پاسخ اجمالی:
روایات فراوانی درباره بداء و تغییر مقدرات در پرتو رفتار انسان وارد شده، مثلا یکی از موارد بداء دعاست و استجابت دعا به معنی تغییر تقدیر الهی است؛ لذا در آیات و روایات تأکید زیادی بر دعا شده و برخی صحابه مثل عمر و ابن مسعود در دعایی از خدا می خواستند که نام آنها را از زمره گنهکاران محو کند، یا در مورد رزق و عمر انسانها آمده: «لا یَزِیدُ الْعُمْرَ اِلاَّ الْبِرُّ وَ لاَ یَرُدُّ الْقَدَرَ اِلاَّ الدُّعاءُ...» و «اَلْاِسْتِغْفارُ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ...».
پاسخ تفصیلی:
روایات فراوانی در منابع شیعه و اهل سنت درباره بداء و تغییر مقدرات در پرتو رفتار انسان وارد شده است؛ برای نمونه، چند مورد را در موضوعات مختلف نقل می کنیم:
1. تحقق بداء در اثر دعا
از مواردی که بداء را ثابت می کند، مسئله دعا و نیایش است که در قرآن و روایات تأکید بسیاری بر انجام آن شده است؛ به دیگر سخن، استجابت دعا خود به معنای تغییر تقدیر الهی است که در فرض نبودن دعا محقق می شد. در این باره می توان به احادیث ذیل اشاره کرد:
«قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله: اِنَّ اللَّهَ اَری آدَمَ ذُرِّیَّتَهُ فَرَأی رَجُلاً اَزْهَرَ ساطِعاً نُورُهُ، قالَ: یا رَبِّ مَنْ هذا؟ قالَ: هذا اِبْنُکَ داوُدُ! قالَ: یا رَبِّ فَما عُمْرُهُ؟ قالَ: سِتُّونَ سَنَةً! قالَ: یا رَبِّ زِدْ فِی عُمْرِهِ! قالَ: لا، اِلّا اَنْ تَزِیدَهُ مِنْ عُمْرِکَ! قالَ وَ ما عُمْرِی؟ قالَ: أَلْفَ سَنَةٍ! قالَ آدَمُ: فَقَدْ وَهَبْتُ لَهُ أَرْبَعیِنَ سَنَةً مِنْ عُمْرِی... فَلَمَّا حَضَرَهُ الْمَوْتُ وَ جاء تْهُ الْمَلائِکَةُ قالَ: قَدْ بَقِیَ مِنْ عُمْرِی أَرْبَعُونَ سَنَةً. قالُوا: إِنَّکَ قَدْ وَهَبْتَها لِابْنِکَ داوُودَ»(1)؛ (رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوند نسل آدم(علیه السلام) را به او نشان داد. آدم در میان آنان مردی را دید با چهره ای نورافشان. عرض کرد: خدایا! این کیست؟ فرمود: این فرزند تو داود است. عرض کرد: خدایا! عمر او چقدر است؟ فرمود: شصت سال. عرضه داشت: خدایا! در عمر او بیفزای! فرمود: نمی شود، مگر آنکه از عمر خودت به او بیفزایی. عرض کرد: عمر من چقدر است؟ فرمود: هزار سال. آدم گفت: من چهل سال از عمرم را به او بخشیدم.... هنگام وفات او که فرا رسید و فرشتگان قبض روح به بالینش آمدند، گفت: هنوز چهل سال از عمر من باقی است! گفتند: تو خودت آن را به داود بخشیدی."
- ابو عثمان نهدی روایت می کند که روزی عمر بن خطاب در حال طواف خانه خدا می گریست و می گفت:
«اَللَّهُمَّ اِنْ کُنْتَ کَتَبْتَنِی فِی اَهْلِ السَّعادَةِ فَأَثْبِتْنِی فِیها، وَ اِنْ کُنْتَ کَتَبْتَنِی فِی اَهْلِ الشَّقاوَةِ وَ الذَّنْبِ فَامْحِنِی وَ اَثْبِتْنِی فِی اَهْلِ السَّعادَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ، فَاِنَّکَ تَمْحُو ما تَشآءُ وَ تُثْبِتُ وَ عِنْدَک اُمُّ الْکِتابِ»(2)؛ (خدایا! اگر مرا در زمره سعادتمندان قرار داده ای، در آن استوارم دار و اگر از شقاوتمندان و گناهکاران نوشته ای، نامم را از آن محو کن و در میان سعادتمندان و اهل مغفرت جایگزین بفرما؛ زیرا تو هر چه را بخواهی، محو یا برقرار می داری و کتاب اصلی نزد توست).
و از قول صحابی پیامبر، ابن مسعود، روایت شده که می گفت: «اَللَّهُمَّ اِنْ کُنْتَ کَتَبْتَنِی فِی اَهْلِ الشِّقاءِ فَامْحِنِی وَاَثْبِتْنِی فِی اَهْلِ السَّعادَةِ»(3)؛ (خدایا! اگر مرا از زمره شقاوتمندان قرار داده ای، نامم را از آن محو نما و از سعادتمندان قرار بده)
و از قول «أبی وائل» آورده اند که بارها می گفت: «اَللَّهُمَّ اِنْ کُنْتَ کَتَبْتَنا اَشْقِیاءَ فَأَمْحِ وَ اکْتُبْنا سُعَداءَ، وَ اِنْ کَتَبْتَنا سُعَداءَ فَأَثْبِتْنا فَإِنَّکَ تَمْحُو ما تَشآءُ وَتُثْبِتُ وَ عِنْدَکَ اُمُّ الْکِتابِ»(4)؛ (خدایا! اگر ما را در زمره بدبختان قرار داده ای، از بین آنان محو نما و در زمره نیک بختان جای گزین فرما و اگر در زمره نیک بختان قرارمان داده ای، در آن استوار دار؛ زیرا تو هر چه را بخواهی، از بین می بری یا برقرار می داری و کتاب اصلی نزد توست).
2. بداء در مورد روزی و عمر انسان
در خصوص تغییر تقدیر الهی در مورد رزق و عمر انسانها، احادیث فراوانی وارد شده است؛ چنانکه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «لا یَزِیدُ الْعُمْرَ اِلاَّ الْبِرُّ وَ لاَ یَرُدُّ الْقَدَرَ اِلاَّ الدُّعاءُ، وَ اِنَّ الرَّجُلَ لَیَحْرَمُ الرِّزْقَ بِخَطیئَةٍ یَعْمَلُهَا»(5)؛ (چیزی جز نیکی، عمر را نمی افزاید و چیزی جز دعا، بلا و سرنوشت را بازنمی گرداند و انسان گاهی به موجب گناهی که انجام داده است، از روزی محروم می شود).
امیر مؤمنان(علیه السلام) می فرمایند: «اَلْاِسْتِغْفارُ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ»(6)؛ (استغفار، موجب فزونی روزی می گردد).
در روایت دیگر می فرماید: «أَکْثِرُو الْاِسْتِغْفارَ تَجْلِبُوا الرِّزْقَ»(7)؛ (زیاد استغفار کنید تا به وسیله آن روزی را جلب کنید).
در روایت آمده است که امیر مؤمنان(علیه السلام) درباره آیه «یَمْحُو اللَّهَ ما یَشآءُ وَ یُثْبِتُ» از پیامبر(صلی الله علیه وآله) سؤال نمودند و حضرت در پاسخ فرمودند: «لَأَقُرَّنَّ عَیْنَیْکَ بِتَفْسِیرِها وَلَأَمُرَّنَّ عَیْنَ أُمَّتِی بِتَفْسِیرِها، الصَّدَقَةُ عَلی وَجْهِها وَ بِرُّ الْوالِدَیْنِ وَ إِصْطِناعُ الْمَعْرُوفِ یُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَةً وَ یَزِیدُ فِی الْعُمْرِ وَ یَقِی مَصارِعَ السُّوءِ...»(8)؛ ([ای علی!] با تفسیر آن، چشمان تو و امّتم را روشن می کنم. [بدان که] صدقه دادن در راه خدا و نیکی به پدر و مادر و انجام کارهای خیر، باعث دگرگونی تیره بختی به نیکبختی شده و عمر را طولانی تر کرده، [انسان را] از پرتگاه های بد در اَمان می دارد).
با توجه به روایات فوق روشن می گردد، سرنوشت انسانها با کارهای خوب یا بد تغییر می کند.
و بداء به معنای تغییر در قضا و قدر الهی در اثر اعمال انسان، امری مسلم و قطعی است.
ولی مخالفان بداء با توجه به فهم نادرست خود از این واژه، تصور کرده اند که بداء به معنای لغوی آن است که به دلیل ملازمه با نقص و جهل در ذات حق تعالی مردود است؛ در صورتی که بداء نزد خداوند تنها دارای نوعی شباهت و همانندی با بداء نزد انسانهاست و در درون آن، مفهوم جهل و خفا نهفته نیست. بنابراین، بداء به معنای درست و اصطلاحی آن، امری اجماعی و مورد اتفاق همه مسلمانان است.(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.