابر هم قرار گرفته، و به وسيله لولاى مخصوصى از پائين به هم چسبيده است، و روى برگ هاى اين گياه را كرك هاى حسّاسى پوشانيده. هنگامى كه يك مگس بخت برگشته به آن نزديك شود و پاها يا بدن او به اين كركرها تماس پيدا كند؛ دو صفحه مزبور به سرعت بسته مىشود، و حيوانك در آن ميان زندانى مى گردد، و بالاخره بر اثر شيره مخصوصى كه از برگ ترشّح مى كند؛ تدريجا هضم و جزء بدن گياه مى شود!
دروزرا يكى ديگر از اين گياهان است، كه داراى برگ هاى سرخ رنگى است كه روى آن شاخك هاى باريكى شبيه به مو ديده مى شود. هنگامى كه مگس بيچاره راه را گم كند، و به گمان اينكه نقطه آرام و دنجى پيدا كره روى برگ هاى اين گياه بنشيند؛ ناگهان شاخك ها از اطراف روى سر او مى ريزند، و او را دست بسته به درون برگ مى كشانند، و در ميان ترشّحات چسبنده برگ هضم، و جذب گياه مى گردد.
نيانتس عجيب ترين نوع گياه گوشتخوار است كه در انتهاى شاخه باريك آن چيزى شبيه به كوزه كوچكى وجود دارد كه دهانه آن رو به طرف بالا است؛ و درب مخصوصى دارد كه در حال عادى باز است. اين كوزه، دام خطرناكى براى حشرات بى احتياط و سر به هوا است! درون اين كوزه هميشه عسل چسبناك و شيرينى وجود دارد كه حشرات شكم پرست را به سوى خود دعوت مى كند. زيبائى و شفّافى رنگ كوزه نيز جاذبه مخصوصى براى حشرات خوش ذوق دارد. اگر حشره اى اسير هواى نفس شود و وارد كوزه گردد؛ فورا دهانه آن بسته مىشود و در زندانى كه هرگز خلاصى از آن نيست گرفتار مى گردد! به هر حال اين كوزه براى اين گياه حكم معده را دارد، و شيره درون آن نيز مانند شيره معده، حشره را به صورت قابل جذب در مى آورد».
دانشمندان مى گويند: اقدام اين گياهان به شكار حشرات به خاطر آن است كه ريشه هاى آنها قادر به جذب «ازت» نيست؛ لذا كمبود خود را از اين طريق جبران مى كند. دانشمندان اميدوارند روزى بيايد كه بتوانند مقادير زيادى از اين گياهان را در باغچه هاى منازل يا كنار استخرها پرورش دهند؛ و با اين وسيله سالم طبيعى مگس ها و حشرات موذى را از محيط زندگى انسان براندازند.
در خاطرات سيّاحان و جهانگردان سرگذشت هاى عجيبى درباره گياهان آدمخوار نيز آمده است. بعضى از دانشمندان مى گويند: ممكن است اين گياهان انواع بزرگ ترى از همان گياهان حشره خوار باشد كه در سرزمين هاى مستعد رشد فراوان كرده، و مى تواند جانداران بزرگتر را در لابلاى شاخ ها و برگ هاى خود زندانى كرده و تدريجا جذب نمايد. ولى تأييد و قبول آنها نيز به آسانى ممكن نيست.(4)
از عجيب ترين و جالب ترين بخش هاى وجود گياهان، ساختمان ميوه ها است. يكى از صدها نكات جالب اين است كه در بسيارى از آنها عصاره شيرين و لذيذى به طرز جالبى در ظروف كوچك مخصوصى ذخيره و دقيقا بستهبندى شده كه بهترين بستهبندى هاى عصر ما در مقابل آن بسيار ابتدايى به نظر مى رسد. يك پرتقال را باز كنيد، گوئى هر قاچ آن از صدها شيشه كوچك ظريف كه لبريز از عصاره لذت بخش و معطّرى است تشكيل شده. شيشه هايى كه بدون هيچگونه فاصله كنار هم قرار گرفته اند. که اگر در ميان آنها فاصله و هوا بود بسيار زود فاسد مى شد. اما اين شيشه ها هرگز نم ىشكند؛ و كاملا قابل حمل و نقل است و جالب اينكه با محتوايش قابل خوردن مى باشد! هر مجموعه اى از اين شيشه هاى كوچك و ظريف در پوسته ضخيم ترى كه به منزله يك كارتن است بسته بندى شده، و به صورت يك قاچ درآمده، اين كارتن نيز همراه محتوايش قابل خوردن است، حتى براى دستگاه هاضمه مفيد مى باشد! اين كارتن هاى كوچك بدون كمترين فاصله و با تخليه كامل هوا در كنار هم قرار گرفته، و در ميان چند لفاف مختلف براى حفظ و ايمنى پيچيده شده، و در مجموع به صورت يك محموله سالم و قابل حمل و نقل براى فاصلهاى بسيار دور آماده است.
همين معنى به طرز ظريف ترى در درون يك دانه انار و انگور و انجير نيز مشاهده مى شود. درست دقت كنيد؛ اگر عصاره هريك از اين ميوه ها را گرفته، در هواى آزاد بگذارند، با گذشتن يك ساعت تغيير حالت مى دهد؛ و گاه در عرض چند ساعت فاسد مى شود. ولى بسته بندى طبيعى فوق العاده حساب شده آنها چنان است كه اجازه نفوذ هوا را به هيچ وجه به درون آنها نمى دهد؛ و به همين دليل گاهى ماه ها بى آنكه طعمش كمترين تغييرى كند سالم مى ماند. اينها فقط مربوط به مسأله ساده بسته بندى است، و اما تركيبات شيميائى هريك از ميوه ها و خواص غذائى و درمانى و انواع ويتامين ها و مواد حياتى آنها خود داستان بسيار مفصّلى دارد كه موضوع بحث دانشمندان غذاشناس است؛ و در زمينه آنها كتاب هاى فراوانى به رشته تحرير در آمده است كه ما اگر بخواهيم وارد همه اين مسائل شويم، مثنوى هفتاد من كاغذ شود!(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.