پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در رابطه با اشخاص «اطاعت شونده» می فرمایند: «لازم است از كسى اطاعت كنيد كه از نشناختن او معذور نيستيد». منظور از آن كس، در درجه اول، ذات پاك خداوند و در درجه بعد پيامبر اسلام(ص) و جانشينان معصوم و بر حق اوست كه اطاعت از آنها اطاعت مطلقه است. بنابراين بعد از شناخت خداوند بايد دانست او مطابق «قاعده لطف»، رسولانى را مبعوث مى كند تا پيامش را به بندگان برسانند و راه صحيح و باطل را به آنها نشان دهند و به هنگام رحلت رسولان، اوصياى آنها را بايد شناخت و پيام رسولان را از آنها گرفت.
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در كلام حكمت آميزي با اشاره به اين كه از چه كسى بايد اطاعت كرد و از چه كسى نبايد اطاعت كرد، مى فرمايد: (لازم است از كسى اطاعت كنيد كه از نشناختن او معذور نيستيد)؛ «عَلَيْكُمْ بِطَاعَةِ مَنْ لَا تُعْذَرُونَ بِجَهَالَتِهِ».
منظور از آن كس، در درجه اول ذات پاك خداوند متعال و در درجه بعد رسولش پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) و جانشينان معصوم و بر حق اوست كه اطاعت از آنها اطاعت مطلقه است؛ يعنى كسى نمى تواند بگويد چون نمى دانستم اطاعت نكردم، چرا كه بر هر كسى واجب است بخشنده نعمت ها را بشناسد، كسى كه تمام هستى ما از اوست و ما هرگز نمى توانيم بگوييم چون نمى شناختيم در برابر ترك طاعتش معذور بوديم. بعد از شناخت خداوند بايد بداند او مطابق «قاعده لطف»، رسولانى را مبعوث مى كند تا پيامش را به بندگان برسانند و راه صحيح و باطل را به آنها نشان دهند و به هنگام رحلت رسولان، اوصياى آنها را بشناسند و پيام رسولان را از آنها بگيرند. در ضمن هدف حضرت اين است كه به مردم هشدار دهد از اطاعتش سر پيچي نكنند و بدانند هرگونه سرپيچى روز قيامت، مايه سرافكندگى است و هيچ گونه عذرى از آنها قبول نخواهد شد.
از سویی امام صادق(عليه السلام) در تفسير آيه شريفه «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ»(1)؛ (بگو دليل رسا و قاطع براى خداست [دليلى كه براى هيچ كس بهانه اى باقى نمى گذارد])، فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ لِلْعَبْدِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَكُنْتَ عَالِماً فَإِنْ قَالَ نَعَمْ قَالَ لَهُ أَفَلَا عَمِلْتَ(2)بِمَا عَلِمْتَ وَ إِنْ قَالَ كُنْتُ جَاهِلاً قَالَ لَهُ أَفَلَا تَعَلَّمْتَ حَتَّى تَعْمَلَ فَيَخْصِمُهُ وَ ذَلِكَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ»(3)؛ (خداوند متعال روز قيامت به بنده اش مى گويد: آيا مى دانستى؟ اگر بگويد: آرى مى فرمايد: چرا به آنچه مى دانستى عمل نكردى؟ و اگر بگويد: نمى دانستم به او مى گويد: چرا ياد نگرفتى كه عمل كنى و به اين ترتيب با او مخاصمه مى كند و اين است معناى حجت بالغه).
ولى امور بسيارى است كه انسان بر اثر عدم شناخت، در برابر آن معذور است؛ مثلاً من اگر ندانم فلان غذا يا لباسى را كه از بازار مسلمانان مى خرم دزدى و حرام است، غذا را بخورم و با لباس نماز بخوانم اگر فرضاً در قيامت از من سؤال كنند چرا چنين كردى مى گويم: نمى دانستم و هرگز به من نمى گويند چرا نرفتى و تحقيق و تفحص كنى و در اينجا جهل من عذر است، ولى در احكام شرع و معارف و عقائد دينى، جهل عذر نيست.
بعضى ديگر از شارحان «نهج البلاغه»، تفسير ديگرى براى اين كلام حكمت آميز مولا كرده و گفته اند: «مفهوم آن اين است كه شما بايد از شخص عاقلى اطاعت كنيد كه جهلى در افكار و اعمال او نيست كه به هنگام سقوط در خطرات افكار و اعمالش، آن را عذرى براى خود بشماريد».(4) به تعبير ديگر از شخص عاقلى پيروى كنيد كه شما را به راه راست و امن و امان ببرد نه به بيراهه هايى كه ناچار باشيد به علت نادانى از آن عذر بخواهيد.
ولى به يقين تفسير اول كه مورد قبول بيشتر مفسران نهج البلاغه است صحيح تر به نظر مى رسد. از جمله امورى كه گواهى به صحت معناى اول مى دهد تعبيرى است كه در نسخه «دعائم الاسلام» آمده كه مى گويد: «عَلَيْكُمْ بِطَاعَةِ مَنْ لَا تَعْذِرُونَ فِي تَرْكِ طَاعَتِهِ».(5)،(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.