پاسخ اجمالی:
حكم مزبور از آغاز جنبه موقتى داشته و هدفی را دنبال می کرد؛ پس از محقّق شدن هدف آیه، آن حکم نسخ شد. اين دستور به خاطر آن بود كه گروهى از مردم، مخصوصا اغنيای جامعه مرتبا مزاحم پيامبر(ص) مى شدند و با او نجوى مى كردند؛ اين كار علاوه بر اين كه وقت گرانبهاى پیامبر(ص) را مى گرفت، سبب اندوه و نگرانی ديگران(فقرا) می شد. ضمن اینکه در این آیه نه تنها از فقرا براي درد دل پولي خواسته نشده است، بلکه خود این صدقات هم به فقرا می رسید.
پاسخ تفصیلی:
خداوند در آیه 12 سوره مجادله می فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَأَطْهَرُ ۚ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»(1)؛ (اى كسانى كه ايمان آورده ايد هنگامى كه می خواهيد با رسول خدا نجوى كنيد قبل از آن صدقه اى [در راه خدا] بدهيد، اين براى شما بهتر و پاكيزه تر است، و اگر توانايى نداشته باشيد خداوند غفور و رحيم است).
در شان نزول این آیه آمده است که اين دستور به خاطر آن بود كه گروهى از مردم مخصوصا از اغنيا مرتبا مزاحم پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى شدند و با او نجوى مى كردند، اين كار علاوه بر اين كه وقت گرانبهاى پيغمبر(صلی الله علیه و آله) را مى گرفت، سبب اندوه و نگرانی ديگران (فقرا) می شد. هدف گروهى از نجوى كنندگان اين بود كه از اين راه بر ديگران برترى پیدا كنند.
پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) هم از روى بزرگوارى خاص خود، در عين حال كه ناراحت بود از آنها ممانعت نمى كرد، تا اینکه خداوند این آیه را نازل كرد و به آنها دستور داد كه قبل از نجوى كردن با پيامبر(صلی الله علیه و آله) صدقه اى به مستمندان بپردازند و فرمود: «ذلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ أَطْهَرُ»؛ (اين براى شما بهتر و پاكيزه تر است).
«خير» بودن اين صدقه هم براى توانگران بود، زيرا موجب ثوابى مى شد، و هم براى نيازمندان، چرا كه وسيله كمكى به آنها محسوب مى گشت و «اطهر» بودنش از اين نظر بود كه قلوب اغنيا را از حب مال مى شست، و قلوب نيازمندان را از كينه و ناراحتى، زيرا هنگامى كه نجوى از صورت مجانى در مى آيد و نياز به دادن صدقه اى داشت، طبعا كمتر مى شد، همان گونه اى كه شد و اغنياء از نجوى خوددارى كردند. اين يك نوع پاكيزگى براى محيط فكرى و اجتماعى مسلمانان بود.(2)
از آنجا كه اگر وجوب صدقه قبل از نجوى عموميت داشت، فقرا از طرح مسائل مهم يا نيازهاى خود در برابر پيامبر(صلی الله علیه و آله) به صورت نجوى محروم مى شدند، در ذيل آيه حكم صدقه را از اين گروه برداشته مى فرمايد: «فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ»؛ (اگر توانايى نداشته باشيد خداوند غفور و رحيم است).
و به اين ترتيب آنها كه تمكن مالى داشتند دادن صدقه قبل از نجوى براى آنان واجب بود، و آنها كه نداشتند بدون آن مى توانستند با پيامبر(صلی الله علیه و آله) نجوى كنند.
جالب اينكه دستور فوق آزمون جالبى شد و همگى جز يك نفر از دادن صدقه و نجوى خوددارى كردند، و او امير مؤمنان على(علیه السلام) بود. اينجا بود كه آنچه لازم بود روشن شود، روشن شد و آنچه بايد مسلمانان از اين دستور بفهمند و درس بگيرند، گرفتند، لذا آيه بعد نازل گرديد و اين حكم را نسخ كرد و فرمود: «أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقاتٍ»(3)؛ (آيا ترسيديد فقير شويد كه از دادن صدقه قبل از نجوى خوددارى كرديد)؟!
به این ترتیب مشخص شد در اين نجواها غالبا مسائل حياتى مطرح نمى شد و نیز حب مال در دل آنها، از علاقه به نجواى پيامبر(صلی الله علیه و آله) بيشتر است و گرنه چه مانعى داشت كه اين گروه قبل از نجوى صدقه اى مى دادند و نجوى مى كردند، به خصوص اينكه مقدار خاصى براى صدقه نيز تعيين نشده بود و مى توانستند با مبلغ كمى اين مشكل را حل كنند.
بنابراین از قرائن موجود در آيه و شان نزول آن به دست می آید که هدف آزمايشى بود براى افراد پر ادعايى كه از اين طريق اظهار علاقه خاصى به پيامبر(صلی الله علیه و آله) مى كردند. از اين گذشته، اين حكم براى هميشه در مسلمانان اثر گذاشت، و نشان داد تا ضرورتى نباشد نبايد وقت گرانبهاى پيامبر(صلی الله علیه و آله) و ديگر رهبران بزرگ اسلامى را با نجوى گرفت، و وسيله ناخشنودى مردم را فراهم ساخت، و در حقيقت كنترلى بود براى نجواها در آينده.
البته حكم مزبور از آغاز جنبه موقتى داشت و پس از آنكه هدف آن تامين گرديد نسخ شد، هر چند مردم از اين معنى احيانا آگاه نبوده و آن را هميشگى تصور مى كردند.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.