پاسخ اجمالی:
وقتی گزارش جنگ جمل توسط نامه عایشه به حفصه رسید، کنیزان خود را فراخواند تا برایش بخوانند و دف زنند و به آنان دستور داد که در آوازه خوانى خود، این اشعار را بخوانند: «على مانند اسب سرخْ مو اگر جلو رود، پى شود و اگر عقب نشیند، کشته شود» .امّ کلثوم دختر على(ع) این خبر را شنید، چادر به سر کرد و نزد آنان رفت و به او گفت: اگر تو و عایشه امروز علیه على(ع) همدست شده اید، در گذشته نیز علیه برادرش (پیامبر) همدست شدید؛ که خداوند شما را در آیه 4 سوره تحریم، توبیخ کرد.
پاسخ تفصیلی:
در کتاب شرح نهج البلاغةـ به نقل از ابو مخنف ـ آمده است: وقتى على(علیه السلام) به سر زمین ذوقار رسید، عایشه براى حفصه دختر عمر، چنین نامه نوشت: پس از حمد و سپاس خداوند؛ تو را خبر مى دهم که على به ذوقار آمده است و چون خبر جمعیت و نیروى ما بدو رسیده، با ترس و وحشت در آن جا اقامت گزیده، واین جای بس خوشحالی است. او به سان اسب سرخْ موى است. که اگر جلو آید، پى شود و اگر عقب نشیند، کشته شود.
وقتی نامه به حفصه رسید، وی کنیزان خود را فراخواند تا برایش بخوانند و دف زنند و به آنان دستور داد که در آوازه خوانى خود، این اشعار را بخوانند:
چه خبر؟ چه خبر؟
على در سفر است مانند اسب سرخْ مو
اگر جلو رود، پى شود و اگر عقب نشیند، کشته شود.
و دختران طُلَق(1) چون این آواز خوانی را شنیدند، نزد حفصه آمدند و براى شنیدن این آوازه خوانى اجتماع کردند.
و چون امّ کلثوم دختر على(علیه السلام) این خبر- آواز خوانی- به او رسید، چادر به سر کرد و به همراه زنان صحابه، به طور ناشناس، نزد آنان رفت. سپس صورت خود را آشکار کرد. چون حفصه او را شناخت، خجالت کشید و «إنّا لله وإنّا إلیه راجعون» بر زبان راند. امّ کلثوم به او گفت: اگر شما دو تن (عایشه و حفصه) امروز علیه على(علیه السلام) همدست شده اید، در گذشته نیز علیه برادرش (پیامبر خدا) همدست شدید که خداوند درباره شما آیه: «إِنْ تَتُوبا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُما وَ إِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْریلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمَلائِکَةُ بَعْدَ ذلِکَ ظَهیر»؛(2) (اگر شما [همسران پیامبر] از کار خود توبه کنید [به نفع شماست، زیرا] دلهایتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضدّ او [پیامبر] دست به دست هم دهید، [کارى از پیش نخواهید برد] زیرا خداوند یاور اوست و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان اویند)(3) را نازل کرد.
این آیه خطاب توبیخ آمیز به حفصه و عایشه نموده مبنى بر اینکه در اثر افشاء سرى که خیانت بساحت رسول خدا(صلّى اللّه علیه و آله) است، باید در مقام توبه و عذرخواهى برآیند. (4)
آنگاه حفصه از خجالت گفت: بس کن، خدایت رحمت کند! و دستور داد تا نامه را آوردند و پاره کرد و به درگاه خداوند، استغفار نمود(5).
ابن اثیر در کتاب «الکامل فى التاریخ» می نویسد: زنان پیغمبر(صلی الله علیه و آله) به همراه عایشه برای برپایی عمره به مکه رفته بودند آنها می خواستند متفقا به مدینه برگردند ولی چون عایشه تصمیم به رفتن بصره - برای بر پایی جنگ جمل – را گرفت آنها از متابعت وى منصرف شدند و او را همراهی نکردند، فقط حفصه دختر عمر - ابراز خوشحالی کرد و- خواست با آنها همراه شود که عبد الله برادرش او را از آن تصمیم باز داشت(6).
در کتاب تاریخ ابن خلدون آمده است: زنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) - در ماجرای جنگ جمل- عایشه را همراهى نکردند و حتی او را از رفتن هم منع کردند. ولی تنها حفصه – ابراز خوشحالی کرد و- خواست با او برود ولى برادرش، عبد الله بن عمر او را منع نمود. آنگاه ابن عامر و یعلى بن منیه با مال و مرکبهایى که آورده بودند عایشه را یارى و همراهى کردند(7).
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.