پاسخ اجمالی:
در تفسیر آيه 27 سوره «حديد» در منابع اهل سنت آمده كه مراد از «يُؤتيِكُمْ كِفْلَيْن مِنْ رَحْمَتِهِ» حسن و حسين(ع) است كه خداوند به على(ع) مرحمت فرمود و منظور از «يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشوُنَ بِهِ»، علي(ع) است كه نور امت اسلام و مايه هدايت آنها است. به هر حال اين، فضيتلى است که از برترين فضائل است و دارنده آن از هر كس براى خلافت پيامبر(ص) شايسته تر است.
پاسخ تفصیلی:
در آيه 27 سوره «حديد» مى خوانيم: «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمِنُوا اِتَّقُوا اللهَ وَ آمَنُوا بِرَسُولِهِ يُؤتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ يَغْفِرْلَكُمْ وَ اللهُ غَفُورٌ رَحيمٌ»؛ (اى كسانى كه ايمان آورده ايد! تقواى الهى پيشه كنيد و به پيامبرش ايمان بياوريد تا بهره اى دو چندان از رحمتش به شما بدهد و براى شما نورى قرار دهد كه با آن [در ميان مردم و در مسير زندگى خود] راه برويد و گناهان شما را ببخشد و خداوند آمرزنده و مهربان است).
در «شواهد التنزيل» از ابن عباس در تفسير اين آيه نقل مى كند كه مراد از جمله «يُؤتيِكُمْ كِفْلَيْنَ مِنْ رَحْمَتِهِ» حسن و حسين(عليهما السلام) است كه خداوند به على(صلى الله عليه وآله) مرحمت فرمود و منظور از «يَجْعَلْ لَكُمْ نُوراً تَمْشوُنَ بِهِ» على بن ابى طالب(عليه السلام) است كه نور امت اسلام و مايه هدايت آنها است.(1)
ابن عباس اين سخن را از خود نگفته است؛ زيرا در حديث ديگرى در همان كتاب با سند خود از جابر بن عبدالله از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل شده كه: در تفسير «يُؤتِكُمْ كِفُلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ» فرمود: منظور حسن و حسين(عليهما السلام) است و در تفسير «وَ يَجْعَلْ لَكُمْ نِوراً تَمْشُونَ بِهِ» فرمود: منظور على بن ابى طالب(عليه السلام) است.(2)
در همان كتاب از ابوجعفر الباقر(عليه السلام) در تفسير همين آيه نقل مى كند كه فرمود: «مَنْ تَمَسَّكُ بِوَلايَةِ عَلِىٍّ فَلَهُ نُور»(3)؛ (كسى كه به ولايت على(عليه السلام) تمسك جويد نور و روشنايى دارد).
و در تأييد اين معنى از ابو سعيد خدرى نقل مى كند كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: «اَما وَ اللهِ لايُحِبُّ اَهْلَ بَيتى عَبْد اِلاّ اَعطاهُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ نُوراً حتّى يَرِدَ عَلَىَّ الْحَوْضَ!»(4)؛ (به خدا سوگند هيچ بنده اى اهل بيت مرا دوست نمى دارد مگر اينكه خداوند عزّوجل [در قيامت] نورى به او مى دهد تا در كنار حوض كوثر نزد من آيد).
در «كنز العمّال» از على(عليه السلام) نقل شده است كه فرمود: «اَنا عَبْدُاللهِ وَ اَخُو رَسُولِهِ وَ اَنا الصِّدِّيقُ الاَكْبَرُ لايَقُولْها بَعْدى اِلاّ كَذّاب مُفْتَر وَ لَقَدْ صَلَّيْتُ قَبلَ النّاسِ سَبْعَ سِنينَ»(5)؛ (منم بنده خدا و برادر رسول خدا، و منم صديق اكبر، و اين سخن را بعد از من [جز من] كسى نمى گويد، مگر دروغگوى افترا زننده و من هفت سال قبل از مردم [با رسول خدا] نماز مى خواندم).
اشاره به اينكه نخستين كسى كه تصديق پيامبر خدا كرد [از مردان] من بودم، بنابر اين شايسته عنوان «صديق اكبر» منم.
در همان كتاب از معاذ عدويّه نقل شده است كه مى گويد: از على(عليه السلام) بر منبر بصره چنين شنيدم كه مى فرمود: «اَنَا الصِّدِّيقُ الاَكبَرُ آمَنْتُ قَبْلَ اَن يُؤمِنَ اَبُوبَكْر وَ اَسْلَمْتُ قَبْلَ ان يُسْلِمَ»(6)؛ (منم صديق اكبر [چرا كه] ايمان آوردم پيش از آنكه ابوبكر ايمان آورد و اسلام آوردم قبل از آنكه او مسلمان شود!).
به هر حال اين فضيتلى است که از برترين فضائل می باشد و دارنده آن از هر كس براى خلافت پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) شايسته تر است.
علامه امينى(ره) بحث بسيار مشروحى در مورد ايمان آوردن على(عليه السلام) به پيامبر(صلى الله عليه وآله) به عنوان نخستين نفر از مردان، در جلد سوم الغدير آورده و مدارك بسيار گسترده اى از معروفترين كتب دانشمندان اهل سنت در آنجا نقل كرده و حتى اشعار زيادى از شعراى اسلامى را نيز به عنوان شاهد آورده است.(7)،(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.