پاسخ اجمالی:
مشكل امام زمان(عج) مشكل توده هاى جاهل و نادانى است كه در دوران عمر خود گرفتار بدآموزى هاى گسترده در تعاليم دين بوده اند و به رهبرى و راهنمايى تزويرگران عالِم نما از سر جهل رو در روى امام(ع) و منجى خويش مى ايستند و با تحريك مدعيان دروغين علم دين، با امام بر حق به ستيز بر مى خيزند و این درگيرى با حربه تأويل قرآن خواهد بود. لذا در صورتى كه از افكار و انديشه هاى نادرست خويش دست بر ندارند امام(ع) با قاطعيت با آنان برخورد می کند.
پاسخ تفصیلی:
يكى از مشكلاتى كه امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه) با آن روبرو مى شود مشكل انحراف ها و برداشتها و تفسيرهاى نادرستى است كه در راه و روش هاى دين خدا و اصول و فروع احكام الهى پديد آمده و قرن ها در ذهن جامعه اسلامى نفوذ و رسوخ كرده است.
اين موضوع، مانع عظيمى بر سر راه امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه) است؛ زيرا كفر و كافر به سلاحى مجهز نيست و انسان بى اعتقاد، حقى را به نام اسلامِ واژگون نياموخته است و براى او اصل يا اصولى را نادرست تفسير نكرده و چيزى را به شكل انحرافى و نادرست به نام دين خدا در ذهن مردم جاى نداده است و آيه يا حديثى را به رأى و دلخواه خويش معنى نكرده است ... اين كار آسانى است، ليكن با مسلمان و مدعى خداشناسى كه تعاليم دين يا بخش هايى از آن را به گونه اى انحرافى آموخته و معناى بسيارى از احاديث و آيات قرآنى را برعكس فهميده است و ... چگونه مى توان روبرو شد؟ و چه سان مى توان به اين طبقه فهماند كه اين افكار و انديشه ها و تفسير و تأويل ها كه آنان و جامعه و پيشوايان و مبلغان مذهبى ايشان به نام دين آموزش داده اند و سال ها بلكه قرن ها گفته و تكرار كرده اند دين خدا نيست؟
در اين جا مشكلاتى روى مى دهد كه در مورد كافران و بى اعتقادها وجود ندارد. اين جريان يكى از موانع بزرگ بر سر راه امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه) است؛ زيرا در اين جريان امام(عليه السلام) تنها با توده هاى ناآگاه رو در رو نيست؛ بلكه عاملين اصلى توجيه ها و تأويل ها و انحراف ها و تحريف ها نيز پشت سر آنان قرار دارند و همواره به تحريك افكار و فتنه گرى مشغولند. عاملان اصلىِ تفسير به رأی قرآن و حديث از سه جريان تشكيل مى شوند:
1. روحانيان دنيادار و وابسته.
2. سرمايه داران و اشراف.
3. حكومت هاى به ظاهر اسلامى.
شايد بخشى از برنامه هاى كشتار گسترده و فراگير امام مهدى(عجل الله تعالی فرجه) در جامعه هاى اسلامى در اين ارتباط باشد و به اين علت باشد كه مسلمانان به حربه اسلام انحرافى كه در حقيقت ضد اسلام است به جنگ با امام(عليه السلام) بر مى خيزند و امام(عليه السلام) ناگزير با قاطعيت با آنان روبرو مى شود، البته در صورتى كه از افكار و انديشه هاى نادرست خويش دست بر ندارند.
امام صادق(عليه السلام) فرمود: «إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ اسْتَقْبَلَ مِنْ جَهَلَةِ النَّاسِ أَشَدَّ مِمَّا اسْتَقْبَلَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ جُهَّالِ الْجَاهِلِيَّةِ فَقُلْتُ وَ كَيْفَ ذَلِكَ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(صلى الله عليه و آله) أَتَى النَّاسَ وَ هُمْ يَعْبُدُونَ الْحِجَارَةَ وَ الصُّخُورَ وَ الْعِيدَانَ وَ الْخُشُبَ الْمَنْحُوتَةَ وَ إِنَّ قَائِمَنَا إِذَا قَامَ أَتَى النَّاسَ وَ كُلُّهُمْ يَتَأَوَّلُ عَلَيْهِ كِتَابَ اللَّهِ وَ يَحْتَجُّ عَلَيْهِ بِهِ ...»(1)؛ (آزارى كه قائم به هنگام رستاخيز خويش از جاهلان آخرالزمان بيند بسى سخت تر است از آن همه آزار كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) از مردم جاهليت ديد. راوى مى گويد: گفتم اين چگونه مى شود؟ امام فرمود: پيامبر به ميان مردم آمد؛ در حالى كه ايشان سنگ و صخره و چوب و تخته هاى تراشيده را مى پرستيدند و قائم ما كه قيام كند مردمان همه از كتاب خدا براى وى دليل مى آورند و آيه هاى قرآن را تأويل و توجيه مى كنند).
مشكل امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) مشكل توده هاى جاهل و نادانى است كه در دوران عمر خود گرفتار بدآموزى هاى گسترده در تعاليم دين بوده اند و به رهبرى و راهنمايى تزويرگران عالِم نما از سر جهل رو در روى امام(عليه السلام) و منجى خويش مى ايستند و با تحريك مدعيان دروغين علم دين با امام بر حق به ستيز بر مى خيزند و درگيرى با حربه تأويل قرآن خواهد بود.
كوشش امام(عليه السلام) و رسالت او تطبيق درست و دقيق تعاليم قرآن بر مسائل حيات بشرى و مشخص كردن حد و مرزهاى تعاليم واقعى احكام است.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.