پاسخ اجمالی:
اهل سنت معتقد به اصل فَرَج هستند بدون آنكه نجات دهنده را در كنار خود و ناظر اعمال خود بدانند، بنابراين چندان تاثيرى در وجود آنها ندارد؛ اما شيعه اماميه كه معتقد است او زنده بوده و بر تمام احوال مؤمنان ناظر است و هنگام گرفتارى هاى شديد به فريادشان مي رسد، تأثير به سزايى در روحيه آنان خواهد داشت، تأثيرى كه قابل مقايسه با تأثير نوع اول نيست.
پاسخ تفصیلی:
اهل سنت گر چه اصل انتظار فرج حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشريف) را قبول دارند؛ ولى اعتقاد به ولادت او ندارند؛ ولى شيعه اماميه و برخى ديگر از مذاهب اسلامى و غير اسلامى به انتظار ظهور شخصى به عنوان منجى نشسته اند كه او موجود است و ناظر اعمال و رفتار و گرفتاری هاى مسلمانان می باشد. اين نوع انتظار به طور قطع و حتم، اثرات بيشترى در زنده نگه داشتن جامعه و ايجاد روح و اميد بيشتر دارد؛ زيرا كسى كه معتقد به اصل فَرَج است بدون آنكه نجات دهنده را در قيد حيات و در كنار خود ببيند و او را احساس كند و ناظر اعمال خود بداند، چندان تأثيرى در وجود او ندارد، بر خلاف كسى كه معتقد است او زنده بوده و بر تمام احوالش ناظر است و هنگام گرفتارى هاى شديد به فرياد او خواهد رسيد. به طور حتم اعتقاد به چنين منجى و انتظار چنين شخصى تأثير به سزايى در روحيه انسان منتظر دارد، تأثيرى كه قابل مقايسه با تأثير نوع اول نيست. لذا شيعه به جهت اعتقاد به اين چنين انتظارى هميشه در طول تاريخ خود زنده بوده و هيچ گاه با اين همه فشارها كه بر او وارد شده اميد خود را از دست نداده است. آری شيعه هميشه خويش را در كنار منجى و مصلح خود احساس مى كند و اين نوع احساس آثار تربيتى و ايمانى بيشترى دارد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.