پاسخ اجمالی:
کتاب «تصحیح الاعتقاد بصواب الاعتقاد» که در واقع شرح «الاعتقادات شیخ صدوق» است و با نام مختصر «تصحیح الاعتقاد شیخ مفید» شهرت دارد توسط شیخ مفید ابوعبدالله محمد بن محمد بن نعمان تلعکبری معروف به ابن المعلم (م 410 ق) تصنیف شده است. در کتاب «الاعتقادات صدوق» برخی از مطالب و اعتقاداتی یافت می شود که مورد اتفاق نظر دانشمندان شیعه امامیه نیست و در برخی موارد خلاف مبانی اعتقادی شیعه است؛ بنابراین شیخ مفید برای زدودن ابهام از این مسئله به شرح و توضیح انتقادی این کتاب پرداخت و موارد چالش برانگیز آن را اصلاح و تصحیح نمود.
پاسخ تفصیلی:
کتاب «تصحیح الاعتقاد بصواب الاعتقاد» که در واقع شرح «الاعتقادات شیخ صدوق» است و با نام مختصر «تصحیح الاعتقاد شیخ مفید» شهرت دارد توسط شیخ مفید ابوعبدالله محمد بن محمد بن نعمان تلعکبری معروف به ابن المعلم (م 410 ق) تصنیف شده است. در کتاب «الاعتقادات صدوق» برخی از مطالب و اعتقاداتی یافت می شود که مورد اتفاق نظر دانشمندان شیعه امامیه نیست و در برخی موارد خلاف مبانی اعتقادی شیعه است؛ بنابراین شیخ مفید برای زدودن ابهام از این مسئله به شرح و توضیح انتقادی این کتاب پرداخت و موارد چالش برانگیز آن را اصلاح و تصحیح نمود.
شیوه نگارش و تدوین کتاب تصحیح الاعتقاد
شیخ مفید کتابش را در بیست و هشت فصل تنظیم کرده است که در برخی از آنها صرفا توضیح بیشتر درباره نظرات شیخ صدوق ارائه کرده و نظرات خود را نیز بر آن افزروده است ولی در برخی موارد به انتقاد و ابطال نظر استادش پرداخته و عقاید شیعه را از آنها مبرا دانسته است مثل سهو النبی که طرفداران آن بر این نظرند که پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام دچار سهو در امور مختلف شریعت می شوند و این مطلب خلاف مبانی اعتقادی شیعه می باشد.
شیخ در چهارده فصل کتابش به شدت از نظرات استادش انتقاد کرده و آنها را ابطال نموده است و بقیه فصل ها در واقع شرح و توضیح مطالب شیخ صدوق یا احادیث و آیات مورد استناد وی می باشد و اگر هم انتقاد یا اختلاف نظری با او داشته باشد درباره مسائل جزئی بوده و اختلاف نظر های علمی به شمار می رود.
مباحث مورد نقد شیخ مفید
مباحثی که شیخ مفید به انتقاد و ابطال نظرات شیخ صدوق پرداخته و نظرات صحیح و موافق با اصول تشیع را تبیین کرده است، عبارتند از:
1 ـ خلق افعال توسط انسان یعنی مسئله جبر و اختیارکه نظر شیخ صدوق در آن به مخلوق تقدیری بودن افعال انسان توسط خدا معطوف است و شیخ مفید در رد و ابطال آن از استادش شیخ صدوق نیز انتقاد کرده است که چرا بر اساس احادیث ضعیف سخن گفته و احادیث صحیح و ادله عقلی را نادیده گرفته است.
2 ـ معنای امر بین الامرین در مسئله جبر و تفویض؛
3 ـ اعتقاد درباره اراده و مشیت الهی که نگرش عقلانی و نظری به این مسئله را ضروری دانسته و ملاک فهم آن و تشخیص صحت مسائل آن را اصول عقلی دانسته است؛
4 ـ باب قضاء و قدر؛
5 ـ معنای فطرت؛
6 ـ معنای استطاعت که بر اساس آن انسان مکلف مورد مواخذه و حسابرسی قرار می گیرد.
7 ـ حقیقت و اقسام ارواح و نفوس که شیخ مفید همچنین به استنادهای استادش بر روایات ضعیف و حتی عدم توانمندی وی در تقریر و تبیین این مبحث اعتراض کرده و خرده گرفته است.
8 ـ مسئله بداء که شیخ صدوق در صدد اثبات آن از طریق استدلال و البته جدل بوده است (بر خلاف خط مشی وی در سایر مباحث کتاب که حدیثی بود) و شیخ مفید با رد روش عقلانی بر اثبات مسئله بداء، بر روائی بودن اصل آن مسئله کرده است.
9 ـ باب مرگ که شیخ صدوق عنوان آن را حقیقت مرگ آورده ولی به جای ذکر حقیقت آن به بیان عقوبت انسان ها پس از مرگ پرداخته است و شیخ مفید با یادآوری این نکته به بیان حقیقت مرگ پرداخته است.
10 ـ باب قبر که همچنین به جای ذکر حقیقت قبر و اثبات آنچه در آنجا اتفاق می افتد، فقط اصل وجود آن را مورد تایید قرار داده است و شیخ مفید به حقیقت آن توجه کرده و آن را توضیح داده است.
11 ـ کیفیت نزول وحی بر پیامبر (ص) که همچنین تاکید شیخ مفید بر انتقاد از استفاده استادش از احادیث ضعیف و نادر بوده است در حالی که اختلاف نظرهای فراوانی میان دانشمندان شیعه درباره این مسئله وجود دارد و نمی توان به این سادگی و با استناد به برخی احادیث ضعیف از کنارش گذشت.
12 ـ کیفیت نزول قرآن که در این موضوع اشکالات مهم و اساسی را به نظرات شیخ صدوق وارد کرده است.
13 ـ مسئله عصمت که از مهم ترین مسائل امام تو نبوت به شمار می رود و لغزشگاه بسیاری از متکلمان اسلامی به ویژه اهل سنت بوده و هست.
14 ـ معنای غلو که شیخ مفید در این بحث بر همه محدثانی که به هر بهانه ای دانشمندان بزرگ و جلیل القدر شیعه را غالی دانسته اند تاخته و خرده گرفته است و به بازسازی نظرات آنها و معنای غلو پرداخته است.
بقیه مطالب کتاب در واقع شرح عبارات شیخ صدوق یا کلمات روایات نقل شده توسط او بوده و اگر هم در برخی موارد نظرات او را نقد کرده است، در واقع اختلاف نظر علمی و مسئله ای در بابمسائل و مباحث کتاب می باشد نه اختلاف اساسی و مبنایی.
عوامل مهمی که شیخ مفید را بر آن داشته تا این شرح را بر کتاب استادش بنویسد:
اولا: خود نظرات شیخ صدوق در بیش از نصف کتاب، مطالبی نیست که همه دانشمندان شیعه در مورد آنها اتفاق نظر داشته باشند و فقط نظر خود او بوده است و شیخ مفید برای تصحیح این عقائد و پیش گیری از سوء استفاده مغرضان اهل بیت و تشیع که شاید روزی از آن مطالب برای تضعیف و رد تشیع و نسبت های ناروا به آن بهره بجویند، همت گمارد.
ثانیا: روایات به کار رفته در این کتاب که برای اثابت عقائد شیعه مورد استناد قرار گرفته است چندان مورد اعتماد و قابل استناد نبوده اند و در مقابل روایات صحیح و معتبری قرار داشتند که می توان نظر صریح شیعه و اهل بیت پیامبر علیهم السلام را از آنها استخراج کرده و به آنها استناد نمود. بنابر این به نظر شیخ مفید ردّ این احادیث ضروری به نظر رسیده است.
کتاب شیخ مفید همواره در طول تاریخ مورد توجه متکلمان شیعه و سنی بوده و هست و شرح و تلخیص های متعددی بر آن نوشته شده است و همچنین بارها در کشورهای اسلامی مثل عراق و ایران به چاپ رسیده و در غالب نرم افزارهای علوم اسلامی موجود است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.