پاسخ اجمالی:
روشن است كه منظور امام(ع) در اين كلام، تمام زنان نبوده و نيست؛ زيرا در اسلام زنان برجسته بسیاری بوده اند كه پيامبر(ص) و ساير ائمه(ع) براى آنها احترام فراوان قائل بودند؛ ضمن اینکه قرآن فضایل اخلاقی را برای مرد و زن به صورت مشترک بیان نموده و براى هر دو پاداش عظيمى وعده داده است. امام صادق(ع) در مورد زنان می فرماید: «از اخلاق برجسته پيامبران محبت زنان است»، از سوی دیگر بعضى از عبارات نهج البلاغه در نكوهش زنان، پس از جنگ جمل به رهبری یکی از همسران پیامبر بیان شده، بنابراين هدف آن حضرت زنانى از آن قبيل می باشد.
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در حکمت 238 «نهج البلاغه» با اشاره به مشكلات موجود در ميان «گروهى از زنان»، مى فرمايد: (تمامى وجود زن شرّ است و بدترين چيزى كه در اوست اين كه از وجودش چاره اى نيست)؛ «أَلْمَرْأَةُ شَرٌّ كُلُّهَا، وَ شَرُّ مَا فِيهَا أَنَّهُ لَابُدَّ مِنْهَا».
روشن است كه منظور امام(عليه السلام) در اين كلام، تمام زنان نبوده و نيست؛ زيرا در اسلام زنان برجسته بسیاری بوده اند كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) و ساير ائمه(عليهم السلام) براى آنها احترام فراوان قائل بودند. و بیان رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) در حديث معروف ایشان که می فرماید: «حُبِّبَ إلَىَّ مِنَ الدُّنْيا ثَلَاثٌ: النِّساءُ وَ الطّيبُ وَ جُعِلَتْ قُرَّةُ عَيْني فِي الصَّلاةِ»(1)؛ (سه چيز از دنياى شما محبوب من است: بوى خوش و زنان و نور چشمانم در نماز است)، شاهد گوياى اين مطلب است.
افزون بر اين قرآن مجيد با مدح بسيارى از زنان مى فرمايد: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِّنْ ذَكَر أَوْ أُنثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»(2)؛ (هر كس كار شايسته اى انجام دهد خواه مرد باشد يا زن؛ در حالى كه مؤمن است، به طور مسلّم او را حيات پاكيزه اى مى بخشيم، و پاداش آنها را مطابق بهترين اعمالى كه انجام مى دادند، خواهيم داد).
در حديث معروفى كه در تفسير «نور الثقلين» آمده مى خوانيم: «هنگامى كه اسماء بنت عميس با همسرش جعفر بن ابى طالب از حبشه بازگشتند، بر زنان پيغمبر(صلى الله عليه وآله) وارد شد و از آنها سؤال كرد: آيا چيزى از قرآن درباره اهميت زنان آمده است؟ آنها گفتند: نه. اسماء بى درنگ نزد رسول خدا(صلى الله عليه وآله) آمد، عرض كرد: اى رسول خدا! زنان در نااميدى و خسارتند، فرمود: چرا؟ عرض كرد: زيرا درباره آنها خوبى هايى كه درباره مردان گفته مى شود ذكر نمى گردد! [براى رفع اشتباه او] اين آيه نازل شد: «إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْقَانِتِينَ وَ الْقَانِتَاتِ وَ الصَّادِقِينَ وَ الصَّادِقَاتِ وَ الصَّابِرِينَ وَ الصَّابِرَاتِ وَ الْخَاشِعِينَ وَ الْخَاشِعَاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِينَ وَ الْمُتَصَدِّقَاتِ وَ الصَّائِمِينَ وَ الصَّائِمَاتِ وَ الْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحَافِظَاتِ وَ الذَّاكِرِينَ اللهَ كَثِيراً وَ الذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللهُ لَهُمْ مَّغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِيماً»(3)؛ (به يقين مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ايمان و زنان با ايمان، مردان مطيع [فرمان خدا] و زنان مطيع [فرمان خدا]، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شكيبا و زنان صابر و شكيبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق كننده و زنان انفاق كننده، مردان روزه دار و زنان روزه دار، مردان پاكدامن و زنان پاكدامن و مردانى كه بسيار به ياد خدا هستند و زنانى كه [بسيار خدا را] ياد مى كنند خداوند براى همه آنان آمرزش و پاداش عظيمى فراهم ساخته است)».
نيز قرآن بعضى از زنان را به عنوان الگو و اسوه حتى براى مردان قرار داده و می فرماید: «وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً لِّلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِنْدَكَ بَيْتاً فِى الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِى مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِى مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ وَ مَرْيَمَ ابنَتَ عِمْرَانَ الَّتِى أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَ صَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَ كُتُبِهِ وَ كَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ»(4)؛ (و خداوند براى مؤمنان به همسر فرعون مَثَل زده است در آن هنگام كه گفت: پروردگارا براى من در نزد خود خانه اى در بهشت بساز و مرا از فرعون و كار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهايى بخش و همچنين به مريم دختر عمران كه دامان خود را پاك نگه داشت، و ما از روح خود در آن دميديم او كلمات پروردگار خويش و كتاب هايش را تصديق كرد و از مطيعان [فرمان خدا] بود).
آرى اين دو زن فداكار و با ايمان و با تقوا در نوع خود سرمشق و اسوه اى براى مردان و زنان جهان شدند. هر چند قرآن مجيد در كنار اين دو زن سخن از دو زن ديگر ناصالح مى گويد كه الگو براى كافران بوده اند: همسر نوح و همسر لوط كه در كنار دو پيغمبر مى زيستند؛ اما از نورانيت وجود آنها بهره نگرفتند و گمراه و همصدا با كافران شدند.
در روایات اسلامی، احادیث بسیاری دوست داشتن زنان را نشانه ايمان، و يا از اخلاق انبياء شمرده، رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در حديثى مى فرماید: «كُلَّما اِزْدادَ الْعَبْدُ إيماناً إزْدادَ حُبّاً لِلنِّساءِ»(5)؛ (هر قدر بندگان خدا در ايمانشان افزوده شود محبت زنان در قلوب آنها فزونى مى يابد). امام صادق(عليه السلام) در حديث ديگرى می فرماید: «مِنْ أخْلاقِ الاَنْبِياءِ حُبُّ النِّساءِ»(6)؛ (يكى از اخلاق برجسته پيامبران، محبت زنان است).
خدماتى كه اسلام به زنان كرده و آنان را از آن وضع جاهليت خارج کرد و شخصيت والاى انسانى به آنها بخشيده بر همه روشن است.
در عين حال مذمت هايى نيز درباره زنان در «نهج البلاغه» و ساير روايات اسلامى وجود دارد که اگر آنها را در كنار یکدیگر بگذاريم، نتيجه می گیریم كه گروهى از زنان مورد نكوهش و گروه ديگرى مورد ستايش اند و از آنجا كه در طول تاریخ از وجود زنان به عنوان ابزاری براى گمراه كردن مردان استفاده می شد، در روايات اسلامى و «نهج البلاغه» نسبت به اين موضوع هشدار داده شده است. اين سخن در ميان دانشمندان معروف است كه در هر پرونده جنايى، پاى زنى در ميان است؛ در حالى كه از مردان استفاده ابزارى كمتر شده است.
اين نكته نيز شايان توجه است كه بعضى از عبارات «نهج البلاغه» در نكوهش زنان، بعد از داستان جنگ جمل كه سردمدار آن يكى از همسران پيامبر(صلی الله عليه وآله) بود، وارد شده، جنگى كه هفده هزار نفر از مسلمانان را به كشتن داد و شكاف عظيمى در صفوف مسلمانان ايجاد كرد. دليل اين مطلب در طليعه خطبه 80 «نهج البلاغه» آمده؛ «مِنْ خُطْبَةٍ لَهُ(عليه السلام) بَعْدَ فَراغِهِ مِنْ حَرْبِ الْجَمَلِ، في ذَمِّ النِّساءِ بِبَيانِ نَقْصِهِنَّ»؛ (اين يكى از خطبه هاى امام(عليه السلام) است كه پس از جنگ جمل در نكوهش زنان ايراد فرموده است). بنابراين هدف آن حضرت، زنانى از آن قبيل بوده است.(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.