پاسخ اجمالی:
قرامطه براى جان و مال کسانى که باطنیه نبودند هیچگونه احترامى قائل نبودند. آنان پرده و درِ کعبه را کنند و حجرالأسود را از جاى خود در آوردند و به یمن برند. آنان احکام و مقررات ظاهرى اسلام را به مقامات باطنى عرفانى تأویل مى کنند و ظاهر شریعت را مخصوص کسانى مى دانند که کم خرد و از کمال معنوى بى بهره بوده اند.
پاسخ تفصیلی:
در سال 278 هجرى (چند سال قبل از ظهور عبیداللّه مهدى در آفریقا) شخص خوزستانى ناشناسى که هرگز نام و نشان خود را اظهار نمى کرد در حوالى کوفه پیدا شد. شخص نام برده روزها را روزه مى گرفت و شب ها را به عبادت مى گذرانید و از دست رنج خود ارتزاق مى کرد و مردم را به مذهب اسماعیلیه دعوت مى نمود. به این وسیله مردم انبوهى را به خود گروانید و دوازده نفر به نام نقباء از میان پیروان خود انتخاب کرد و خود عزیمت شام کرده از کوفه بیرون رفت و دیگر از او خبرى نشد.
پس از مرد ناشناس، «احمد» معروف به «قرمط» در عراق به جاى وى نشست و تعلیمات باطنیه را منتشر ساخت و چنانکه مورخین مى گویند او نماز تازه اى را به جاى نمازهاى پنجگانه اسلام گذاشت، و غسل جنابت را لغو، و خمر را اباحه کرد و مقارن این احوال، سران دیگرى از باطنیه به دعوت قیام کرده گروهى از مردم را به دور خود گرد آوردند.
اینان براى جان و مال کسانى که از باطنیه کنار بودند هیچگونه احترامى قائل نبودند و از این روى در شهرهایى از عراق و بحرین و یمن و شامات نهضت راه انداخته خون مردم را مى ریختند و مالشان را به یغما مى بردند و بارها راه قافله حج را زده ده ها هزار نفر از حجاج را کشتند و زاد و راحله شان را به یغما بردند.
«ابوطاهر قرمطى» یکى از سران باطنیه که در سال 311 بصره را مسخر ساخته و از کشتار و تاراج اموال مردم فروگذارى نکرد و در سال 317 با گروه انبوهى از باطنیه در موسم حج عازم مکه گردید و پس از درهم شکستن مقاومت مختصر دولتیان، وارد شهر مکه شد و مردم شهر و حجاج تازه وارد را قتل عام نمود و حتى در مسجدالحرام و داخل کعبه جوى خون روان ساخت. پیراهن کعبه را درمیان یاران خود تقسیم کرد و درِ کعبه را کند و حجرالأسود را از جاى خود در آورده به یمن برد که مدت 22 سال پیش قرامطه بود.
در اثر این اعمال بود که عامه مسلمین از باطنیه برائت کرده آنان را خارج از آیین اسلام شمردند و حتى «عبیداللّه مهدى» پادشاه فاطمى که آن روزها در آفریقا طلوع کرده، خود را مهدى موعود و امام اسماعیلیه معرفى مى کرد، از قرامطه بیزارى جست.
طبق اظهار مورخین، مشخصه مذهبى باطنیه این است که احکام و مقررات ظاهرى اسلام را به مقامات باطنى عرفانى تأویل مى کنند و ظاهر شریعت را مخصوص کسانى مى دانند که کم خرد و از کمال معنوى بى بهره بوده اند، با این وصف گاهى برخى از مقررات از مقام امامتشان صادر مى شود.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.