پاسخ اجمالی:
فلسفه «حجاب» در اسلام عبارت است از: 1- حجاب سبب آرامش روحی و روانی می شود، زیرا نبودن حریم میان زن و مرد و معاشرت های بی بندوبار، غریزه جنسی را افزایش می دهد. لذا اسلام تدابیری برای تعدیل این غریزه اندیشیده که حجاب یکی از آنها است. 2- حجاب سبب تحکیم پیوند خانواده و صمیمیت روابطه زوجین می شود. 3- حجاب سبب استواری اجتماع می شود، زیرا کشاندن تمتعات جنسی از محیط خانواده به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می کند. 4- حجاب سبب حفظ مقام و موقعیت زن در برابر مردان می شود.
پاسخ تفصیلی:
فلسفه حجاب و پوشش در اسلام چند چیز است:
1- آرامش روحی و روانی
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی های معاشرت های بی بندوبار، هیجان ها و التهابات جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی درمی آورد. در واقع غریزه جنسی، غریزه ای است نیرومند که هر چه بیشتر اطاعت شود سرکش تر می شود و ممکن است که انسان را به «سادیسم» شهوت بکشاند.
اسلام تدابیری برای تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است که یکی از آن ها چشم پوشی زن و مرد نامحرم از یکدیگر است. از این رو خداوند متعال می فرماید: «قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ * وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ...»(1)؛ (به مؤمنان بگو چشمهاى خود را [از نگاه به نامحرمان] فرو گیرند، و دامان خود را [از بى عفتى] حفظ کنند * و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را [از نگاه هوس آلود] فرو گیرند، و دامان خویش را [از بى عفتى] حفظ کنند...».
2- استحکام پیوند خانوادگی
شکی نیست که هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه زوجین گردد برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش را مبذول داشت. و بالعکس هر چیزی را که موجب سستی روابط زوجین و دلسردی آنان می گردد و برای نظام خانواده زیانمند است باید با آن مبارزه کرد. اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذات جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج مشروع، پیوند زن و شوهری را محکم می سازد و موجب اتّصال بیشتر زوجین و تألیف آن دو به یکدیگر می شود.
فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگی این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار می آید در حالی که در سیستم آزادی کامیابی، همسر قانونی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم به حساب می آید و در نتیجه کانون خانواده بر اساس دشمنی پایه گذاری می شود. و این خود یکی از عوامل گریز جوانان از ازدواج در سنین جوانی است که موجب شده برخی از زنان و مردان به فحشا و منکرات افتاده و از زندگی شیرین خانواده محروم گردند.
اگر مردی همسر قانونی دارد ولی در خیابان و کوچه و بازار، زن های بی حجاب و آرایش کرده و جوانان را می بیند بدیهی است که جلب توجه او کرده و به همسر خود به جهت کثرت معاشرت با او بی توجه می شود و ممکن است که با جلب توجه به زن خیابانی به او متمایل شده و سبب سست شدن ارکان خانواده گردد.
3- استواری اجتماع
کشاندن تمتعات جنسی از محیط خانواده به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می کند، بر خلاف آنچه که مخالفین حجاب می گویند که حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع می گردد.
آیا اگر دختر و پسری در محیط جداگانه ای تحصیل کنند و دختران بدن خود را پوشانده و دارای حجاب باشند، بهتر درس می خوانند و فکر می کنند یا وقتی که در کنار هر پسری دختر برهنه و آرایش کرده ای وجود داشته باشد؟ مگر نه این است که مطابق آماری که داده شد، بخش مهمی از تصادفات از این قبیل است که زن برهنه و بی حجابی توجه راننده را به خود جلب کرده و این امر باعث تصادف او شده است؟
4- ارزش و احترام زن
شکی نیست که زن از طریق عاطفی و قلبی بر مرد تفوّق و برتری دارد. لذا حریم نگه داشتن زن میان خود و مرد، یکی از وسایل مرموزی است که زن برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است.
اسلام بر این مطلب تأکید دارد که زن هر اندازه متین تر و با وقارتر باشد و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد، بر احترامش افزوده خواهد شد.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.