پاسخ اجمالی:
در پاداش و مجازات الهى، همواره يك رابطه طبيعى و تكوينى ميان عمل با كيفر و پاداش وجود دارد؛ اما قرآن، عموم افراد پاك و با ايمان را در بهشت جاودانه دانسته، و همچنین مجازات بعضى از گناهكاران را نیز جاودانه می داند. از این رو می فرماید: «سعادتمندان، در بهشت تا آسمان و زمين برپاست باقى مى مانند». در مورد شقاوتمندان نیز می فرماید: «آنها، تا آسمان و زمين برپاست در دوزخ مى مانند، مگر آنچه خدا بخواهد».
پاسخ تفصیلی:
همان گونه كه خدمات و خلافكاري هاى همه مردم - از نظر كيفيّت و كميّت - يكسان نيست، پاداش و مجازات آنها نيز نمى تواند يكسان بوده باشد. در مقررات كيفرى و جزائى قوانين عادى بشرى نيز هيچ گاه مجازات كسى كه مثلاً يك انگشترى ارزان قيمت را سرقت كرده با مجازات كسى كه حمله به خانه مردم نموده و ضمن سرقت تمام هستى اهل آن خانه، زنان و كودكان آنها را نيز به قتل رسانيده است هرگز مساوى نمى باشد.
در پاداشها و مجازات هاى الهى كه از هر نظر حساب شده است، و دور از اشتباهات و غلط كارهايى است كه قوانين بشرى معمولاً از آنها خالى نيست، اين تناسب دقيقاً در ميان «اعمال» از يكسو و پاداش و كيفر آنها از سوى ديگر وجود دارد. به خصوص اينكه: همواره يك رابطه طبيعى و تكوينى ميان «عمل» و «كيفر و پاداش» موجود است.
بنابراين تفاوت پاداشها و كيفرهاى اشخاص، امرى است روشن و تا اينجا بحثى نيست؛ اما از منابع اسلامى - اعم از قرآن و كتب معتبر حديث - به خوبى استفاده مى شود كه عموم افراد پاك و با ايمان جاودانه در بهشت خواهند بود، و بعضى از افراد گناهكار كه وجود آنها غرق در كفر و انكار و گناه و تجاوز شده است براى هميشه در مجازات و عذاب دوزخ مى مانند، و به تعبير ديگر مجازات آنها نيز جاودانه است.
در زبان قرآن از اين موضوع به «خلود» تعبير شده كه در اصل لغت به معنى بقاى چيزى به حال خود است، و اگر به اشياء فسادناپذير «خالد» گفته مى شود نيز به همين جهت است.
از 25 مورد كه در قرآن مجيد كلمه «خالدون» به كار رفته چهارده مورد آن درباره عذاب دوزخ و جاودانگى آن است و از 44 مورد كه كلمه «خالدين» به كار رفته سيزده مورد مربوط به اين قسمت مى باشد، گاهى علاوه بر تعبير به خلود، با عبارات ديگرى جاودانگى پاداش و كيفر مشخص شده است؛ مثلاً در سوره «هود» در مورد نيكوكاران سعادتمند مى خوانيم: «وَ أَمَّا الَّذينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدينَ فيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الأَرْضُ إِلّا ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ»(1)؛ (اما سعادتمندان، در بهشت تا آسمان و زمين برپاست باقى مى مانند - مگر آنچه را كه خدا بخواهد - اين بخششى است قطع نشدنى). همچنین در مورد شقاوتمندان مى گويد: «خالِدينَ فيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ اْلأَرْضُ إِلّا ما شاءَ رَبُّك»(2)؛ (آنها، تا آسمان و زمين برپاست در دوزخ مى مانند، مگر آنچه خدا بخواهد).
روشن است كه استثناء آخر آيه (مگر آنچه را خدا بخواهد) به معنى قطع پاداش و كيفر نيست؛ بلكه بيان قدرت پروردگار است يعنى نه آنكه خيال شود با چنان پاداش و كيفرى كار از دست خدا بيرون مى رود نه، همه چيز همچنان در قبضه قدرت اوست. شاهد اين سخن ذكر جمله: «عَطاءَ غَيْرَ مَجْذُوذِ»؛ (اين بخششى است قطع نشدنى) بعد از استثناء مذكور است.
به علاوه اگر كسى در دوام كيفر بدكاران ترديد كند در دوام پاداش نيكوكاران جاى ترديدى وجود ندارد و اين قرينه ديگرى است بر آنچه گفتيم.(دقت كنيد)(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.