پاسخ اجمالی:
«قبولي عمل» مقدمه است براي اينكه خدا خود انسان را قبول فرمايد. افراد كريم و صالح اين چنين هستند: هم عمل و عبادتشان قبول مي شود و هم گوهر ذات آنها قبول مي شود و اين به خاطر آن است كه آنها هم عملشان صالح است و هم خودشان صالح هستند؛ در حالي كه از ديگران نماز و روزه قبول مي شود؛ اما معلوم نيست كه ذات آنها هم مورد قبول باشد.
پاسخ تفصیلی:
حضرت رسول اكرم(صلی الله و علیه و آله و سلم) در بخشی از خطبه شعبانيه مي فرمايد: «أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيح»(1)؛ (نفسهاي شما در اين ماه خود، تسبيح است) هر نفسي كه مي كشيد مثل آن است كه گفته باشيد: «سبوح قدوس». «وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَة»؛ (خوابتان در اين ماه عبادت است). «و أَعْمالُكُم فِيهِ مَقْبُول»؛ (كارهايی را كه انجام مي دهيد خدا قبول مي كند). قبولي عمل مقدمه است براي اينكه خداوند خود انسان را قبول فرمايد. لذا در قرآن كريم دو نمونه تعبير دارد:
1ـ اينكه خداوند عمل عده اي را قبول مي كند. 2ـ خدا عده اي را قبول مي كند، نه اينكه فقط عمل آنان قبول شود؛ چون گروهي عمل صالح دارند و گروهي، خود صالح هستند. آنان كه جزء «الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»(2) هستند؛ يعني كارهاي خوب دارند، ولي هنوز به آن مقام نرسيدند كه ذات و گوهرشان خوب بشود. احياناً ممكن است در معرض خطر باشند.
اما دسته دوم، جزء «صالحين» هستند، مثل ابراهيم خليل(سلام الله عليه) كه قرآن در شأن او مي فرمايد: «وَ إِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحينَ»(3) صالح يعني كسي كه گوهر ذاتش شايسته شده است. اينها را خدا قبول مي كند. تعبير قرآن درباره حضرت مريم(عليها السلام) اين است. «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً»(4) خداوند كريم مريم را قبول كرد. نه اين كه فقط عبادتها و نماز و روزهاش را قبول كند، چون نماز و روزه ديگران را هم قبول مي كند؛ بلكه گوهر ذات افراد كريم را خدا قبول مي كند و قبولي عمل، طليعه اي است براي اينكه انسان به جايي برسد تا ذاتش مقبول باشد.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.