پاسخ اجمالی:
برداشت برخی از عوام در مورد «قضا و قدر» اين است كه سرنوشت هر كس از اول، بدون اطّلاع و حضورش، از طرف خداوند تعيين شده و ناچار است به آن برسد، چه بخواهد و چه نخواهد؛ و تلاش هاي او براى تغيير سرنوشتش بیهوده است. این نوع تفسیر از قضا و قدر از طرف اسلام بشدّت محكوم شده است؛ چراكه باعث مي شود تمام مفاهيم مسلّم اسلامى از قبيل تكليف، جهاد، كوشش، استقامت، پاداش و كيفر، بهشت و دوزخ، سؤال و حساب و... زير سؤال برود.
پاسخ تفصیلی:
يكي از مسائلي كه در منابع مذهبي به آن تصريح شده، مسئله «قضا و قدر» است. در اين ميان عوام مردم تفسير و برداشت نامناسبي از اين مسئله داشته اند. آنها چنين تفسير مى كنند: «سرنوشت هر كس از روز نخست، بدون اطّلاع و حضور او، از طرف خداوند تعيين شده است، بنابراين هر كس با سرنوشت معيّنى از مادر متولّد مى شود كه قابل دگرگونى نيست. هر انسانى نصيب و قسمتى دارد كه ناچار بايد به آن برسد، چه بخواهد و چه نخواهد و كوششها و تلاشها براى تغيير سرنوشت، نصيب و قسمت، و قضا و قدر بيهوده و مبارزه با مشيّت الهى است ...».
حال اگر قضا و قدر را چنين تفسير كنيم، جنبه تخديرى آن قابل انكار نيست؛ زيرا چنين تفسيرى به ما مى گويد، اگر يك روز كسانى مانند «بنى اميّه خونخوار» و يا «بنى عبّاس غارتگر» و يا «ارتش مغول» به ما حمله كرده و بر ما چيره شدند، بايد تسليم باشيم، چون قضا و قدر الهى است!
امّا بررسى منابع اسلامى نشان مى دهد كه چنان تفسيرى بشدّت از طرف اسلام محكوم شده است و قبول و پذيرش آن، تمام مفاهيم مسلّم اسلامى را، از قبيل تكليف، جهاد، سعى و كوشش، استقامت، پاداش و كيفر، بهشت و دوزخ، سؤال و حساب و... به هم مى ريزد، و مفهومى براى آنها باقى نمى گذارد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.