پاسخ اجمالی:
از نظر پيامبر اكرم(ص)، بالاترين مقام در پيشگاه خدا در قيامت از آنِ كساني است كه بيش از همه براى خيرخواهى مردم گام بردارند. آنچه از روايت فهميده ميشود اين است كه خيرخواه مردم نه با حرف كه با عمل اقدام كند و خيرخواهيش را براي تمام انسانها حتی غير مسلمانها انجام دهد.
پاسخ تفصیلی:
بالاترين مقام در قيامت
«قَالَ رَسُولُ اللهِ(صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ): إنَّ أعْظَمَ النَّاسِ مَنْزِلَةً عِنْدَ اللهِ يَوْمَ القِيَامَةِ أمشَاهُمْ فِى أرْضِهِ بِالنَّصِيحَةِ لِخَلْقِهِ»(1)؛ (پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) مىفرمايد: برترين مقام در پيشگاه خدا در روز قيامت براى كسى است كه بيش از همه براى خيرخواهى مردم گام بردارد).
شرح حديث:
«نصيحت» در اصل و لغت به معناى خالص گردانيدن است و در اين گونه موارد اشاره به اين است كه انسان خالصانه و مخلصانه براى بندگان خدا قدم بردارد. اين روايت بالاترين مقام را در قيامت براى اين افراد مىداند. مرحوم علّامه مجلسى در تفسيرِ اين روايت مىفرمايد: اوّلين قدم در نصيحت اين است كه «ارشاده إلى مصالح دينه و دنياه و تعليمه إذا كان جاهلا و تنبيهه إذا كان غافلا»(2)؛ (يعنى از نظر فكرى كمك كند و راه و چاه را نشان دهد و اگر جاهل است به او بياموزد و اگر غافل است او را متنبّه كند).
ارشاد به مصالح دين و دنيا از دو راه است: گاهى جاهل است كه او را تعليم مىدهد و گاهى عالِم است؛ ولى غفلت كرده و او را متوجّه غفلت خودش مىكند. بسيارى از افراد راه و چاه را نمىدانند كه بايد به آنها آموخت و بسيارى هستند كه مىدانند؛ ولى غافلند كه در اين صورت بايد آنها را از غفلت بيدار كرد.
مرحله ديگرِ نصيحت اين است كه: «و الذبّ عنه و عن أعراضه إذا كان ضعيفاً»(3)؛ (و اگر ضعيف است از او دفاع كند).
حال با توجّه به اين تعاليم بايد دقّت كنيم و ببينيم كه آيين مردمى كدام آيين است؟ روايت مىفرمايد: كسى كه بيش از همه خيرخواه مردم است در روز قيامت از همه برتر است.
در روايت، تعبير «امشاهم» جالب است؛ يعنى حرف نزند؛ بلكه عمل و اقدام كند و همچنين تعبير «لخلقه» قابل توجّه است، يعنى نه فقط مسلمانها؛ بلكه تمام انسانها و حتّى شايد غير انسانها را هم شامل مىشود.
نكته ديگرى كه از اين روايت فهميده مىشود اينكه ابتدا خودش عالِم، آگاه و اهل عمل باشد؛ همان گونه كه شاعر در اين زمينه مىگويد:
آموزگار خلق شدى امّا *** نشناخته اى خود، الف و با را
و در مورد تنبيه غافل هم بايد خودش غافل نباشد تا بتواند غافلان را تنبيه كند؛ حمايت ضعيف هم به اين است كه خود قوى باشد.
اسلام بهترين راه را براى مردمى بودن، معرّفى مىكند؛ اگر ما مسائل مردمى اسلام را پر رنگ نشان داده و عمل كنيم جاذبه اسلام چند برابر مىشود و وقتى مردم ببينند كه ما هر آنچه را كه مىگوييم عمل هم مىكنيم و همه جا منافع مردم را در نظر بگيريم، به اين آيين گرايش پيدا مى كنند. به عنوان مثال مسلمان وقتى كارى را كه منافع بيشتر و اشتغالزايى كمترى دارد رها مىكند و كارى را كه اشتغالزايى بيشتر و منافع كمترى دارد، انتخاب مىكند تا مردم بيشترى از آن نفع ببرند، نشانگر اين است كه اسلام به جنبه مردمى اهميّت بيشترى مىدهد. در ميان غربىها كجا اين گونه از دفاعِ مظلوم سراغ داريد؟! آنها به دنبال حفظ منافع خود هستند. ما بايد شعارهاى مردمىِ اسلام را در سخن و عمل تبليغ كنيم تا جاذبه اسلام، دنيا را بگيرد و اگر اين تبليغاتِ مسموم عليه اسلام وجود نداشت، اسلام تمام دنيا را فرا مىگرفت. البتّه با وجودِ تمامِ اين تبليغات، اسلام در قلب اروپا و آمريكا در حال گسترش است.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.