پاسخ اجمالی:
اراده و مشيت خدا در زمينه وسعت و تنگى روزى، مشروط به شرائطى است كه بر زندگى انسانها حكمفرماست و تلاشها، اخلاصها و فداكاريها و به عكس سستىها، تنبلىها و بخل و آلودگى نيتها، نقش تعيين كنندهاى در آن دارد، به همين دليل قرآن كراراً انسان را در گرو سعى و تلاش خود شمرده و بهره او را از زندگى به ميزان سعى و تلاشش مىداند. امام باقر(ع) مىفرمايد: «من مردى را كه در كار دنيايش تنبل باشد مبغوض مىدارم، كسى كه در كار دنيا تنبل باشد در كار آخرتش تنبلتر است».
پاسخ تفصیلی:
در سوره «رعد» آيه 26 مىخوانيم: «اَللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِر...»؛ (خدا روزى را براى هر كس بخواهد وسيع و براى هركس بخواهد تنگ قرار مىدهد) با توجه به اين آيه اين سؤال مطرح مىشود كه: تقسيم روزيها توسط خداوند چگونه با تلاش براى زندگى جمع مىشود؟
تنها اين آيه نيست كه مىگويد كم و زياد كردن روزى به دست خدا است. از آيات مختلف ديگر قرآن نيز همين معنى، به خوبى استفاده مىشود كه خدا روزى هر كس را كه بخواهد وسيع و روزى هر كس را كه بخواهد محدود مىسازد، اما اين سخن به آن معنى نيست كه بعضى از جاهلان پنداشتهاند كه بايد دست از فعاليت كشيد و در گوشهاى نشست تا خدا آنچه مقدر است برساند، اين گونه افراد كه تفكر منفىشان دستاويز خوبى است براى آنها كه مذهب را «مخدر» مىدانند، از دو نكته اساسى غافلند:
نخست اينكه خواستن و مشيت و اراده الهى - كه در آيات قرآن به آن اشاره شده - يك مسأله دلبخواه و بىحساب و كتاب نيست؛ بلكه در جاي خود ثابت شده است كه مشيت خداوند از حكمت او جدا نيست و هميشه روى حساب لياقتها و شايستگيها دور مي زند. ديگر اينكه: اين مسأله به معنى نفى عالَم اسباب نيست؛ چرا كه عالَم اسبابِ جهان تكوين، نيز خواست خدا و مشيت تكوينى خدا است و هيچگاه از مشيت تشريعى او جدا نخواهد بود. به عبارت روشنتر اراده خدا در زمينه وسعت و تنگى روزى، مشروط به شرائطى است كه بر زندگى انسانها حكمفرماست و تلاشها و كوششها و اخلاصها و فداكاريها و به عكس سستى و تنبلى و بُخل و آلودگى نيتها، نقش تعيين كنندهاى در آن دارد، به همين دليل قرآن مجيد كراراً انسان را در گرو سعى و كوشش و تلاش و فعاليت خود شمرده و بهره او را از زندگى به ميزان سعى و تلاشش مىداند. لذا در كتاب «وسائل الشيعه» در كتاب تجارت و كسب و كار، بابى در زمينه تلاش و كوشش براى تحصيل رزق و روزى عنوان كرده و احاديث متعددى در اين زمينه بيان مىدارد، نيز ابواب ديگرى در مذمت «بيكارى»، «پرخوابى» و «تنبلى» در طريق تحصيل نيازمنديهاى زندگى منعقد ساخته است. از جمله در حديثى كه از اميرمؤمنان علي(عليه السلام) در اين ابواب نقل شده مىخوانيم كه فرمود: «هنگامى كه موجودات در آغاز با هم ازدواج كردند، تنبلى و ناتوانى با هم پيمان زوجيت بستند و فرزندى از آنها بنام «فقر» متولد شد!».(1) در حديثى ديگر از امام صادق(عليه السلام) مىخوانيم: «در طلب روزى و نيازهاى زندگى تنبلى نكنيد؛ چرا كه پدران و نياكان ما به دنبال آن مىدويدند و آنرا طلب مىكردند!».(2) در حديث ديگرى از امام باقر(عليه السلام) مىخوانيم: «من مردى را كه در كار دنيايش تنبل باشد مبغوض مىدارم، كسى كه در كار دنيا تنبل باشد [با اينكه ثمرهاش بزودى نصيب او مىشود] در كار آخرتش تنبلتر است».(3) نيز از امام موسى بن جعفر(عليهما السلام) نقل شده است كه فرمود: «خداوند بنده پرخواب را مبغوض مىشمرد، خداوند انسان بيكار را دشمن مىدارد».(4)،(5)،(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.