پاسخ اجمالی:
در اسلام برای «آزادی» حدودی ذکر شده که «عدالت» یکی از آن حدود است. یکی دیگر از حد و مرزهای آزادی از منظر اسلام «ربوبیت و مالکیت تکوینی» است؛ زیرا خداوند بر انسان سلطه دارد، در نتیجه همه تصرفات انسان مشروط به اذن خداوند است. حدّ دیگر آزادی، «قانون» است؛ لکن اسلام قانونی را معتبر می داند که مطابق با مصالح واقعی انسان ها باشد و این مصالح را کسی می داند و می شناسد و می تواند به طور صحیح آن را بیان کند که انسان را آفریده است.
پاسخ تفصیلی:
در اسلام برای «آزادی» حدّ و مرزهایی ذکر شده است که می توان به این موارد اشاره کرد:
1- «عدالت»
اسلام یکی از حدود «آزادی» را «عدالت» می داند. از این رو خداوند در قرآن کریم می فرماید: «لا یجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلی أَلّا تَعْدِلُوا إِعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی»(1)؛ (دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند. عدالت کنید، که به پرهیزکاری نزدیک تر است).
اسلام بر خلاف دیگران اگر «عدالت» را حدّ «آزادی» می داند، معیار شناخت آن را نیز به صورت منطقی مشخص کرده است. از یک سو عقل قطعی، و از سوی دیگر و در موارد نارسایی عقل بشری، شریعت و وحی، معیار شناسایی آن است؛ به عنوان مثال: ظلم عقلاً ممنوع است، امّا مصادیق ظلم به خدا را وحی مشخص می کند و شناسایی ظلم به مردم در مواردی نیاز به شرع ندارد و در مواردی نیاز به این امر است.
2- ربوبیت و مالکیت تکوینی
راز دست یابی به حدّ صحیح «آزادی»، توجه به عنصر مسئولیتی است که انسان نسبت به هدف خلقت و عوامل وجودی خود بر عهده دارد. انسان نسبت به همه کسانی که به نوعی نسبت به شخص و شؤون وجودی او سلطه دارد، مسؤول است و از این رو در برابر آنان به طور مطلق آزاد نیست و آنان کم و بیش می توانند او را امر و نهی کنند. اما کسانی که دارای چنین علّیتی نسبت به او نیستند، حق ندارند که به او فرمان دهند.
خدای متعال نسبت به انسان، «ربوبیت» و «مالکیت تکوینی» دارد، در نتیجه آدمی نسبت به هیچ چیز حق اصیل ندارد و طبعاً همه تصرفاتش در اشیای عالم مشروط به اذن و اجازه خداوند متعال است؛ یعنی او حق دارد بر انسان فرمان براند و چگونگی تصرفات او را تعیین کند؛ یعنی اگر کسی اذن فرمانروایی دارد او صاحب حکومت بر آدمیان می شود.
3- قانون
در اعلامیه جهانی حقوق بشر حدّ دیگر آزادی، قانون بشری است؛ این اعلامیه، قانونی را معتبر می انگارد که موافق با خواسته های نفسانی انسان باشد. و منشأ اعتبار قانون را آرا و امیال مردم می داند، امّا اسلام قانونی را معتبر می داند که مطابق با مصالح واقعی انسان ها باشد.(2) آری حدّ «آزادی» را کسی می داند و می شناسد و می تواند به طور صحیح آن را بیان کند که انسان را آفریده است. آن کس که «آزادی» را - همانند همه نعمت های دیگر - به انسان عطا کرده است می تواند حدّ استفاده از آن را نیز تعریف کند.
در یک کلام، از دیدگاه اسلام حدّ «آزادی» و خطّ قرمز آن، احکام و موازین اسلام است چرا که این موازین که از سوی خدای عالِم به حقایق و عادل مطلق صادر شده عین عدالت است.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.