پاسخ اجمالی:
امام صادق(ع) درباره «صراط» فرمود: «صراط طريق به سوى شناخت خداوند است. دو صراط است، صراطى در دنيا و صراطى در آخرت، امّا صراط در دنيا امام واجب الاطاعه ای است که هر كس او را بشناسد و به هدايتِ او اقتداء كند از صراط - كه پلى است بر روي جهنم - مى گذرد و هر كس او را در دنيا نشناسد در جهنم سقوط مى كند». در روايات اسلامى این راه، باریک و گذر از آن مشکل معرفی شده است، چرا که صراط مستقيم و راه حقیقت که همان ولایت اهل بیت(ع) است راهی دقیق و ظریف است که در کنار آن خطوط انحرافی زیادی وجود دارد.
پاسخ تفصیلی:
گرچه آگاهى تفصيلى نسبت به حقايق مربوط به قيامت و جهانِ پس از مرگ كه عالَمى است برتر و بالاتر از اين جهان، براى اهل دنيا غير ممكن است؛ ولى اين امر مانع از آگاهى اجمالى نسبت به آن نخواهد بود! آنچه از آيات و روايات اسلامى استفاده مى شود، اين است كه صراط، پلى است بر دوزخ در مسير بهشت كه نيكان و بدان بر آن وارد مى شوند، نيكان به سرعت از آن مى گذرند و به نعمت هاى بى پايان حق مى رسند و بدان سقوط كرده، سرازير دوزخ مى شوند!، حتى از پاره اى از روايات استفاده مى شود كه سرعت عبور مردم از آن بستگى به ميزان ايمان و اخلاص و اعمال صالح آنها دارد. در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم: «بعضى مانند برق از آن مى گذرند و بعضى همچون اسب تيزرو، بعضى با دست و زانوها، بعضى همچون پيادگان و بعضى به آن آويزان مى شوند [و مى گذرند] گاه آتش دوزخ از آنها چيزى را مى گيرد و چيزى را رها مى كند».(1)
چرا بايد از روى جهنم به سوى بهشت رفت؟ در اينجا نكات لطيفى است. از يكسو بهشتيان با مشاهده دوزخ، قدر عافيت بهشت را بهتر مى دانند و از سوى ديگر وضع صراط در آنجا تجسمى است از وضع ما در اينجا، بايد ار روى جهنم سوزانِ شهوات گذر كرد و به بهشت تقوا رسيد و از سوى سوم تهديدى است جدّى براى همه مجرمان و آلودگان كه سرانجام گذرگاهشان از اين راه باريك و خطرناك است. لذا در حديث «مفضل بن عمر» مى خوانيم كه: «مى گويد: از امام صادق(عليه السلام) درباره «صراط» سؤال كردم، فرمود: صراط همان طريق به سوى معرفت و شناخت خداوند متعال است». سپس افزود: «دو صراط است، صراطى در دنيا و صراطى در آخرت، امّا صراط در دنيا همان امام واجب الاطاعه است، هر كس او را بشناسد و به هدايتِ او اقتداء كند از صراط - كه پلى است بر روي جهنم - مى گذرد و هر كس او را در دنيا نشناسد قدمش بر صراطِ آخرت مى لرزد و در آتش جهنم سقوط مى كند».(2)
در تفسير امام حسن عسكرى(عليه السلام) اين دو صراط (صراط دنيا و آخرت) به صراط مستقيم معتدل بين «غلّو» و «تقصير» و «صراط آخرت» تفسير شده است.(3) اين نكته نيز قابل توجّه است كه در روايات اسلامى عبور از اين راه، پر خطر و مشكل شمرده شده است، در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم) و امام صادق(عليه السلام) آمده است: «اِنَّ عَلَى جَهَنَّمَ جِسْراً اَدَقُّ مِنَ الشَّعْرِ وَ اَحَدُّ مِنَ السَّيفِ»(4)؛ (بر دوزخ، پلى است باريكتر از مو و تيزتر از شمشير!).
صراط مستقيم و حقيقت «ولايت» و «عدالت» در اين دنيا نيز چنين است، باريكتر از مو و تيزتر از شمشير؛ چرا كه خطّ مستقيم، خط باريكى بيش نيست و بقيه هر چه هست خطوط انحرافى در چپ و راست است و طبيعى است كه صراط قيامت كه تجسّم عينى از اين صراط است چنين باشد؛ ولى با اين حال همان گونه كه قبلاً نيز اشاره شد گروهى با سرعت در سايه ايمان و اعمال صالح از اين جاده خطرناك مى گذرند. بدون شك ارتباط با پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) و خاندان رسول الله(صلى الله عليه و آله و سلم) مى تواند عبور از اين جاده مخوف را آسان سازد، در حديثى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) مى خوانيم: «اِذا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ وَ نُصِبَ الصِّراطُ عَلَى جَهَنَّمَ لَمْ يَجُزْ عَلَيْهِ اِلَّا مَنْ كانَ مَعَهُ جَوازٌ فيه وَلايَةُ عَلِيِّ بْنِ اَبي طالِب(عليه السلام)!»(5)؛ (روز قيامت هنگامى كه صراط روى جهنم قرار داده شود تنها كسانى از آن عبور مى كنند كه اجازه اى داشته باشند و در آن اجازه، ولايت علي بن ابي طالب(عليه السلام) بوده باشد). نظير همين معنى به تعبير ديگر درباره بانوى اسلام فاطمه زهرا(سلام الله عليها) آمده است. بديهى است ولايت امام علي(عليه السلام) و فاطمه زهرا(عليها السلام) از ولايت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) و علاقه به قرآن و اسلام و ساير پيشوايان معصوم جدا نيست، در واقع تا ارتباطى از نظر ايمان و اخلاق و عمل، با اين پيشوايان بزرگ برقرار نباشد عبور از صراط ممكن نيست و در اين زمينه روايات متعددى وارد شده است.(6)
آخرين سخن در اينجا درباره بُعد تربيتى ايمان به چنين صراطى است، گذرگاه مخوف، لغزنده، خطرناك، باريكتر از مو، تيزتر از شمشير، گذرگاهى كه مواقف و ايستگاه هاى متعددى دارد و در هر موقف از چيزى سؤال مى كنند، در يك جا از نماز، جاى ديگرى از امانت و صله رحم، جائى از عدالت و مانند آن، گذرگاهى كه اجازه عبور از آن بدون ولايت پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) و اميرمؤمنان علي(عليه السلام) و تخلّق به اخلاق آنها امكان پذير نيست و بالاخره گذرگاهى كه هر كس به مقدار نور ايمان و عمل صالحش توانائى عبور از آن را دارد و اگر كسى نتواند به سلامت از آن بگذرد سقوطش در دوزخ حتمى است و هرگز به كانون نعمت هاى معنوى و مادى پروردگار؛ يعنى بهشت راه نخواهد يافت.
توجّه به اين معانى و ايمان به آن بدون شك، بازتاب گسترده اى در اعمال انسان و تربيت او خواهد داشت و او را به دقت هر چه بيشتر در انتخاب راه هاى زندگى و جدا سازى دقيق حق از باطل و تخلق به اخلاق اولياء الله وادار مى سازد.(7)،(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.