پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در نهج البلاغه، به همه كسانى كه در جهاد با دشمن غدّار و مكّار، سستى نشان مى دهند و با عذرتراشى ها، شانه از زير بار مسئوليت تهى مى كنند هشدار مى دهد كه آينده اى بسيار تاريك در پيش داريد، آينده اى كه دشمن در آن بر شما مسلّط مى شود و چنان ضربات خود را بى رحمانه بر پيكر شما وارد مى كند كه عقل و هوش را از دست خواهيد داد.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در بخشی از خطبه 116 نهج البلاغه، به همه كسانى كه در جهاد با دشمن غدّار و مكّار، سستى نشان مى دهند و با عذرتراشى ها، شانه از زير بار مسئوليت تهى مى كنند هشدار مى دهد كه آينده اى بسيار تاريك، در پيش داريد، آينده اى كه دشمن در آن بر شما مسلّط مى شود و چنان ضربات خود را بى رحمانه بر پيكر شما وارد مى كند كه عقل و هوش را از دست خواهيد داد، حضرت مى فرمايد: (اگر شما همانند من، از آنچه پنهان است خبر داشتيد و آينده سياه و ظلمانى خود را مى ديديد از خانه ها بيرون آمده، سر به بيابان مى گذاشتيد، بر اعمال خويش گريه مى كرديد و بر سر و صورت مى زديد!)؛ «وَ لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ مِمَّا طُوِيَ(1)عَنْكُمْ غَيْبُهُ، إذاً لَخَرَجْتُمْ إلَى الصُّعُدَاتِ(2)تَبْكُونَ عَلَى أَعْمَالِكُمْ، وَ تَلْتَدِمُونَ(3)عَلَى أَنْفُسِكُمْ». و به اين نيز قناعت نمى كرديد، بلكه (اموال خود را بدون نگهبان و بى آن كه كسى را جانشين خود در آن قرار دهيد رها مى كرديد، هر يك از شما از شدت وحشت تنها به خود مى پرداخت و به ديگرى توجّه نداشت!)؛ «وَ لَتَرَكْتُمْ أَمْوَالَكُمْ لاَ حَارِسَ لَهَا وَ لاَ خالِفَ(4)عَلَيْهَا، وَ لَهَمَّتْ كُلَّ امْرِىء مِنْكُمْ نَفَسُهُ، لاَ يَلْتَفِتُ إلَى غَيْرِهَا».
اين تعبيرات، حال كسى را مجسّم مى كند، كه گرفتار مصايب عظيمى شده، به گونه اى كه همه چيز را جز نجات جان خويش، فراموش كرده است، سر به بيابان نهاده و پيوسته بر سر وصورت مى زند، اشك مى ريزد، و فرياد مى كشد، اموالى را كه آن همه در نظرش اهميّت داشت و در حفظ آن همواره مى كوشيد به كلّى رها كرده و به پشت سرخويش نگاه نمى كند حتى عزيزترين عزيزانش را به دست فراموشى سپرده است.
بعضى از مفسّران نهج البلاغه، معتقدند: اين تعبيرات مربوط به اهوال و وحشتهاى روز قيامت است كه در قرآن مجيد در آيات مختلف به آن اشاره شده است ولى با توجه به ذيل خطبه كه سخن از جنايات وحشتناك «حجّاج» مى گويد و شأن ورود خطبه، كه نظر به سستى مردم «كوفه» در جهاد با دشمن دارد، اين معنى بسيار بعيد است و ظاهر اين است كه ناظر به سلطه «بنى اميه» و جنايات عظيم «حجّاج» و امثال او مى باشد.
و در ادامه اين سخن امام(عليه السلام) به منشأ و سرچشمه اصلى اين حوادث اشاره مى كند و مى فرمايد: (ولى متأسفانه تذكراتى را كه به شما داده شده بود فراموش كرديد، و از آنچه بر حذر داشته شده بوديد، ايمن گشتيد، در نتيجه عقل شما گمراه و سرگردان شد، و امورتان پراكنده گشت!)؛ «وَ لَكِنَّكُمْ نَسِيتُمْ مَا ذُكِّرْتُمْ، وَ أَمِنْتُمْ مَا حُذِّرْتُمْ، فَتَاهَ(5)عَنْكُمْ رَأْيُكُمْ، وَ تَشَتَّتَ عَلَيْكُمْ أَمْرُكُمْ».
هرگز تصوّر نكنيد حوادثِ دردناكى كه در انتظار شماست، غافلگيرانه است، ابداً چنين نيست، بارها به شما تذكّر داده ام، و حق نصيحت را ادا كرده ام، و گفتنى ها را گفته ام، و هشدار داده ام ولى افسوس! گوش شنوا در ميان شما نبود، تمام آنچه را گفتم به فراموشى سپرديد، و همه اندرزها را ناديده گرفتيد، به همين دليل، تصميمات لازم را به موقع نگرفتيد، و براى مقابله با دشمنان خطرناكتان، برنامه ريزى نكرديد، و اين است نتيجه كارِ شما، كه دشمنان بى رحم و غدّار بر شما مسلّط مى شوند، وبلايى بر سرتان مى آورند كه در تاريخ بى سابقه است.
سپس امام(عليه السلام) مى فرمايد: (به خدا سوگند! دوست داشتم كه خدا ميان من و شما، جدايى مى افكند و مرا به كسى كه نسبت به من از شما سزاوارتر و شايسته تر است ملحق مى ساخت)؛ «وَ لَوَدِدْتُ أَنَّ اللهَ فَرَّقَ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ، وَ أَلْحَقَنِي بِمَنْ هُوَ أَحَقُّ بِي مِنْكُمْ».
اشاره به اين كه اكنون كه شما اصلاح ناپذيريد اى كاش! من از شما جدا شده بودم و اى كاش! مقدّراتِ الهى، اجازه مى داد به گروهى مى پيوستم كه آنها هماهنگ با افكار و برنامه هاى من بودند.
و در ادامه اين سخن، به شرح ويژگيهاى قوم و گروهى كه آنها را شايسته هم نشينى و همدلى و همگامى خود مى داند، پرداخته، و چنين مى فرمايد: (همان ها كه به خدا سوگند! افكارشان خجسته و پربار و صاحب وقار و بردبارى بودند، همان ها كه به حقّ سخن مى گفتند و ظلم و ستم را ترك كردند، آنها كه از پيش در طريق هدايت گام نهادند و در راه روشنى، به سرعت پيش رفتند، در نتيجه به سعادت جاويدان و زندگى گوارا و پرارزش دست يافتند)؛ «قَوْمٌ وَ اللهِ مَيَامِينُ(6)الرَّأْيِ، مَرَاجِيحُ(7)الْحِلْمِ، مَقَاوِيلُ بِالْحَقِّ، مَتَارِيكُ(8)لِلْبَغْيِ. مَضَوْا قُدُماً(9)عَلَى الطَّرِيقَةِ، وَ أَوْجَفُوا(10)عَلَى الْمَحَجَّةِ، فَظَفِرُوا بِالْعُقْبَى الدَّائِمَةِ، وَ الْكَرَامَةِ الْبَارِدَةِ».
اين تعبيرات، اشاره روشنى به پيامبر و گروهى از اصحاب خاص او دارد كه داراى ويژگيهاى ششگانه بالا بودند، دو ويژگى در فكر و انديشه که داشتن انديشه هاى پربار و عقل كافى است و دو ويژگى در برنامه هاى زندگى که طرفدارى از حق و مبارزه با ظلم است و دو ويژگى در عمل که گام برداشتن در طريق حق و سرعت براى رسيدن به مقصد است و نتيجه اين ويژگيها كه سعادت جاويدان و زندگى گوارا و پرارزش است.(11)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.